کبری آسوپار
ماجرای حسابهای قوه قضائیه از ماجراهایی بود که صددرصد حق با دستگاه قضایی بود و محمود صادقی دروغ گفت و تهمت زد. با این همه هفتهها طول کشید تا حجم تخریب صورت گرفته علیه قوه و شخص رئیس قوه و به تبع این دو، تخریب کل نظام، سخنگوی دستگاه قضایی و دیگران را سلانه سلانه پای تریبون توضیح به افکار عمومی بکشاند و حقانیت دستگاه قضایی جمهوری اسلامی را توضیح دهد که البته آن هم با کم کاری حزباللهیها و حامیان جمهوری اسلامی در فضای مجازی چندان به سمع و نظر جماعتی که آن تهمتهای سابق را بازنشر میکردند، نرسید.
از این ماجراها در قوه قضائیه زیاد است؛ چون پروندهها زیاد است و چون دشمنیها و فضاسازیها زیاد است و چون خستگی قوه قضائیه برای آدم حساب کردن افکار عمومی زیاد است.
ماجرای اعتصاب غذا یک زندانی سیاسى در زندان هم همین است. میگویند بیش از 60 روز است چیزی نخورده و جالب اینکه در همهی این 60 روز، انگار ما اصلاً آدم نبودهایم که دستگاه قضایی بگوید در اوین چه خبر است! ما حزباللهیها فقط وقتی به درد میخوریم که قلممان در دفاع از قوه بچرخد و مقابل تیر و ترکش مجازی اهل فتنه بایستیم؛ اما برای همان ایستادن مقابل تخریب ضدانقلاب هم، یک اطلاعات اولیه لازم است دیگر؛ نشستهاند روی صندلیهای راحت قوه قضائیه، ما را دست خالی فرستادهاند وسط کسانی که حتی اگر دستمان هم پر باشد، کمتر پیش میآید حریف جاهلیت ثانیشان شویم. کسانی که نه میدانند پرونده چه بوده و اتهام چیست و نه می دانند کجای فعالیتهای فرد مورد نظر از مسیر جاسوسی و خیانت رد شده، اما تقاضای آزادیاش را دارند! پس فردا هم طرف می رود آن طرف و نامه می نویسد برای تقاضای تحریم ملت ایران. با اینها وارد تعامل شدن سخت است؛ خستگی همیشگی قوه برای دفاع از حیثیت خود هم مزید بر علت شده است. کار به جایی رسیده که خبرهای داخل زندان اوین و قوه قضائیه جمهوری اسلامی را هم، ما باید از بی بی سی فارسی و از قول وکیل مجرمان سیاسی – امنیتی مطلع شویم؛ چون قوه قضائیه ذرهای احساس نمیکند باید بابت کارهای درستش هم اطلاع رسانی کند!
قوه قضائیه را دیگر کاری ندارم؛ دستگاه عریض و طویلی که مقابل موج توییتری فیکها و رباتها تسلیم شود، براى بازیابی آبرویش مقابل حزب الله -اگر اراده چنین بازیابی ای باشد - راه درازی در پیش دارد. چه می دانم، لابد حیثیتشان برایشان مهم نیست؛ لابد از ناسزا شنیدن خوششان میآید؛ شاید اصلاً بی آبرویی دوست دارند! نهایت اینکه چند نفر را به اتهام توهین به دستگاه قضایی بازداشت میکنند و در حالی که در واقع امر موجبات تخریب بیشتر را فراهم کردهاند، بین خودهایشان ذوق میکنند که نقره داغشان کردیم و دغدغهی برنگشتن آب رفته به جوی را هم ندارند. اما ماجرای این تخریب فقط قوه قضائیه را شامل نمیشود که بگوییم خود دانید و صلاح مملکت خویش خسروان دانند؛ پای آبروی نظام وسط است و مسئولان قضایی حواسشان نیست انگار! اگر عدالت در حق مجرمی رعایت نشود، آبروی نظام وسط است؛ اگر رعایت بشود و حامیانش علیه حکم فضاسازی کنند، باز هم پای آبروی نظام وسط است. اعتراض امروز ما به دستگاه قضایی سر همین آبروی نظام است، وگرنه این قوه که خودش دلش برای خودش نمیسوزد، دلسوزی ندارد.
بیایید ما هم یک هشتگ توییتری بزنیم: #آقای_قوه_قضاییه_لطفا_حرف_بزن
@asoupar
- ۰ نظر
- ۱۳ دی ۹۵ ، ۱۱:۴۸