سراج معلم

لاحول ولاقوة الا بالله العلی العظیم-لا موثر فی الوجود الا الله -امام خامنه ای:ان‌شاءالله تا ۲۵ سال آینده چیزی به نام رژیم صهیونیستی وجود نخواهد داشت

سراج معلم

لاحول ولاقوة الا بالله العلی العظیم-لا موثر فی الوجود الا الله -امام خامنه ای:ان‌شاءالله تا ۲۵ سال آینده چیزی به نام رژیم صهیونیستی وجود نخواهد داشت

سراج معلم

هدف دادن اطلاعاتی در مورد دین و دنیاست
امیرالمومنین در حدیثی زیبا در راستای بصیرت افزایی می فرمایند: « کور آن کسی نیست که چشم ندارد ، بلکه کسی است که بصیرت ندارد. (کنزالعمال حدیث 1220) امام صادق(ع) می فرماید: عموی ما عباس بن علی، بصیرتی نافذ و استوار داشت. تعریفی بسیار زیبا از بصیرت : ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺑﺰﺭﮔﺎﻥ ﺧﺪﻣﺖ مقام معظم ﺭﻫﺒﺮﯼ ﺭﺳﯿﺪﻧﺪ ﻭ ﻋﺮﺽ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﺍﯼ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻭ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯿﻢ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺑﺎ ﺑﺼﯿﺮﺕ ﺗﺮﺑﯿﺖﮐﻨﯿﻢ. آقا ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ: ﻣﻨﻈﻮﺭﺗﻮﻥ ﺍﺯ ﺑﺎ ﺑﺼﯿﺮﺕ ﭼﯽ ﻫﺴﺖ؟ ﻋﺮﺽ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ: ﮐﺴﺎﻧﯽ ﻣﺜﻞ ﻣﻘﺪﺍﺩ ﮐﻪ ﭼﺸﻤﺸﺎﻥ ﺑﻪ ﺩﻫﺎﻥ ﻣﻮﻻﯾﺸﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﮔﻮﺵ ﺑﻪ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻭﻟﯿﺸﺎﻥ... آﻗﺎ ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ: ﺍﯾﻦ ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ، ﺍﻣﺎ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺑﺼﯿﺮﺕ ﺍﯾﻦ ﻧﯿﺴﺖ. ﻣﻨﻈﻮﺭ ﻣﻦ ﺍﺯ ﻓﺮﺩ ﺑﺼﯿﺮ, ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﻣﺜﻞ ﻣﺎﻟﮏ ﺍﺷﺘﺮ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ امیرالمؤمنین (علیه سلام) ﺩﺭ ﻭﺻﻔﺶ ﻣﯿﻔﺮﻣﺎﯾﻨﺪ: مالک ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ ﺍی اﺳﺖ ﮐﻪ ﺍگرﺩﺭ ﺑﯿﺎﺑﺎﻧﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﻣﻮﻻﯾﺶ ﻭ ﻣﺸﮑﻠﯽ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﭘﯿﺶ ﺑﯿﺎﯾﺪ، ﺩﻗﯿﻘﺎ" ﮐﺎﺭﯼ را ﻣﯿﮑﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻧﺰﺩ ﻣﻮﻻﯾﺶ ﺑﻮﺩ، ﻣﻮﻻﯾﺶ ﻫﻤﺎﻥ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﺍﻣﺮ ﻣﯿﮑﺮد... ﺑﺼﯿﺮﺕ ﯾﻌﻨﯽ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﺭ ﻏﯿﺒﺖ ﻣﻮﻻﯾﺖ هم ﺑﺪﺍﻧﯽ ﺍﻭ ﺍﺯ ﺗﻮ ﭼﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ ﻭ ﻫﻤﺎﻥ ﺭﺍ عمل کنی به نقل از qaemworld.blog.ir - هرگونه برداشت از این وبلاگ حتی بدون ذکر منبع آزاد است!

آخرین نظرات

۴۱۳ مطلب در مرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

برای دریافت فایل ، با توجه به سرعت اینترنت خود ، یکی از سه لینک روبرو را کلیک نمایید:

پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR مجموعه کلیپ صوتی «مسئله اصلی» را درباره‌ی موضوع اقتصاد منتشر می‌کند. قسمت اول این مجموعه درباره‌ی ضرورت مصرف کالای داخلی است.

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif سخنان حضرت آیت‌الله خامنه‌ای که در این صوت می‌شنوید:
* اگر ملت مقتدر باشد، توانا باشد، نیاز خود را کم کند، مشکلات خود را برطرف کند، و امروز که مسئله‌ی اقتصاد مسئلهی اصلی است، بتواند اقتصاد خود را روبهراه کند، دشمن در مقابلهی با ملت ایران بیدفاع خواهد ماند. 
حرم مطهر امام خمینی ۱۳۹۲/۰۳/۱۴ 

http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/29277/B/13940106_0129277.jpg

نمی دانم به سایت رهبری سر زدید تا حالا یا نه؟ اگه نه حتما سر بزنید و نظر بدهید. می بینید نظر دادن چقدر راحته. بعضی سایت ها  دچار توهم شده اند برای ثبت نظر در آنها باید هفت خوان رستم را بگذرانی . یکیش همین سایت افسران. با اینکه سایت مورد علاقه من بوده با اینکه عضو هم شدم ولی نتوانستم نظری رو اونجا ثبت کنم. ادعای پیروی از رهبری و حمایت از رهبری را هم دارند! چون بعض مطالب شون با ادعاشون یکی نبوده و نیست می خواستم نظرم را ثبت کنم که نشد .حالا اینجوری دارم نظرم را می دهم و اگه در این مورد از سایت حضرت آقا پیروی نکنند از لیست پیوند ها که حذف می شوند هیچ! نظر دادن هایم از این طریق واضح تر می شود!!!!!!!!

زمانی آیت الله جوادی آملی جبهه مشرف شده بودند تا ملاقاتی با بسیجیان داشته باشند.

در میان رزمندگان نوجوان باصفایی بود که ۱۴ سال داشت. پایین ارتفاع چشمه ای بود و باران گلوله از سوی عراقی ها می بارید. لذا فرماندهان گفتند برای وضو هم به آنجا نروید. بالا بنشینید و همانجا تیمم کنید.

هنگامی که آیت الله جوادی تشریف آوردند، دیدند که آن نوجوان ۱۴ ساله داشت به سمت چشمه می رفت برای وضو. بسیجیان هر چه فریاد زدند نرو خطرناک است، آن نوجوان گوش نکرد.

آخر متوسل شدند به این عالم وارسته، حضرت آیت الله جوادی آملی که آقا! شما کاری بکنید. آقا نوجوان را صدا کردند که عزیزم کجا می روی؟ گفت میروم پایین وضو بگیرم.

گفتند پسر عزیزم! پایین خطرناک است. فرماندهان گفتند می توانی تیمم کنی. شما تکلیفی ندارید. همان نماز با تیمم کافی است.

نوجوان نگاهی بسیار زیبا به چشمان مبارک این عارف بزرگوار کرد و لبخند زیبایی زد و گفت بگذارید حاج آقا نماز آخرمان را با حال بخوانیم و رفت وضو گرفت و یک نماز باحالی خواند و برگشت.

دقایقی بعد قرار بود عده ای از بسیجیان بروند جلو و با عراقی ها درگیر شوند. اتفاقا یکی از آنها همین نوجوان ۱۴ ساله بود. یکی دو ساعت بعد آیت الله جوادی را صدا کردند و گفتند حاج آقا بیاید پایین ارتفاع. دیدند جنازه ی آوردند. آیت الله جوادی آملی نشستند و دیدند همان نجوان با همان لبخند زیبا پرکشیده و رفته.

آیت الله جوادی آملی کنار جنازه اش روی خاک نشستند، عمامه از سر برداشتند و خاک بر سر مبارکشان ریختند و گفتند :
جوادی! فلسفه بخوان. جوادی! عرفان بخوان. امام به اینها چه یاد داد که به ما یاد نداد؟!
من به او می گویم نرو و او می گوید بگذار نماز آخرم را با حال بخوانم. تو از کجا می دانستی که این نماز، نماز آخر توست؟!

رئیس کمیته رسانه مجلس از شکایت دولت از وی با ادعای ارائه گزارش غیرواقعی درخصوص یارانه مطبوعات خبر داد و گفت: مستندات خود در مورد تبعیض دولت در پرداخت یارانه به مطبوعات حامی دولت را به رسانه‌ها ارائه می‌کنم.
نصرالله پژمان‌فر در گفت‌گو با مهر، از شکایت دولت از وی به دادگاه ویژه روحانیت با موضوع گزارش غیرواقعی در خصوص یارانه مطبوعات خبر داد.
نماینده مردم مشهد در مجلس شورای اسلامی گفت: مدتی قبل کمیته رسانه کمیسیون فرهنگی در راستای بررسی شکایت تعدادی از نمایندگان در خصوص توزیع ناعادلانه یارانه نشریات، این موضوع را مورد بررسی قرار داد.
رئیس کمیته رسانه کمیسیون فرهنگی مجلس اظهار داشت: این موضوع در قالب سوال از وزیر ارشاد در کمیته رسانه مورد بررسی قرار گرفت و بنده به عنوان رئیس کمیته موضوع را پیگیری کردم.
وی اظهار داشت: بنده مستنداتی را در تایید ادعای نمایندگان مبنی بر توزیع ناعادلانه یارانه نشریات و اختصاص یارانه بیشتر به نشریات حامی دولت در اختیار دارم.
پژمان‌فر گفت: در فضایی که امروز دولت ادعای آزادی بیان دارد و اعلام می‌کند که صدای مخالف را می‌شنود از بنده به عنوان رئیس کارگروه رسانه به دادگاه ویژه روحانیت شکایت شد.
وی ادامه داد: دولت علت شکایت از بنده به دادگاه ویژه روحانیت را ارائه گزارش غیرواقعی در خصوص یارانه مطبوعات عنوان کرده است.
عضو کمیسیون فرهنگی مجلس با انتقاد از کم بودن سعه صدر دولت گفت: دولتی که تحمل شنیدن صدای منتقدان آن هم از جایگاه حقوقی یک نماینده مجلس را ندارد، چطور می‌تواند ادعای سعه صدر در مقابل مردم را داشته باشد. وی با بیان اینکه ما نگران به خطر افتادن آزادی بیان هستیم، گفت: نگرانیم به اسم آزادی بیان دیکتاتوری در مجموعه‌های مختلف حاکم شود.
پژمان‌فر اظهار داشت: کمیسیون فرهنگی و کمیته رسانه مرجع بررسی این‌گونه شکایت است و اساساً هیچ‌گاه کسی نمی‌تواند مانع آزادی بیان نماینده در حوزه کاری‌اش شود.
رئیس کمیته رسانه مجلس اظهار داشت: نمایندگان تهدید می‌شوند که اگر حرفی بزنند برایشان پرونده‌سازی خواهد شد که این امر مانع آزادی بیان است و ما از این رفتارهای همراه با عصبانیت تاسف می‌خوریم.
وی با بیان اینکه دولت منتقدین خود را به دادگاه می‌کشاند، گفت: اسناد تبعیض دولت در پرداخت یارانه به رسانه‌های حامی دولت و مخالف در اختیار رسانه‌ها قرار خواهد گرفت. نماینده مردم مشهد ادامه داد: ما می‌خواستیم این موضوعات را در فضای دوستانه و تذکرات حل کنیم اما این‌گونه رفتارها موجب شد اسناد را در اختیار نظارت عمومی قرار دهیم.http://kayhan.ir

پنجشنبه که می آید
باز دلتنگ شهیدان می شوم

بی قرارِ یاد یاران می شوم

یاد جانبازان میدان جنون

آشنایان غبار و خاک و خون

یاد آنانی که مجنون بوده اند

تشنه ی اروند و کارون بوده اند

فقر وغنی

الهی که هیچ مسلمانی ، نه، الهی هیچ انسانی، بازم نه، الهی هیچ موجود زنده ای کارش به بیمارستان های تامین اجتماعی( میلاد و لباف نژادو ..)، نه، به بیمارستان های دولتی نیفته!

دیشب به عنوان همراه بیمار به بخش اسکن هسته ای بیمارستان میلاد رفته بودم. نمی دانم گذرتان به این نوع بیمارستان های دولتی افتاده یا نه ( الهی که هرگز نیفتد!) تکریم ارباب رجوع و بیمار کیلو چنده؟! در این قسمت با وجود کارکنان خانم و با وجودی که همه بیماران را مجبور به پوشیدن لباس یک بار مصرفی که اصرار دارند قسمت باز آن جلو قرار بگیرد و زیر آن هم هیچ پوششی نباشد می کنند اما باز هم کار تزریق و ... مربوط به بیمار خانم توسط آقا انجام میشود! خانمی که اگه بیماری قلبی هم نداشته باشد در اثر این استرس وارده به بیماری قلبی مبتلا می شود. جالب اینکه خیلی از بیماران که کاندید عمل جراحی های مختلف بودند از اینکه باید اسکن رادیواکتیو قلب انجام بدهند متعجب بودند. خانمی برای انجان عمل سنگ کیسه صفرا ، به این قسمت فرستاده شده بود. خودش می گفت 5 طبقه پله را تا  مطب دکتر در همین ساختمان بالا رفتم و طپش قلب گرفتم و به همین دلیل برایم اسکن قلب نوشت.( از بس صف آسانسورها شلوغه).اسکن رادیواکتیو با همه عوارض که برای مریض و همراهش دارد به همین راحتی تجویز می شود و گاهی به گفته دکتر باید سه ماه در نوبت بمانند چرا که هزینه این اسکن در مراکز خصوصی گران است و برای بازنشسته های تامین اجتماعی و خیلی از مردم پرداخت این هزینه سنگین است. 

در حیاط که منتظر بودم باخانمی صحبت کردم که می گفت از ایلام آمده و دکتر او را با تشخیص تومور مغزی به این بیمارستان فرستاده بود. می گفت دخترم زودتر آمده و برام وقت گرفته ،بعد من آمدم.

پرسیدم حالا بستری هستی؟

گفت نه هنوز معلوم نیست که بستری شوم. چند روزه که فقط مرا به این قسمت و آن قسمت می فرستند.

پرسیدم شب ها چه می کنی؟

گفت :توی حیاط روی یک تکه کارتن می خوابم!

:چرا توی ساختمان نمی خوابی؟

:کولرها روشنه و خیلی سرده!(در صورتی که اگه شما روز به درمانگاه ها بروید ،ازدحام جمعیت و گرما بیچاره تان می کند.!)

یه مورد دیگه که مادرم در نمازخانه مکالمه شان را شنیده بود مربوط بود به بک خانم مهابادی که همراه همسرش که در کماست بود و غذا نداشت که بخورد و یک خانم همراه بیمار دیگر حاضر شد که بروند نان غذایی که به عنوان همراه بیمار بستری می گیرد را به او بدهد. جالب اینه که بیمارستان نانوایی دارد اما به گفته خانمی نان تافتون را 1500 تومان می فروشد.

اما کمی آنطرف تر در برج میلاد همه چیز به رنگ دیگری است. همه برای تفریح و خوش گذرانی آمده اند و برای خرج کردن پول های اضافی. گرسنگی کشیدن معنا ندارد. آنجا به دلیل محتویات جیب و کیف و کارت و حساب ، تکریم می شوند. غذا پرسی چند؟ نمی دانم هنوز بستنی طلایی سرو می شود یا نه؟! کاش این دو بنا اینقدر به جهت جغرافیایی به هم نزدیک نبودند!َ

فقر

هرشاخه ای که از باغ برون آرد سر

         در میوه آن طمع کند راهگذر

******بی حجاب مانند شاخه ای است بیرون از حصار*************

یکم. ۱۹۷۹میلادی یکی از پیچ‌های مهم تاریخی است. همان سالی که جیمی کارتر، رئیس‌جمهور ایالات متحده با عصبانیت از رئیس وقت سازمان سیا پرسید: «یعنی شما با این همه آدمی که در دنیا دارید، با این همه تجهیزات فوق پیشرفته، با این همه بودجه‌ای که صرف می‌کنید، نتوانستید انقلاب مردم ایران را پیش‌بینی کنید؟» و او در پاسخ گفت: «آنچه در ایران روی داده است یک بی‌تعریف است، کامپیوترهای ما آن را نمی‌فهمند.»

«پیچ تاریخی» دوره‌هایی از تاریخ است که در آن تحولاتی رخ می‌دهد که مسیر تاریخ را «تغییر» می‌دهد. مشکل اما در آن است تا زمانی‌که این دوره‌ها به سرانجام نرسند، نمی‌توان تحلیل دقیقی از آن‌چه در حال وقوع است داشت. شاید مردمان عصر انقلاب نبوی، یا مردم عصر رنسانس هیچ‌گاه تصور نمی‌کردند که در چه مقطع مهمی از تاریخ زندگی می‌کنند، اما دهه‌ها و قرن‌ها بعد، اهمیت آن دوره‌ی تاریخی مشخص شد.

سلیمان اعمش گفت:
من در کوفه همسایه ای داشتم که گاهی شبها نزدش می رفتم و با هم صحبت و اختلاط می کردیم، یک شب در میان صحبت ها اتفاقى صحبت از کربلا پیش آمد، من از او سؤال کردم که عقیده تو درباره ی زیارت حضرت سیدالشهدا علیه السلام چیست؟
او گفت: زیارت حسین علیه السلام بدعت است و هر بدعتی گمراهی و ضلالت است و فرجام گمراهی نیز آتش جهنم است.
من خیلی ناراحت و خشمگین شدم و از نزد او برخاستم و با خود گفتم، وقتی سحر شد نزدش می روم و شمه ای از فضائل حضرت سیدالشهدا علیه السلام را برای او نقل می کنم و اگر او بر عناد و انکارش اصرار ورزید، او را می کشم.
سلیمان گفت: وقتی که سحر شد، پشت در خانه اش آمدم و در را زدم ،همسرش پشت در آمد، شوهرش را خواستم، زن گفت: از اول شب به زیارت حضرت سیدالشهدا علیه السلام رفته است. تعجب کنان از او خداحافظی کردم و به طرف کربلا رهسپار شدم با خود گفتم، اولاً زیارتی می کنم و ثانیاً دوستم را ببینم، وقتی که وارد حرم مطهر شدم دیدم، همسایه ام سر به سجده گذاشته است و پیوسته گریه می کند و از خدا طلب استغفار و توبه می کند! بعد از مدت زیادی سر از سجده برداشت و مرا دید، نزد او رفتم دیدم حالش منقلب است پس به او گفتم: ای مرد! تو دیروز می گفتی زیارت امام حسین علیه السلام بدعت است و هر بدعتی گمراهی است و فرجام گمراهی آتش دوزخ است، اما امروز می بینم برای زیارت آمده ای.
گفت: ای سلیمان! مرا سرزنش نکن، زیرا من قائل به امامت و ولایت اهل بیت علیهم السلام نبودم تا اینکه شب گذشته خوابی دیدم که به وحشت افتادم، گفتم :چه خوابی دیدی؟
گفت: در عالم خواب دیدم مردی جلیل القدر که نمی توانم وصف جمال و جلال را بیان کنم، اطراف او را جمعیتی احاطه کرده بودند و در جلوی او سواری بود و آن سوار تاجی بر سر داشت و آن تاج دارای چهار رکن بود، و بر هر رکنی گوهری درخشنده نصب شده بود که تا مسافتها راه را روشن می نمود.
به یکی ازخدمتگزاران آن حضرت گفتم: این آقا کیست؟
گفت: حضرت رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلّم هستند.
گفتم: آنکه در پیش روی اوست کیست؟
گفت: آقا امیرالمومنین علیه السلام وصی رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلّم هستند.
بعد نگاه کردم دیدم، ناقه ای از نور پیدا شد و بر آن ناقه هودجی از نور بود و ناقه در میان زمین و آسمان پرواز می کرد.
پرسیدم: این ناقه ازکیست؟
گفت: ازحضرت خدیجه کبری سلام الله علیها و حضرت فاطمه سلام الله علیها است.
پرسیدم: این جوان کیست؟
گفت: حضرت امام حسن علیه السلام هستند و همه ی آنها برای زیارت مظلوم کربلا حضرت سیدالشهدا اباعبدالله الحسین علیه السلام می روند.
در این هنگام متوجه هودجی شدم و دیدم نوشته هایی از طرف آن برزمین پخش می شود،
پرسیدم: اینها چیست؟
گفت: در اینها نوشته شده :
امان من النار لزوار الحسین علیه السلام لیله الجمعه.
کسانی که در شب جمعه بر زیارت امام حسین علیه السلام می آیند از آتش جهنم در امان هستند.
من می خواستم یکی از آنها بردارم، او گفت: تو می گفتی زیارت امام حسین علیه السلام بدعت است، این نوشته بدست تو نمی رسد مگر آنکه با اعتقاد به فضیلت و شرافت به آن حضرت علیه السلام، ایشان را زیارت کنی.
با حالت جزع و گریه و ترس و وحشت از خواب بیدار شدم و در همان ساعت به زیارت حضرت سیدالشهدا اباعبدالله الحسین علیه السلام مشرف شدم، و توبه کردم.
ای سلیمان! به خدا سوگند! من از حرم امام حسین علیه السلام جدا نمی شوم تا روح از بدنم جدا شود.
📖کرامات الحسینیه، ج2، ص152 . 📖ترجمه دارالسلام نوری،ج1، ص223.
یاعلی التماس دعا عزیزان -خدایا شرمنده ام که شیعه امام حسینم

نامه شهید غواص به دخترش
متن ادبی شهید «حجت‌الاسلام محمد شیخ شعاعی» خطاب به دخترش، ازجمله یادگارهای این شهید بزرگوار است.
پیامی به همسر گرامی و والدین ارجمندم
به دخترم دروغ نگویید!
نگویید من به سفر رفته‌ام
نگویید از سفر بازخواهم گشت
نگویید زیباترین هدیه را برایش به ارمغان خواهم آورد
به دخترم واقعیت را بگویید،
بگویید به خاطر آزادی تو
هزاران خمپاره دشمن
سینهٔ پدرت را نشانه رفته‌اند
بگویید خون پدرت بر تمام مرزهای غرب و جنوب کشورش
پریشان شده است
بگویید موشک‌های دشمن
انگشتان پدرت را در سومار
دست‌های پدرت را در میمک
پاهای پدرت را در موسیان
سینه پدرت را در شلمچه
چشمان پدرت را در هویزه
حنجرهٔ پدرت را در ارتفاعات الله‌اکبر
خون پدرت را در رودخانه بهمن‌شیر
و قلب پدرت را در خونین‌شهر پرپر کرده‌اند
اما ایمان پدرت در تمام جبهه‌ها می‌جنگد
به دخترم واقعیت را بگویید!
بگذارید قلب کوچک دخترم ترک بردارد و
نفرت همیشگی از استعمار در آن بدواند
بگذارید دخترم بداند که چرا عکس پدرش را بزرگ کرده‌اند
چرا مادر دیگر نخواهد خندید
چرا گونه‌های مادربزرگش همیشه خیس است
چرا عموهایش، محبتی بیش‌ازپیش به او دارند
و چرا پدرش به خانه‌بر نمی‌گردد
بگذارید دخترم به‌جای عروسک بازی
نارنجک را بیاموزد
به‌جای ترانه، فریاد را بیاموزد
و به‌جای جغرافیای جهان،
تاریخ جهان خواران را بیاموزد
به دخترم دروغ نگویید
نمی‌خواهم آزادی دخترم، قربانی نیرنگ جهان‌خواران باشد
به دخترم واقعیت را بگویید
می‌خواهم دخترم دشمن را بشناسد
امپریالیسم را بشناسد
استعمار را بشناسد
به دخترم بگویید من شهید شدم
بگذارید دخترم تنها به دریای خون شهیدان هویزه بیندیشد
سلام مرا به دخترم برسانید
و این اشعار را که نوشتم
برایش نگهدارید که بزرگ‌تر شد
خودش بخواند
***شهیدان زنده‌اند الله‌اکبر              به خون غلتیده‌اند الله‌اکبر***

مردی از شیعه خدمت امام صادق  علیه السلام آمد و عرض کرد:آقا،من فقیر شده‌ام. امام فرمود:

(اَنْتَ مِنْ شیعَتِنا وَ تَدَّعِی الْفَقْرَ)؛

«تو شیعه‌ی ما هستی و اظهار فقر می ‌کنی»؟

و حال آن که:

(شیعَتُنا کُلُّهُمْ اَغْنِیاء)؛

«همه‌ی شیعیان ما اغنیا هستند».

فقیر میانشان نیست.گفت: آقا،چه طور فقیر در میانشان نیست؟من فقیرم. فرمود: بگو ببینم اگر تمام دنیا را پر از نقره کنند و به تو بدهند،حاضری آن محبّتی را که به ما داری از دل بیرون کنی ؟ گفت: نه، به خدا قسم، اگر همه را هم طلا کنند، من حاضر نیستم محبّت و ولایت شما را از دست بدهم. امام‌علیه السلامفرمود: پس تو ثروتمندی؛سرمایه‌ ای داری که از همه‌ی کره‌ی زمین که پر از طلا و نقره باشد بالاتر است. پس آن کسی فقیر است که آنچه تو داری ندارد، مسائل مادّی چیزی نیست که بگویی من فقیرم.آنگاه مقداری پول عنایت فرمودند تا جنبه‌ی ظاهرش هم درست بشود.یونس ‌بن ‌یعقوب می ‌گوید، عرض کردم :

(لَوِلایی لَکُمْ وَ ما عَرَّفَنِیَ اللهُ مِنْ مَحَبَّتِکُمْ اَحَبُّ اِلَیَّ مِنَ الدُّنْیا بِحَذافِیرِها)؛

«[آقا]به خدا قسم، این ولایت و محبّتی که به شما دارم، از تمام دنیا و آنچه در آن است نزد من محبوب ‌تر است».

او خیال می‌کرد حرف خوبی زده است. امام  علیه السلاماندکی از این حرف ناراحت شد و فرمود:

(یا یُونُسُ قِسْتَنا بِغَیْرِ قِیاسٍ)؛

«ای یونس، تو در مورد ما مقایسه‌ی نادرستی کردی».

محبّت ما را با دنیا و ما فیها مقایسه کردی؟مگر دنیا چیست؟

(مَا الدُّنْیا وَ ما فیها اِلّا سَدُّ فَوْرَة اَوْ سَتْرُ عَوْرَة)؛

«دنیا مگر چیست؟ با غذایی شکم را سیر کردن و با لباسی عورت خود را پوشاندن».

 این چیزی نیست که آن را با محبّت ما مقایسه می ‌کنی.

(وَ اَنْتَ لَکَ بِمَحَبَّتِنَا الْحَیاة الدّائِمَة)؛

«محبّت ما حیات ابدی برای تو می‌ آورد».

خبرگزاری فارس: انقلاب کردیم که با دانه‌درشت‌ها هم برخورد شود/ تقدیر از اقدام دستگاه قضائی در پرونده مهدی هاشمی
حجت‌الاسلام جعفر شجونی عضو جامعه روحانیت مبارز در گفت‌وگو با خبرنگار حوزه احزابخبرگزاری فارس، ضمن تقدیر از اقدام عادلانه قوه قضائیه در برخورد با مفاسد اقتصادی و امنیتی اظهار داشت: ما منتظر بودیم که قوه قضائیه برخورد یکسانی با آفتابه‌دزدها و شتردزدها داشته باشد چرا که قبلاً فقط با آفتابه‌دزدها برخورد می‌شد. آقازاده‌هایی که به نظام ضربه می‌زدند در ناز و نعمت بودند و آبروی نظام را می‌بردند و از این رو تنها دستگاه قضایی می‌توانست با آنها برخورد کند.

عضو جامعه روحانیت مبارز با اشاره به خاطرات هاشمی رفسنجانی درباره مهدی هاشمی افزود: در خاطرات هاشمی آمده که «مهدی با وزیر نفت به خارج رفت»؛ آنها هم پورسانت گرفته و هم جاسوسی و خیانت کردند و در واقع می‌خواستند انقلاب را فدای فرزندان خود کنند لذا ما از اقدام اخیر دستگاه قضایی رضایت داریم. هرکس رأی عادلانه دستگاه قضایی را زیر سؤال ببرد کار غلطی است چرا که ما انقلاب کردیم تا دانه‌درشت‌ها نیز دستگیر شوند. برخورد با مفاسد برای دستگاه قضایی فرقی نمی‌کند و زمانی که رحیمی از ریاست خارج شد با او برخورد قضایی صورت گرفت اما این آقازاده تا مدت‌ها آزاد بود.

سرلشکر جعفری: وضعیت فرهنگی و اخلاقی جامعه بسیار نگران‌کننده است

خبرگزاری فارس: برخی حرف‌های آقایان و مسئولان پس‌رفت انقلاب و مخالف اسلام است/ وضعیت فرهنگی و اخلاقی جامعه بسیار نگران‌کننده است

به گزارش خبرگزاری فارس از مشهد، سرلشکر محمدعلی جعفری صبح امروز در همایش اساتید و نخبگان حوزه‌های علمیه مشهد و قم، اظهار کرد: برخی حرف‌های آقایان و مسئولان پس‌رفت انقلاب، دین و اسلام است، وقتی آنها چنین حرف‌هایی را می‌گویند، تلاش هم می‌کنند تا این حرف‌ها را عملی کنند.

وی با اشاره به تغییر شکل تهدیدات از نظامی و امنیتی به فرهنگی و نرم، گفت: رهبر معظم انقلاب نگرانی‌های خود را در این باره در قالب شبیخون فرهنگی و ناتوی فرهنگی بیان می‌کردند، ولی در هیچ کجا و هیچ‌کس به این موضوع توجه نمی‌شد.

جعفری ادامه داد: زمانی که جریان دوم خرداد هم در دهه دوم انقلاب پیش آمد، به این جریانات و مباحث رسمیت بخشید و با اهرم فشار و امنیتی کردن مسائل سیاسی و فرهنگی که نتایج همان بی‌توجهی‌ها بود، تهدیدهای جدی علیه انقلاب اسلامی پدید آمد.

وی با بیان اینکه باید دائم مراقب انقلاب اسلامی باشیم، گفت: مسئله امنیتی و دفاعی در کشور مسئول دارد و آنها با ناامنی و تهدیدات مقابله می‌کنند، بنابراین باید بدانیم دفاع از انقلاب اسلامی با دفاع از تمامیت ارضی کشور متفاوت است.

وی افزود: تا مدت زیادی ما نیز در سپاه فکر می‌کردیم وظیفه اصلی ما مقابله با تهدید دفاعی و امنیتی است و به همین دلیل هم آمادگی‌های دفاعی و نظامی سپاه بسیار رشد و توسعه پیدا کرد و امروز سپاه با اتکا به مردم، سلاح ایمان و فناوری‌های مختلف از قدرت عظیمی برخوردار است.

خرازی: من عامل شکاف در اصلاح طلبان نیستم/ خانه تیمی آمریکایی ها در ایران!

بررسی محتوایی روزنامه های چهار شنبه:

خرازی: من عامل شکاف در اصلاح طلبان نیستم

روزنامه های چهارشنبه، همچنان درگیر حواشی به زندان رفتن مهدی هاشمی هستند و در کنار آن به موضوعات هسته ای، انتخاباتی و درگیریهای منطقه ای پرد اخته اند.
به گزارش گروه سیاسی فرهنگ نیوز، پروژه های دشمن در به کارگیری عوامل داخلی در جهت منافع خود با اظهارنظر مایکل لدین وارد فاز جدیدی شد. پیش تر مسئولان اطلاعاتی و امنیتی ایران از وجود کانال های متعدد مالی در حمایت از سران فتنه از آن سوی آبها، اظهاراتی کرده بودند اما این بار این موضوع از سوی مشاور اسبق کاخ سفید صورت گرفته است. برخی از روزنامه ها به نامه جنجالی وزارت خارجه آمریکا به سران فتنه پرداخته اند اما همچون همیشه روزنامه های اصلاح طلب، از کنار این موضوع مهم و مستند به سادگی عبور کردند. 

خانه تیمی/ تو افتخار مایی!/ بازار انرژی؛ 20 سال بعد

دیویدلی، کاپیتان تیم والیبال امریکا از خبرنگاری که می خواست با او سلفی بگیرد، پرسید:
اینجا همه چرا آیفون دارند؟ هر جا می رویم وقتی با ما عکس می گیرند، همه آیفون های مدل بالا در دست دارند، چقدر آیفون اینجا طرفدار دارد، نکند کارخانه آیفون در ایران است!
باید به ایشان گفت نه تنها کارخانه آیفون، که کارخانه پورش و بنز و مازراتی هم در ایران است، اصلا تمام برندهای بزرگ دنیا در ایران تولید می شود، اما اشتباه نکنید، ما ثروتمند نیستیم، ما فقیران پولداری هستیم که از شدت مصرف گرایی افسار گسیخته و اشرافیت دروغین، در حال ترکیدنیم.
بنده دوستی دارم که خونه اش حوالی خیابان قصر الدشت است، تازگی ها پرایدش رو فروخته، رفته یک وام سی درصدی گرفته و مگان خریده، اون وقت از سر شب تا صبح هی بیدار میشه، میره تو کوچه تا به ماشینش سر بزنه، مبادا که بدزدنش، اخه آپارتمان اجاره ایش پارکینگ نداره. ما ایرانیها اینجوری هستیم، حاضریم بمیریم اما از جماعت عقب نمونیم، ما به هر قیمتی باید با کلاس باشیم، ما پنج نفری تو آپارتمان شصت متری تو هم می لولیم، اما تو آشپزخانه پنج متریمون یخچال ساید بای ساید داریم. ما در تمام سال بیست هزارتومن خرج کتاب نمی کنیم، اما پنج میلیون تومن برای تلویزیون ال ای دی پول می دیم، ما در روز ده دقیقه پیاده روی نمی کنیم، اما یه تردمیل آخرین مدل گوشه خونمون داره خاک می خوره.
ما خودمون نیستیم، یک کپی دست چندم از دیگرانیم. ما حالمون خوب نیست و هر چی درونمون داغون تر و خرابتر و افسرده تر می شه، بیرونمون شیک تر و خوشگلتر و با کلاس تر میشه، هر چی غمهامون بیشتر میشه، سرخاب و سفیداب صورتمون بیشتر میشه، ما شبیه هدیه ارزون قیمتی هستیم که یک کاغذ کادوی شیک و رنگارنگ، به دورش کشیده شده، یک حباب بزرگ پر شده از هیچ!

در شرایطی که رسیدگی به پرونده تخلفات وسیع مهدی هاشمی رفسنجانی پس از بیست و چند سال تاخیر در رسیدگی به جرایم اقتصادی همچون ارتشاء و اختلاس به جریان افتاد و قوه قضائیه پس از پایان محکومیت رشوه دهندگان شرکت‌های نفتی اروپایی، با تخفیف ویژه در جرایم سیاسی، حکم این آقازاده سرشناس را صادر کرد، فضاسازی رسانه‌ای گسترده‌ای از سوی خانواده و اعضای باند این مجرم، به جریان افتاده است.
سرویس اجتماعی-

 کوروش آسوده نخواب
اینجا عقده ها به نامت خالی میکنند
ملیّتشان دارد خفه شان میکند
ولایت پذیری به کتشان نمیرود
پشت تو قایم میشوند

انگار آنان فقط وطن دوستند
اَنگ عرب پرستی به ما میزنند
نمیدانم عمرشان قد نمیدهد یا خودشان را به خواب زدند
فراموش کردند، شهدایی را که برای وجب به وجب این خاک، خون دادند

با رمز یا علی علیه السلام و یا زهرا سلام الله علیها !

چه وطن پرستی هستند اینها...
درِ گوشی میگویم به شمایی که خویش را وطن پرست مینامید :
خالکوبی نقش رستم و نقش کوروش ، با آمپول بی حسی را همه میتوانند انجام دهند

نشستن در بشکه قیر داغ
با سر رفتن و بی سر آمدن
روی سیم خار دار خوابیدن
روی مین رفتن
بدون آمپول بی حسی را تحمل داری ؟
کنار سنگ قبرت کوروش جان برای دلشان خانه اجاره کردند اما گوشی موبایلشان را که چک کنی معدن جک های اقوام ایرانی است!
به زبان به آریایی بودنشان افتخار میکنند ولی در عمل حتی به خرید کالای ایرانی هم تن نمیدهند
ازسبک زندگیشان که بگذریم مستقیم از دنیای غرب خط میگیرد
همان هایی که دین عربی را نمیپسندند ولی رقص عربی را خوب بلدند
همان هایی که تبریک کریسمس و ولنتاین و مناسبتهای غربی را روشنفکری و تبریک عید غدیر و مبعث و شعبان را بیگانه پرستی میدانند
سجده بر مقبره تو را یکتاپرستی و بوسه بر ضریح مبارک حضرت عباس علیه السلام بت پرستی برمی شمرند
زدن نارنجک به در و دیوار شهر در چهارشنبه سوری را جشن ایرانی و باستانی و مراسم هیات عزاداری را سلب آسایش مردم نام می نهند
امثال صادق هدایت و نیچه را الگو وحضرت علی علیه السلام را مایه عقب افتادگی معرفی می کنند
درسرمای زمستان باساپورت در خیابان احساس سرما نمیکنند امّا در تابستان بایک پارچه روی سرشان از گرما هلاک میشوند
بگذریم
کوروش جان...

خبرگزاری فارس: فرجام پرونده رشوه‌خواری «مهدی هاشمی» به روایت اسناد بین‌المللی
مهدی هاشمی بهرمانی روز 18 مرداد 1394 به زندان اوین وارد شد تا حبس 10 ساله وی در ارتباط با جرایم اختلاس، ارتشا و جرایم امنیتی آغاز شود. «اخذ رشوه»‌ یکی از جرایم اصلی هاشمی بوده است که بیشتر به دریافت وجوه کلان از شرکت های بزرگ نفتی به منظور کارچاق کنی برای آنان در داخل ایران مربوط می شود. هاشمی میلیون ها دلار از شرکت‌های استات اویل و توتال گرفته بود تا از «نفوذ خود» استفاده کرده و قراردادهای چرب و شیرین نفتی برای این شرکت ها در وزارت نفت ایران جفت و جور کند. 

وزیر علوم ضمن توجیه ظلم برخی مسئولان این وزارت به 3 هزار دانشجوی بورسیه گفت: اعلام اسامی این افراد توسط صدیقی صحت ندارد.
فرهادی در جمع خبرنگاران گفت: این که گفته می‌شود اسامی منتشر شده بورسیه توسط آقای صدیقی رئیس سازمان امور دانشجویان انجام شده صحت ندارد.
صدیقی نیز در جمع خبرنگاران گفت: با افرادی که اسامی دانشجویان بورسیه را منتشر کردند برخورد شد و قرار نبود هیچ اسمی از آن 3 هزار نفر منتشر شود.
این در حالی است که علی غزالی از روزنامه‌نگاران اصلاح‌طلب و از عوامل انتشار اسامی دروغین مذکور، بعدها در سایت انتخاب خطاب به صدیقی نوشت: «بعد از مشاهده سخنان شما انگشت به حیرت مانده‌ایم که آخر این ادعای شما چه معنایی دارد... مگر می‌شود، عقل سلیمی قبول کند که این اطلاعات را سیستم قبلی به ما داده است! برای چه؟! برای افشاگری علیه خودش؟!»
در ادامه وی راز چگونگی دسترسی خود به اطلاعات محرمانه وزارتخانه را اینگونه افشاگری می‌کند: «جناب آقای صدیقی شما خوب به خاطر دارید که در زمانی که آقای توفیقی سرپرست وزارت علوم بودند و هنوز آقای فرجی‌دانا برای وزارت معرفی نشده بودند در آن اتاق گوشه‌ای طبقه 13 شهرک‌غرب چه کسی این اسامی را به بنده داد و در این مدت چه کسی برای انتشارش مدام تماس می‌گرفت و پیغام می‌داد و اکنون هم فکر می‌کنید که ما ابزار شده‌ایم و شما ضربه خود را به جریانی زده‌اید و اکنون در پی زد و بند با همان جریان هستید.»
وی همچنین در مصاحبه با تسنیم گفته است: «جلسه‌ای بود با حضور آقای صدیقی و دو تن دیگر ازمشاورین وقت آقای توفیقی درباره فعالیت رسانه‌ای که این لیست را دادند و آن موقع درخواست داشتند که منتشر شود و درخواست دیگر اینها مشخص شدن ارتباط این افرادبا مسئولین بود... بعد از آن چندین بار با آقای صدیقی و معاونان و اطرافیان وی درباره این لیست جلسه داشتیم و تاکید به انتشار لیست داشتند و حتی بعد از انتشار لیست اولیه، اطرافیان ایشان پیگیر لیست دوم بودند که ایشان با مصاحبه  و نیت خود برای جاخالی دادن و بعد جوابیه من، همه برنامه‌های جریان اینها به هم خورد.»