ابراهیم بن عباس گفت: خدمت حضرت امام رضا علیه السلام بودیم. یکی از شاگردان پرسید: معنای "نعیم" در آیه ی شریفه ی « لَتُسْأَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ » [در روز قیامت، از شما درباره نعمت ها سؤال می شود] چیست؟
- ۰ نظر
- ۲۱ آذر ۹۴ ، ۱۴:۵۲
ابراهیم بن عباس گفت: خدمت حضرت امام رضا علیه السلام بودیم. یکی از شاگردان پرسید: معنای "نعیم" در آیه ی شریفه ی « لَتُسْأَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ » [در روز قیامت، از شما درباره نعمت ها سؤال می شود] چیست؟
کارشناسان بهداشت جهانی در سازمان جهانی بهداشت اعلام کردهاند که گوشتهای فرآوری شده از قبیل ژامبون، هات داگ، سوسیس و .... میتواند شانس ابتلا به سرطان روده را افزایش دهد.
مرحوم آیـتالله العظـمی مـرعشی نجـفی(ره) نقل کرده اند: شـب اول قبـر آیـتالله شیـخ مرتـضی حائری قدس سرّه، برایش نماز لیـلة الدفن خواندم... چند شـب بعد او را در عالم خواب دیدم.
پرسیـدم : آقای حائری، اوضاعتان چطور است؟
آقای حائری که راضی و خوشحال به نظر میآمد، شروع کرد به تعریف کردن… وقتی از خیلی مراحل گذشتیم، همین که بدن مرا در درون قبر گذاشتند، روحم به آهستگی از بدنم خارج شد و فاصله گرفت. درست مثل اینکه لباسی را از تنت درآوری. کم کم دیگر بدن خودم را از بیرون میدیدم. خودم هم مات و مبهوت شده بودم، رفتم و یک گوشهای نشستم و زانوی غم و تنهایی در بغل گرفتم.
ناگهـان متوجه شدم که از پایین پاهایم، صداهایی میآید. صداهایی رعبآور و وحشتافزا! صداهایی نامأنوس که موهایم را بر بدنم راست میکرد. به زیر پاهایم نگاهی انداختم. از مردمی که مرا تشیع و تدفین کرده بودند خبری نبود. بیابانی بود برهوت با افقی بیانتها و فضایی سرد و سنگین و دو نفر داشتند از دور دست به من نزدیک میشدند. تمام وجودشان از آتش بود و مرا به یکدیگر نشان میدادند. ترس تمام وجودم را فرا گرفت و بدنم شروع کرد به لرزیدن. خواستم جیغ بزنم ولی صدایم در نمیآمد. تنها دهانم باز و بسته میشد، خدایا به فریادم برس! خدایا نجاتم بده، در اینجا جز تو کسی را ندارم….
همین که این افکار را از ذهنم گذرانیدم متوجه صدایی صدایی دلنواز، آرامش بخش از پشت سرم شدم. سرم را که بالا کردم و به پشت سرم نگریستم، نوری را دیدم که از آن بالا بالاهای دور دست به سوی من میآمد. هر چقدر آن نور به من نزدیکتر میشد آن دو نفر آتشین عقبتر و عقبتر میرفتند تا اینکه بالاخره ناپدید گشتند. نفس راحتی کشیدم و نگاه دیگری به بالای سرم انداختم.
آقایی را دیدم از جنس نور. نوری چشم نواز آرامش بخش. ابهت و عظمت آقا مرا گرفته بود و نمیتوانستم حرفی بزنم و تشکری کنم، اما خود آقا که گل لبخند بر لبان زیبایش شکوفا بود سر حرف را باز کرد و و پرسید: آقای حائری! ترسیدی؟ من هم به حرف آمدم کـه : بله آقا ترسیدم، آن هم چه ترسی! هرگز در تمام عمرم تا به این حد نترسیده بودم. اگر یک لحظه دیرتر تشریف آورده بودید حتماً زهره ترک میشدم و خدا میداند چه بلایی بر سر من میآوردند.
بعد به خودم جرأت بیشتر دادم و پرسیدم: راستی، نفرمودید که شما چه کسی هستید.
و آقا که لبخند بر لب داشت و با نگاهی سرشار از عطوفت، مهربانی و قدرشناسی به من مینگریستند فرمودند: من علی بن موسی الرّضا علیه السلام هستم. آقای حائری! شما ۳۸ مرتبه به زیارت من آمدید. من هم ۳۸ مرتبه به بازدیدت خواهم آمد. این اولین بارش بود، ۳۷ بار دیگر مانده است.
احمد بن ابی نصر بزنطی می گوید : من ابتدا واقفی مذهب بودم؛ بعد ، مستبصر شدم. روزی از امام رضا (ع)تقاضا کردم وقت مناسبی تعیین بفرماید تا شرفیاب حضور گردم و مسائلم را مطرح کنم. این گذشت تا روزی من در خانهام نشسته بودم ، در زدند. دیدم خادم امام مرکب مخصوص امام را آورده تا مرا خدمت امام ببرد.
زائری بارانیم آقا به دادم می رسی؟
بی پناه وخسته ام تنها به دادم می رسی؟
گرچه آهو نیستم اما پر ازدلتنگیم
ضامن چشمان آهوها به دادم می رسی؟
از کبوتر ها که می پرسم نشانم می دهند
گنبد وگلدسته هایت را،به دادم می رسی؟
ماهی افتاده برخاکم لبالب تشنگی
پهنه آبی ترین دریا به دادم می رسی؟
ماه نورانی شب های سیاه عمر من
ماه من،ای ماه من،آیا به دادم می رسی؟
من دخیل التماسم را به چشمت بسته ام
هشتمین دردانه زهرا،به دادم می رسی؟
باز هم مشهد-مسافرها-هیاهوی حرم
یک نفر فریاد زد:آقا به دادم می رسی؟
در آستانه سالروز شهادت حضرت امام علی بن موسی الرضا علیهالسلام پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR بخشهایی از پیام حضرت آیتالله خامنهای به کنگرهی جهانی امام رضا علیهالسلام در تاریخ ۱۳۶۳/۵/۱۸ را بازنشر میکند.
السلام علیک یا مولانا اباصالح المهدى
به نزد او بروید گر چه ...
امام رضا از پدرشان امام موسی بن جعفر از امام صادق از امام باقر از امام زین العابدین از امام حسین از برادرشان امام حسن از امیرالمؤمنین علیهم السلام نقل فرمود که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: لاتقوم الساعه حتی یقوم قائم الحق (للحق)، وذلک حتى یأذن الله عزوجل له.
من تبعه نجا، ومن تخلف عنه هلک، الله الله عبادالله فأتوه ولو حبوا على الثلج، فإنه خلیفة الله وخلیفتى:
... على علیه السلام فرمود که رسول خدا صلی الله علیه و آله به من فرمود: قیامت برپا نمی شود تا این که قائم حق به پاخیزد، واین زمانی است که خدای بزرگ به او اذن دهد.
هرکه به دنبال او رود نجات یابد، و هرکه عقب بماند هلاک شود. خدا را خدا را. ای بندگان خدا، به نزد او روید گرچه چهار دست وپا بر روی برف باشد، چرا که او خلیفه خدا و خلیفه من است.🍀
📝 منبع: کتاب گرانسنگ منتخب الاثر تالیف آیت الله العظمی صافی گلپایگانی؛ جلد3، صفحه 88.
امام رضا درکتاب صحیفه رضویه فرمودند:
هروقت غصه خاصی به شما وارد شد، دو رکعت نماز بخوانید رکعت اول حمد وآیه الکرسی ودر رکعت دوم حمد وانا انزلنا بخوانید وبعد ازاتمام ، قران سر بکذارید وبه شکل شبهای احیا بخوانید
١٠مرتبه یاسیدی یا الله
و١٠مرتبه بحق محمد
و١٠مرتبه بحق علی.....تا ١٤معصوم خوانده شود
ازجا بلند نمیشوید مگر اینکه حوایج شما برآورده شود.
(درشب احیا میگویید بعلیٍ ولی دراین نماز میگویید بحق علیٍ.....)
«رسول اکرم در همهی صحنهها از خدا استمداد کرد، از خدا خواست و از غیر خدا نترسید و نهراسید. راز اصلی عبودیت پیامبر در مقابل خدا این است؛ هیچ قدرتی را در مقابل خدا به حساب نیاوردن، از او واهمه نکردن، راه خدا را به خاطر اهوای دیگران قطع نکردن. جامعهی ما با درس گرفتن از این اخلاق نبوی، باید به یک جامعهی اسلامی منقلب شود.»
بیانات در خطبههای نماز جمعه ۱۳۷۰/۷/۵
مردی از اهل بلخ می گوید : در سفری که علی بن موسی الرضا علیه السلام به خراسان می رفت من با آن حضرت بودم. روزی در کنار سفره خود تمام نوکرها و غلامان سیاه و سفید را برای صرف غذا جمع کرد. عرض کردم بهتر بود برای غلامان و نوکرها سفره جداگانه ای می گستردند ، حضرت فرمود : ساکت باش ، خدای همه یکی است ، مادر و پدر همه یکی است ، پاداش و کیفر هرکس بسته به طرز عمل اوست. الحدیث جلد 1 ص 67
با توجه به ابعاد بهره برداری جمهوری آذربایجان از این موضوع بنظر می رسد وزارت کشور جمهوری آذربایجان براساس طراحی قبلی، دو تن از نیروهای خود را نیز قربانی کرده است تا با ملتهب تر کردن فضا، امکان سرکوب شدیدتر و ایجاد رعب و وحشت در کل کشور را برای خود فراهم کند.
🔵هم زمان با روز ۱۶ آذر، سالروز استکبارستیزی دانشجویان در سال ۱۳۳۲ که به روز_دانشجو معروف شد، آقای حسن-روحانی در قامت رئیس جمهور ایران در جمع دانشجویان حاضر شد و به ایراد سخنرانی پرداخت. در سخنرانی ایشان ۴ مسئله بیشتر به چشم آمد که به آنها می پردازم:
1-از قلم انداختن موضوع اصلی روز دانشجو، یعنی استکبارستیزی و ایستادگی دانشجویان در برابر نفوذ_آمریکا در ایران،
حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: انسان در قیامت قدم از قدم بر نمی دارد تا اینکه از چهارچیز از او سوال شود:
۱.از بدن خود که در چه راهی آن را به کار گرفت ؟۲.از عمرش که در کجا و چه راهی سپری کرد؟ ۳.از مالش که از کجا به دست آورد و در کجا مصرف کرد؟ و ۴.از محب ما خاندان ( ائمه اطهار علیهم السلام )
بحار الانوار جلد ۱۰۳ صفحه ۱۱ حدیث ۴۷
طبق اخبار رسیده به خبرگزاری فارس، در آستانه شهادت حضرت ثامنالحجج علیه السلام ، آستان قدس تعداد دفاتر امانات خود را کاهش داده و بهجای آن، بخش خصوصی در کنار حرم امام رضا علیه السلام دفتر امانات ایجاد کرده است.
با اینکه این دفاتر زیر نظر بخش خصوصی است و به طور مستقیم توسط آستان قدس دایر نشده، اما با کاهش تعداد دفاتر امانات آستان قدس، عملا مردم برای سپردن وسایل خود جهت ورود به حرم، باید پول پرداخت کنند.
تکذیبیه روابط عمومی آستان قدس رضوی درباره پولی شدن دفتر امانات، مربوط به دفاتر حرم امام رضا علیه السلام بود.
*میروم مشهد،خیابانهاشلوغ*
*میروم درقم،شبستانهاشلوغ*
*کربلاکه کل ایوان هاشلوغ*
*درمسیرش هم بیابانهاشلوغ*
*هیچکس مثل توبی زوارنیست*
*باکریمان کارهادشوارنیست...*
صلی الله علیک یا غریب مدینه
یا امام حسن مجتبی ادرکنی
: هزار و اندی سال پس از شهادت حسینبنعلی علیهالسلام، سیدالشهدا را پیامبری حی و حاضر میبینم که همچنان با خون جوشان خود در حال معجزه است. دگرباره باید گریبان یزیدیان را گرفت و به تأسی از عقیله بنیهاشم، خطاب به ایشان گفت: «ما رأیت الا جمیلا». وه که چه جای حقی نشسته است خون خدا! باید هم سرانجام تاریخ، دست اباعبدالله باشد! اما ببینیم چه نقشهها کشیده شد علیه این دست و ببینیم به چه فرجامی منتهی شد! میخواستند «خیمه فارسی» را بزنند؛ «موکب عربی» هم به آن اضافه شد!
در روز بیست و هشتم صفر آخرین رسول حق مهر سکوت بر لب می نهد و جبرائیل در حریم ملکوت گوشه عزلت می گزیند چرا که اینک خاک پیکر آن پاک را در خود نهفته و عرش اعلی و بهشت ابقی جان عزیزش را پذیرا گشته است. از این پس درهای آسمان بسته است، از این پس جز به مدد نور ستارگان امامت درشب تاریکی که با غروب خونرنگ دهم محرم سال 61 هجری آغاز شده است نمی توان راه جست و یافت. تا کی باشد که شمشیر آخته دوازدهمین پیشوا و رهبر، همنام آخرین رسول حق این تیرگی را بشکافد و خورشید راستی و عدالت را بر دیدگانمان بنشاند.