سراج معلم

لاحول ولاقوة الا بالله العلی العظیم-لا موثر فی الوجود الا الله -امام خامنه ای:ان‌شاءالله تا ۲۵ سال آینده چیزی به نام رژیم صهیونیستی وجود نخواهد داشت

سراج معلم

لاحول ولاقوة الا بالله العلی العظیم-لا موثر فی الوجود الا الله -امام خامنه ای:ان‌شاءالله تا ۲۵ سال آینده چیزی به نام رژیم صهیونیستی وجود نخواهد داشت

سراج معلم

هدف دادن اطلاعاتی در مورد دین و دنیاست
امیرالمومنین در حدیثی زیبا در راستای بصیرت افزایی می فرمایند: « کور آن کسی نیست که چشم ندارد ، بلکه کسی است که بصیرت ندارد. (کنزالعمال حدیث 1220) امام صادق(ع) می فرماید: عموی ما عباس بن علی، بصیرتی نافذ و استوار داشت. تعریفی بسیار زیبا از بصیرت : ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺑﺰﺭﮔﺎﻥ ﺧﺪﻣﺖ مقام معظم ﺭﻫﺒﺮﯼ ﺭﺳﯿﺪﻧﺪ ﻭ ﻋﺮﺽ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﺍﯼ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻭ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯿﻢ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺑﺎ ﺑﺼﯿﺮﺕ ﺗﺮﺑﯿﺖﮐﻨﯿﻢ. آقا ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ: ﻣﻨﻈﻮﺭﺗﻮﻥ ﺍﺯ ﺑﺎ ﺑﺼﯿﺮﺕ ﭼﯽ ﻫﺴﺖ؟ ﻋﺮﺽ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ: ﮐﺴﺎﻧﯽ ﻣﺜﻞ ﻣﻘﺪﺍﺩ ﮐﻪ ﭼﺸﻤﺸﺎﻥ ﺑﻪ ﺩﻫﺎﻥ ﻣﻮﻻﯾﺸﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﮔﻮﺵ ﺑﻪ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻭﻟﯿﺸﺎﻥ... آﻗﺎ ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ: ﺍﯾﻦ ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ، ﺍﻣﺎ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺑﺼﯿﺮﺕ ﺍﯾﻦ ﻧﯿﺴﺖ. ﻣﻨﻈﻮﺭ ﻣﻦ ﺍﺯ ﻓﺮﺩ ﺑﺼﯿﺮ, ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﻣﺜﻞ ﻣﺎﻟﮏ ﺍﺷﺘﺮ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ امیرالمؤمنین (علیه سلام) ﺩﺭ ﻭﺻﻔﺶ ﻣﯿﻔﺮﻣﺎﯾﻨﺪ: مالک ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ ﺍی اﺳﺖ ﮐﻪ ﺍگرﺩﺭ ﺑﯿﺎﺑﺎﻧﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﻣﻮﻻﯾﺶ ﻭ ﻣﺸﮑﻠﯽ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﭘﯿﺶ ﺑﯿﺎﯾﺪ، ﺩﻗﯿﻘﺎ" ﮐﺎﺭﯼ را ﻣﯿﮑﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻧﺰﺩ ﻣﻮﻻﯾﺶ ﺑﻮﺩ، ﻣﻮﻻﯾﺶ ﻫﻤﺎﻥ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﺍﻣﺮ ﻣﯿﮑﺮد... ﺑﺼﯿﺮﺕ ﯾﻌﻨﯽ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﺭ ﻏﯿﺒﺖ ﻣﻮﻻﯾﺖ هم ﺑﺪﺍﻧﯽ ﺍﻭ ﺍﺯ ﺗﻮ ﭼﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ ﻭ ﻫﻤﺎﻥ ﺭﺍ عمل کنی به نقل از qaemworld.blog.ir - هرگونه برداشت از این وبلاگ حتی بدون ذکر منبع آزاد است!

آخرین نظرات

۶۸۱ مطلب با موضوع «سیاسی» ثبت شده است

ما آدم‌ها غالباً از خود متشکریم. این احساس رضایت معمولاً خودشگفتی و خودرأیی را نیز با خود به همراه می‌آورد و به همین میزان گوش انسان را برای شنیدن نصیحت‌ها و هشدارها سنگین می‌کند. آن وقت انسان از تدبیر برهنه می‌ماند حال آن که خیال می‌کند جامه درایت و تدبیر بر تن دارد. از خود متشکر بودن، از هیچ انسانی پذیرفته نیست و از مدیرانی که امور مردم برعهده آنهاست، نپذیرفتنی‌تر. فرقی هم نمی‌کند آن مدیر هاشمی باشد یا خاتمی، احمدی‌نژاد باشد یا روحانی.

رئیس جمهور محترم پریروز در جمع استانداران و فرمانداران به تحسین و تمجید عملکرد اقتصادی دولت پرداخت و سپس مذاکرات را به اقتصاد گره زد و گفت مذاکرات با تدبیر پیش می‌رود و جامعه با نشاط است اما عده‌ای حنظل با خود آورده‌اند و نمی‌خواهند کام مردم شیرین شود. راستگویی دولت و تحمل منتقدان و ثبات اقتصادی و تدبیر امور از دیگر محورهای سخنرانی آقای روحانی بود. رئیس جمهور همچنین گفت «متأسفانه یا خوشبختانه خواب هم نمی‌بینیم به فال و فالگیر و جن‌گیر هم از ابتدا معتقد نبودیم چرا که مبنای ما مشورت با صاحب‌نظران، انجمن‌های تخصصی و جمع‌های تخصصی است. قرارمان از ابتدا این بوده که با آنها مشورت کنیم». پرسش مهم در این میان این است که آیا جامعه نیز همین قضاوت را دارد؟ منتقدان به کنار، آیا مؤتلفان و حامیان سیاسی دولت نیز بر پیکر دولت، جامه تن‌آرای تدبیر و عقلانیت را می‌بینند یا نه و اگر نمی‌بینند باید با آنها نیز با همان زبان مهربانی که با منتقدان سخن گفته می‌شود، سخن گفت؟!
این چه احساس خطر مشترکی است که فراتر از منتقدان، رسانه‌ها و سیاستمداران حامی دولت را فرا گرفته و مدام دارند آژیر هشدار می‌کشند که جامه تدبیر کجاست؟ به این نمونه‌ها که گزیده‌ای از بسیار است، عنایت کنید. حسین کمالی وزیر کار دولت اصلاحات در مصاحبه با شرق ضمن انتقاد به برخی بی‌تدبیری‌های اقتصادی می‌گوید «با این مسائل مشخص است که اعتماد مردم به دولت از بین می‌رود. سخنگوی دولت را باید به چالش کشید تا جوابگو شود. دولت به دنبال استفاده از روش‌های ساده است، دنبال دردسر و کارهای سخت و اصلاح ساختار نیست... به نظر من دولت اصلاً اراده‌ای برای تغییر ندارد. اساس کارشان این است که اگر با 5+1 به نتیجه برسیم، بقیه مسائل به نتیجه می‌رسد اما چنین نیست». یا احمد خرم وزیر راه دولت اصلاحات در مصاحبه با روزنامه آرمان تصریح می‌کند «الان هماهنگی اقتصادی لازم در دولت وجود ندارد و یکی از مشکلات هماهنگ نمودن ارکان اقتصادی آن است. معدل سنی بالا نقطه ضعف دولت است. باید افراد تازه‌نفس انتخاب می‌شدند. مدیر بالای 65 سال حوصله کادرسازی و تصمیم‌گیری و سرعت عمل ندارد.» و یا عبدالعلی‌زاده دیگر وزیر دولت اصلاحات که در مصاحبه با پیام نو تصریح کرد «باید قبول کنیم دولت هیچ برنامه‌ای در مسائل اقتصادی ندارد و خود را پشت انتقاد از گذشته پنهان می‌کند و صرفاً به مذاکرات بسنده کرده است».

آقای دکتر روحانی را با سابقه 37 ساله از حضور نزدیک در عرصه سیاسی پرفراز و نشیب جمهوری اسلامی ایران، می‌توان و باید یک سیاستمدار کارکشته و سرد و گرم چشیده تلقی کرد ولی متاسفانه، برخی از مواضع ایشان با آنچه از یک سیاستمدار برجسته و مخصوصا در کسوت شریف روحانیت انتظار می‌رود فاصله زیادی دارد و به این نگرانی دامن می‌زند که شاید رئیس‌جمهور محترم کشورمان را شماری از مشاوران ناهمدل و ناهمراه احاطه کرده باشند و مواضع مورد اشاره دستپخت همین مشاوران ناهمدل- و یا دستکم نابلد- باشد. دراین‌باره اگرچه گفتنی بسیار است ولی اظهارات دیروز آقای دکتر روحانی در «همایش‌سراسری‌فرمانداران» موضوع یادداشت پیش‌روی است که به مواردی از آن اشاره می‌شود.

1- آقای دکتر روحانی در سخنان دیروز خود باز هم به روال همیشگی و برای چندمین بار به منتقدان دولت حمله کرد و البته این بار از عباراتی نظیر «بروید به جهنم»!، «بی‌سواد»! «کسانی که از مراکز خاص پول می‌گیرند»!، «کاسب تحریم»! و ... استفاده نکرد. حملات پی در پی آقای رئیس‌جمهور به منتقدان، این تلقی را در عرصه سیاسی کشور پدید آورده است که ایشان هرگاه در برنامه‌های دولت با نارسایی و ناکامی روبرو می‌شود و یا نشانه‌‌هایی از شکست و بن‌بست را احساس می‌کند به جای توضیح علت برای مردم که می‌تواند جلب حمایت و همدلی آنان را در پی داشته باشد، منتقدان دولت را که در مواردی «فرضی»! نیز هستند، به باد انتقاد و عتاب می‌گیرد.
این روال تا آنجا پیش رفته است که امروز هرگاه رئیس‌جمهور زبان به ملامت منتقدان می‌گشاید، بسیاری از مردم و مخاطبان به گونه‌ای «شرطی» نارسایی‌ها و ناکامی‌هایی را جستجو می‌کنند که دولت محترم در همان ایام با آن روبرو بوده است! و حمله آقای دکتر روحانی به منتقدان را  -‌با‌عرض‌پوزش- برای پوشاندن این ناکامی‌ها و نارسایی‌ها ارزیابی می‌کنند! 
کاش آقای رئیس‌جمهور افرادی را بدون تابلوی نهاد ریاست‌جمهوری به میان مردم می‌فرستاد و بازتاب سخنان دیروز خود را از زبان آنها می‌شنید و چنانچه ملاحظه می‌کرد بسیاری از آنان، برخی از نارسایی‌های این روزها نظیر ناهماهنگی در افزایش قیمت بنزین، بی‌تدبیری در افزایش بهای گاز مصرفی، اظهارات چندگانه و متضاد مسئولان دولتی درباره باقی ماندن یا حذف سهمیه بنزین، بخشنامه معاون اول که تا پایان سال هیچ افزایش قیمتی نخواهیم داشت و... را علت حمله اخیر وی به منتقدان می‌دانند و بر این باورند که توضیح رئیس‌جمهور درباره چرایی این معضلات و بی‌تدبیری‌ها ضروری‌تر از سخنان دیروز ایشان است. 
2- آقای رئیس‌جمهور در بخشی از سخنان دیروز خود می‌گوید: «اسرار کشور باید محفوظ باشد، مگر کسی در این شک دارد؟ حالا یک نصیحتی رهبر معظم انقلاب فرمودند و چون رهبر هستند باید نصیحت کنند. حالا عده‌ای راه می‌افتند و می‌گویند؛ دولت! اگر تشنه شدی باید آب بخوری یا دولت! تو به اکسیژن نیاز داری. خودمان هم می‌دانیم. افرادی که امروز مسئولیت مذاکرات را دارند از لحاظ سیاسی و عمومی و در حد فنی در سطح بالایی هستند»! درباره این بخش از سخنان ایشان گفتنی است؛

به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، جلسه علنی شورای اسلامی شهر اصفهان از ساعت 9 صبح امروز با موضوع بررسی ادامه فعالیت سید مرتضی سقائیان‌نژاد به‌عنوان شهردار اصفهان آغاز شد.

در این جلسه پس از ارائه نقطه نظرات موافقان و مخالفان فعالیت سقائیان‌نژاد، وی توضیحات خود را در این زمینه ارائه کرد و رأی‌گیری برای بررسی ادامه فعالیت وی به عنوان شهردار اصفهان صورت گرفت.

در نهایت رأی‌گیری پیرامون تداوم فعالیت یا عدم فعالیت سقائیان‌نژاد در جلسه شورای اسلامی شهر اصفهان صورت گرفته و از 21 عضو شورای شهر اصفهان، 14 نفر، مخالف تداوم فعالیت‌های وی بودند، همچنین 7 نفر نیز با استیضاح وی مخالفت کردند.

استیضاح سید مرتضی سقائیان‌نژاد در نهایت با کسب 14 رأی و دو سوم آرای مأخوذه صورت گرفت و شهردار اصفهان از کار خود برکنار شد.

سقائیان‌نژاد، رئیس سابق دانشگاه صنعتی اصفهان از 12 سال پیش به‌عنوان شهردار این شهر انتخاب شده و سه دوره متوالی بر مسند شهرداری اصفهان تکیه زده بود.

به گزارش تسنیم، در این جلسه همچنین تصمیم‌گیری درباره جانشین مدیریت موقت شهری شهردار اصفهان تا زمان تصمیم‌گیری برای تعیین شهردار بعدی اصفهان صورت گرفت و علیرضا بوژمهرانی، مدیر کنونی امور مالی شهرداری اصفهان به عنوان مسئول امور جاری شهرداری انتخاب شد.

وی با 19 رأی موافق به این سمت انتخاب شد و تا زمان انتخاب شهردار اصفهان، مسئولیت امور جاری شهرداری را بر عهده دارد.

به گزارش رویش نیوز، حجت الاسلام حمید رسایی شامگاه دیروز در اجتماع خودجوش هزاران نفری مردم اصفهان در گلستان شهدای این شهر با اشاره به اینکه این تجمع به صورت خودجوش و بدون هیچگونه اطلاع رسانی از طریق صدا و سیما برگزار می شود، بیان داشت: مردم اصفهان، گرد هم آمده اند تا این پیام را به جهان صادر کنند که ما طاقت نداریم که سیدعلی ما بگوید «من اجازه نمی دهم» و تا خانواده های شهدا، بسیجیان و قشرهای مختلف مردم هستند، نوبت به رهبر نخواهد رسید که بخواهد از خودش برای مقابله با دشمن، هزینه کند.

http://rooyeshnews.com/images/stories/esf-07.jpg

وی با اشاره به بیانات مقام معظم رهبری در آغاز سال 94 در حرم مطهر رضوی، افزود: در قضیه هسته ای، دو نگاه در کشور وجود دارد. ادامه 

دبیر شورای نگهبان در همایش فرمانداران گفت: یکی از مسئولان گفته اگر مجلس را گرفتیم می‌توانیم در جایگاه کنونی بمانیم، اما این حرف خلاف قانون و دخالت در انتخابات است/ مسئله فتنه، مسئله روز کشور است که نباید کهنه شود

به گزارش خبرنگار «نسیم»، آیت‌الله احمد جنتی در همایش فرمانداران سراسر کشور اظهار داشت: اگر به بیت المال خیانت شود همه ملت طلبکار هستند و طرف خیانت کننده یک فرد نیست بلکه کل ملت هست. کسی در قبر و قیامت به درد ما نمی‌خورد نه رئیس جمهور و نه رئیس کشور و نه دیگران در آنجا به درد ما نمی‌خورند بلکه رضایت خدا را باید در نظر داشت.

ماهیگیری سخنگوی دولت از آب گل‌آلود بنزین در حالی است که کسی تحت تاثیر این قبیل تبلیغات قرار نمی‌گیرد.
یک سایت حامی دولت نوشت: بعد از حذف بنزین سهمیه‌ای و تک‌نرخی شدن قیمت بنزین (هر لیتر 1000 تومان)، محمدباقر نوبخت، سخنگوی دولت اعلام کرد که قرار بود بنزین 1200 یا 1500 تومان شود ولی رئیس‌جمهور روحانی با آن مخالفت کرده است.
عصر ایران می‌افزاید: بنزین گران شده، بسیاری از مردم ناراضی‌اند و درست در این میان، سخنگوی دولت، وارد گود شده و می‌گوید که مردم! کجای کار هستید؟ اگر روحانی نبود قیمت تا 1500 تومان هم بالا می‌رفت! لابد در این بخش ماجرا، اولا باید مردم خوشحال شوند که بنزین فقط 1000 تومان شده و نه 1200 یا 1500 تومان و ثانیا باید سپاسگزار رئیس‌جمهور باشند که به دادشان رسیده است! مسئولان دولتی باید بدانند که این روش‌ها نه تنها کهنه و نخ‌نما، که آزاردهنده هم شده‌اند و کسی هم تحت تاثیر این سخنان تبلیغی قرار نمی‌گیرد.
نویسنده می‌افزاید: آیا امور دولت و تصمیم‌گیری‌های مهمی مانند تعیین نرخ بنزین، بر اساس مطالعات کارشناسانه انجام می‌شوند یا تصمیم شخصی رئیس‌جمهور؟! 
مشخصا درباره موضوع حاضر، صلاح کشور- با توجه به جمیع جهات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی- یا در این بوده که بنزین 1000 تومان شود یا 1200 یا 1500 تومان. اگر صلاح کشور در همان 1000 تومان بود، چرا دولت می‌خواست 1200 یا 1500 تومان قیمت‌گذاری کند که نهایتا رئیس‌جمهور از آن جلوگیری کرده است؟ آیا همه جز رئیس‌جمهور، خلاف صلاح کشور حرکت می‌کردند؟ اگر هم با توجه به ملاحظات سیاسی و اجتماعی و اقتصادی، قیمت 1200 یا 1500 به نفع کشور بود، چرا رئیس‌جمهور خلاف صلاح کشور، عمل کرده است؟!
هرچند که تک‌نرخی کردن قیمت بنزین، در مجموع به نفع کشور است ولی این قبیل اظهارنظرهای تبلیغاتی اساسا فاقد هرگونه توجیه عقل‌پسند است و نهایتا به ضرر کسی که از او تعریف و تمجید شده است، تمام می‌شود.
نویسنده خاطرنشان کرد: دولتمردان را به اتخاذ تصمیمات کارشناسی و توضیح صادقانه به مردم و دوری از «شوهای تبلیغی» و «روش‌های تاریخ مصرف گذشته» دعوت می‌کنیم. مردم، بسیار بیشتر از آنچه برخی مسئولان می‌پندارند، می‌فهمند، ولو آن که آن سوی میزها ننشسته باشند.  http://kayhan.ir

شنیده شده است که فرمانده بسیج پایگاه عبدالمحمد شرکت فرودگاه های کشور به صورت غیر قانونی از طرف مدیر عامل این شرکت در حال اخراج است.

به گزارش پایگاه 598 به نقل از شهدای ایران؛ شنیده شده است که فرمانده بسیج پایگاه عبدالمحمد شرکت فرودگاه های کشور به صورت غیر قانونی از طرف مدیر عامل این شرکت در حال اخراج است.

بنا براین گزارش مدتی پیش خبری در پایگاه خبری شهدای ایران منتشر گشت که از جابجایی فرزندان شهدای شاغل در پایگاه بسیج عبدالمحمد شرکت فرودگاههای کشور خبر می داد و جانشین فرمانده بسیج این پایگاه نیز اعلام نمود مدیر عامل این شرکت در راستای حذف تدریجی بسیج این فرودگاه پرسنل بسیج را که عمدتا فرزند شهید هستند به واحد های دیگر منتقل می کند.

در این راستا روز گذشته خبری مطرح شد مبنی بر اینکه مدیر عامل شرکت فرودگاه های کشور به دنبال تودیع و معارفه فرمانده بسیج است. در این ارتباط فرهبد فرمانده بسیج این پایگاه در گفت و گو با شهدای ایران اظهار داشت: در راستای اهداف عالیه این پایگاه بسیج به فعالیت خود ادامه می دهد و اقدام به برکناری من غیر قانونی است.

فرهبد حکم مسئولیت خود را در پایگاه بسیج را از سپاه پاسداران تهران بزرگ و برای مدت ۲ سال اخذ کرده است و همچنین در حکم دیگری وی به دلیل تحصیلات عالیه تخصصی اش با عنوان مشاور فرمانده سپاه محمد رسول الله و رئیس جهاد فرودگاهی انتخاب شده است.

حال باید دید دست اندرکاران دولتی در شرکت فرودگاه های کشور چگونه در یک اقدام غیر قانونی برای عزل فرمانده بسیجی که منصوب سپاه در آن محل بوده تلاش می کنند؟!

به گزارش جهان، لازم به تذکر است غیرقانونی بودن این اقدام از آن جهت است که فرمانده پایگاه شهید عبدلمحمد مرکز صنعت حمل و نقل هوایی، با حکم فرمانده بسیج ادارات تهران بزرگ منصوب گردیده و تنها فردی که قدرت برکناری را دارد، فرمانده بسیج ادارات است و نه مدیرعامل سازمان فرودگاه های کشور.

در سال 91 هزینه های جاری دولت 89 هزار میلیارد تومان بود. این رقم در سالهای 92 و 93 به ترتیب به 119 هزار میلیارد و 147 هزار میلیارد تومان افزایش یافت. اکنون به گفته دولتی ها رقم هزینه های جاری دولت در سال جاری به 166 هزار میلیارد تومان خواهد رسید.

به گزارش پایگاه 598 به نقل از تسنیم، عضو کمیسیون انرژی مجلس با تأکید بر اینکه افزایش قیمت بنزین با هدف انحراف اذهان عمومی از مذاکرات هسته ای صورت گفت: دولت برای جبران کسری بودجه هدفمندی هزینه های جاری خود را کاهش دهد.

به گزارش دولت بهار، مسعود میرکاظمی با اشاره به این که سال گذشته نیز بودجه هدفمندی یارانه ها با کسری مواجهه بود گفت: طبق قانون باید 10 میلیون نفر از یارانه بگیران پردرآمد حذف شوند اما این کار صورت نگرفت. وی با تأکید بر اینکه باید اقدامات صورت گرفته برای جبران کسری بودجه هدفمندی یارانه ها باید ادله محکم بیان شود گفت: چرا دولت هر زمان با کسری مواجهه می شود به مردم فشار می آورد؟! عضو کمیسیون انرژی مجلس با طرح این سؤال که چرا دولت هزینه های جاری خود را کاهش نمی دهد گفت: وقتی مردم ببینند که دولت نه تنها ریخت و پاش نمی کند بلکه هزینه های خود را به درستی مدیریت می کند در صورت تحمیل فشار آن پذیرا خواهند بود.

میرکاظمی با اعلام اینکه هزینه های جاری دولت از سال 1391 رشد قابل توجهی داشته است گفت: در سال 91 هزینه های جاری دولت 89 هزار میلیارد تومان بود. این رقم در سالهای 92 و 93 به ترتیب به 119 هزار میلیارد و 147 هزار میلیارد تومان افزایش یافت. اکنون به گفته دولتی ها رقم هزینه های جاری دولت در سال جاری به 166 هزار میلیارد تومان خواهد رسید. در واقع در طی سه سال هزینه های دولت دو برابر شده است. وی با اشاره به اینکه افزایش بی پروا هزینه های جاری دولت مخالف با سیاستهای اقتصاد مقاومتی است گفت: علاوه بر این دولت در این مدت چندین مرتبه از صندوق توسعه ملی و ذخایر ارزی برداشت کرده است که تاکنون مقادیر برداشت شده به صندوق بازگردانده نشده است؛ به طور نمونه دولت 1.7 میلیارد دلار از صندوق توسعه برای واردات کالاهای اساسی و 4.1 میلیارد دلار نیز از ذخایر بانک مرکز برداشت کرده است. اخیراً نیز 1.2 میلیارد دلار نیز برداشت کرده است.
وی با اظهار این که این گونه برداشت برای افزایش بودجه عمرانی صورت نگرفت است تصریح کرد: وقت آن رسیده است که دولت پاسخگوی افزایش هزینه های جاری خود باشد.میر کاظمی با تأکید بر این که گفته هایش اصلا به معنی این نیست که مخالف اصلاح قمیت های حامل های انرژی است گفت: قدما گفته اند ابتدا یک سوزن به خود بزن و بعد یک جوال دوز به مردم. آیا دولت حاضر است ابتدا به خود سوزن بزند؟ هم اکنون دولت مانند بچه پولدارهای رفتار می کند! نماینده مردم تهران، ری و شمیرانات ادامه داد: در شرایطی که کشور تحت تحریماست نباید دارایی ها را خرج اتینا کرد. نباید هزینه های میلیون خرج استخر و سفرهای خارجی برخی آقایان شود، اخبار این هزینه ها می رسد.
وی با بیان این که افزایش قمیت بنزین طبق قانون صورت گرفته است گفت: اگر چه این افزایش قمیت قانونی است اماچرا دولت قانون را به درستی و کامل اجرا نمی کند. چرا دهک های پردرآمد را حذف نمی کند؟ وی در پایان اظهار کرد: اکنون این بحث وجوددارد که با توجه به شرایط مذاکرات هسته ای و پرداختن به جزئیات آن و گفته های رهبر معظم انقلاب دولت با افزایش قمیت بنزین قصد دارد اذهان را از مذاکرات منحرف کند؛ در واقع نباید جزئیات مذاکرات از دید دستگاه های نظارتی به حاشیه رانده شود و افزایش قمیت بنزین در متن قرار گیرد.

تحریم

به نظر می رسد دولت مدعی تدبیر و امید، از یک «بی تدبیری مزمن» رنج می برد. این بی تدبیری که بی شک دود آن فقط و فقط به چشم مردم خواهد رفت در ماجرای حذف یارانه ها و سریال تایید و تکذیب های آن توسط مقامات بالای دولت و همچنین در مسئله ی حذف سهمیه ی سوخت خودروها به عینه قابل مشاهده است.

گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو»؛ عدم شارژ سهمیه ی بنزین خودروهای شخصی در ابتدای خردادماه که برخلاف ماه های قبل صورت می گرفت، سکوتی بود که در دل خود خبرهای بسیاری داشت. شایعات از همان دقایق اول این اتفاق آغاز شد. سخن ها از احتمال گران شدن بنزین حکایت داشت. برخی اظهارنظرهای دولت مردان نیز در دامن زدن به این شایعات بی تاثیر نبود. بیژن نامدار زنگنه، به عنوان وزیر نفت و مسئول مستقیم سهمیه های سوخت، نخستین کسی بود که مورد پرسش خبرنگاران قرار گرفت. واکنش زنگنه اما از آشفتگی و عدم انسجام تصمیم گیری در درون دولت حکایت می کرد. او در واکنش به سوال خبرنگاران با لحنی تند گفت: «چند روز صبر کنید، دنیا که زیر و رو نمی ‌شود!» چیزی که زنگنه آن را با عبارت زیر و رو نشدن دنیا توصیف می کرد، دغدغه ی بسیاری از مردم ایران بود و آنچه بیش تر باعث آزار آنان می شد، بلاتکلیف نگاه داشته شدن توسط دولت و عدم ارائه ی اطلاعات شفاف توسط مسئولین بود؛ این بلاتکلیفی زمانی پررنگ تر می شد که وزیر نفت از «روی میز بودن همه ی گزینه ها» سخن می گفت و وعده ی پایان هفته را برای اعلام نظر در این خصوص می داد.

من مانده‌ام در این همه سال که شما دیپلمات بودید و با پول بیت‌المال از این هتل به آن هتل، از این کشور به آن کشور و از این سفارتخانه به آن سفارتخانه می‌رفتید دقیقا از آداب مذاکره چه یاد گرفته‌اید؟!
خبرگزاری فارس: کربلا درس «گندم ری» است

به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری فارس «حسین قدیانی» در روزنامه «وطن امروز» نوشت:

لحظه آزادی. مدخل ورودی شهر. چند شب بی‌خوابی. پوتین‌های داغان. پل شناور. هلهله کارون. هُرم گرمای جنوب. نفربرهای شلوغ. آسفالت داغ. جیپ آهوی آشنا. رد ترکش‌های وحشی روی دیوار خانه‌ها. رجز «خرمشهر ما برمی‌گردیم». حجم آخرین آتش بعثی‌ها. خمپاره‌های سرگردان. صفیر گلوله‌های بی‌هدف. ترافیک مکالمات بیسیم‌ها. بی‌ترمزها. موتوری‌ها. بچه‌های نترس خمینی بالای خاکریزها درست بالاترین نقطه خاکریز. در تیررس. به بازی گرفتن مرگ آن‌هم آنِ فتح. چندخیابان مانده به مسجد جامع. گلدسته‌های مجروح... یعنی که تمام!
چراغ روشن ماشین‌ها. بوق‌های ممتد. رقص برف‌پاک‌کن‌ها. روزنامه‌های بالای دست. تیترهای درشت. سمفونی شربت و شیرینی. خیابان‌های شلوغ. غوغای موتوری‌ها. همه بیرون از خانه‌ها. دود عود. بوی اسفند. پیرمرد رادیو به دست. پسرک سه‌چرخه‌سوار. بهترین روز جنگ. شادترین روز مردم... و تو درست باید در همین روز شهید می‌شدی ای شهید روز سوم خرداد! شهید علیرضا طغرایی! شهید ابوالفضل عسگری! شهید ابوالفضل خیرالدین! و دیگر شهدای روز فتح‌الفتوح! با شما هستم! آیا روز دیگری برای شهادت شما نبود؟! عدل باید خبر شهادت شما در شادترین روز این مردم به خانه می‌رسید؟! مادران فرزند از دست داده. پدران منتظر. همسران غریب. بچه‌های بی‌خواب. ‌بهانه‌های بی‌جواب. سؤال‌های بی‌پاسخ... آن هم همه در این روز؟! بوق ممتد ماشین‌ها را باور کنند یا ناله اهل خانه را؟! و این بار گلستان بر ابراهیم آتش شد!
آری! «خرمشهر را خدا آزاد کرد» اما به بهای شهادت در روز سوم خرداد! «جنگ» را از آن طرف بخوانی، می‌شود «گنج» اما «نابرده رنج، گنج میسر نمی‌شود».

فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران : امروز در درون جامعه ما بحثی مطرح است به نام منافع ملی و بعضی دانسته و بعضی هم نادانسته، منافع ملی را تعریف به غلط می‌کنند و تعریف جامع، کامل و منصفانه‌ای در چارچوب منافع ملی به ملت ما ارائه نمی‌کنند و بر امواج سیاسی سوار می‌شوند و منافع ملی را تبدیل به حربه و رقابت سیاسی می‌کنند.

سردار سلیمانی :  منافع ملی چیست؟ امام خمینی (ره) می‌فرماید «هر کس در مقابل دین ما بایستد ما با تمام توان در برابر دنیای او می‌ایستیم» و تعریفم از این دین عبارت از سه کلمه شامل مذهب، ملت و کشور است.

وی عنوان کرد: اگر مذهب آسیب دید، شیرازه ملت از هم می‌پاشد، اگر ملت آسیب دید، شیرازه مذهب از هم می‌پاشد و این دو مکمل هم هستند و اگر مملکت آسیب دید، مذهب و ملت آسیب می‌بینند.

مشاور سابق کروبی، اظهارات سخنگوی کارگزاران را ابوعطا خواندن قورباغه و آب بستن به تاریخ توصیف کرد. 
داریوش سجادی در یادداشتی نوشت: وقتی قورباغه ابوعطا می‌خواند این امر بدان معناست که آب دارد سر بالا می‌رود! آقای «حسین مرعشی» مقام ارشدحزب کارگزاران سازندگی در مصاحبه با روزنامه شرق مطلبی فرموده‌اند که بیشتر به ابراز لحیه می‌ماند! به روایت ایشان؛ «اکنون ارزش‌های واقعی کنار گذاشته شده‌اند. ارزش واقعی، سلامت نفس است، پاکی، صداقت و کم‌هزینه بودن است. ما این ارزش‌های واقعی را کنار گذاشتیم و فضا را به کسانی دادیم که آسیاب‌شان همه چیز را آرد می‌کند!»
سجادی افزود: ظاهرا جناب آقای مرعشی یا دچار نسیان شده‌اند و یا مخاطب خود را کم‌حافظه فرض کرده‌اند. مزید اطلاع ایشان باید معروض داشت: ایشان منتسب به حزبی است که بزرگ آن در خطبه نمازجمعه 18 آبان سال 69 که به خطبه «مانور تجمل» معروف شد، گفت:‌«اظهار فقر و بیچارگی کافی است. این رفتارهای درویش‌مسلکانه، وجهه جمهوری اسلامی را نزد جهانیان تخریب کرده است، زمان آن رسیده که مسئولین به مانور تجمل روی آورند. برای آنکه در دیدگان سایر ملل مسلمان و غیرمسلمان، ملتی مفلوک جلوه ننماییم، لازم است تا جلوه‌هایی از تجمل در چهره کشور و مسئولین حاکمیتی رویت شود.»
همکار سابق نشریات اصلاح‌طلب نوشت: این همان «مانور تجملی بود» که با کپی‌برداری از نسخه بانک جهانی منجر به خرد شدن کمر اقشار مستضعف و اعتراضات مشهد و قزوین و اسلام‌آباد شد!
سجادی با اشاره به اظهار نظر دیگر مرعشی مبنی بر اینکه «ظاهرا یک عده‌ای علاقه‌مندند که کشور از 88 عبور نکند و مدام آن سال را سال فتنه می‌گویند... حرف ما این است که تا کی می‌خواهند کشور در آن فضا بماند؟ این یک اختلاف نظر بود که تمام شد»! می‌نویسد: به همین سادگی!؟ یک «اختلاف نظر بود که تمام شد»!؟ مملکت را 8 ماه در بحران امنیتی فرو بردید و سنگین‌ترین خسارات را به منافع ملی ایران زدید و با تمهید فضا اقدام به دادن پاسی طلایی به آمریکا و متحدینش جهت کوبیدن آبشار تحریم‌های فلج‌کننده اقتصادی در یک سوم زمین ایران کردید و با اتخاذ شعارهای انحلال‌طلب و ساختارشکن از قبیل «تقلب بهانه است- اصل نظام نشانه است» تا مرز رویارویی با کلیت نظام رفتید و وقتی دیدید خیارتان کونه نکرد حالا زاهد شده و دغدغه آشتی ملی و ببخشیم و فراموش کنیم پیدا کرده‌اید!؟ مگر ملکداری و لوازمش از جنس «خاله بازی» است که یک روز زیاده‌خواهانه بگوئید «قهر قهر تا روز قیامت»! و فردا روزی هم ناز فروشانه بفرمائید «آشتی آشتی فردا بریم تو کشتی»!؟ خیر جناب مرعشی! به این می‌گویند آب بستن به تاریخ و با این شیوه نمی‌توان واقعیت‌ها را پنهان کرد.

به گزارش گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو»، در پی اظهارات اخیر آقای «محمدجواد ظریف» وزیر امورخارجه، دفتر رییس دولت‌های نهم و دهم اطلاعیه‌ای صادر کرد. متن این اطلاعیه به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

 به اطلاع ملت شریف ایران می‌رساند که ادعای آقای «محمدجواد ظریف» وزیر امورخارجه، مبنی بر اجازه‌ی دولت قبل به انجام مصاحبه ماموران آژانس بین المللی انرژی اتمی با دانشمندان هسته‌ای ایران، کذب محض است.

 به عنوان یک سیاست قطعی و مبتنی بر حقوق مسلم هسته‌ای ملت ایران، در دوره‌ دولت‌های نهم و دهم، هرگونه مصاحبه یا بازجویی و یا ملاقات مامورین آژانس یا هر نهاد بین المللی خارجی دیگر با دانشمندان هسته‌ای، به صراحت و به صورت رسمی و علنی توسط رییس محترم دولت ممنوع اعلام شد. روش خردمندانه آن است که مسئولین و مذاکره کنندگان هسته‌ای، به‌جای نشر اکاذیب ملت ایران را به طور کامل در جریان جزییات و روند مذاکرات هسته‌ای جاری قرار دهند

نخستین روزهای آبان 1359،خرمشهر پس از مقاومتی جانانه و کم‌نظیر و نابرابر، به اشغال دژخیمان ارتش بعث در آمد.  آن روزها هرکس هرکاری از دستش برآمد انجام داد تا شهر سقوط نکند، اما نشد! نشد نه بخاطر برتری ماشین جنگی صدام -که واقعا در برابر دستان خالی رزمندگان ما برتری هم داشت- بلکه بخاطر خیانت‌ها و کوتاهی‌های جبهه خودی. از خیانت بنی صدر رئیس‌جمهور گرفته تا عوامل مشابه دیگر که همه و همه تیغ رزمندگان مظلوم ما را کند کرد و به سقوط شهر منجر شد. خرمشهر 578 روز در اشغال دشمن بود. در این مدت اتفاقات زیادی افتاد. همدلی و انسجام داخلی تقویت شد، عوامل توطئه و تفرقه رفتند و ارتش و سپاه به معنی واقعی همه توان خود را به میدان آوردند و توانستند فرزند میهن را از دست دشمن نجات دهند و اینگونه شد که خوشحالی  به دل نورانی و سراسر امید روح خدا رسید و این جمله تاریخی از او به یادگار ماند که «خرمشهر را خدا آزاد کرد».

سی و یک سال از آن روزهای شیرین می‌گذرد.جنگ تمام شده و شهری زیر آتش و بمب نیست اما رئیس جمهور محترم کشورمان معتقد است که جنگ ادامه دارد و «خرمشهر اقتصادی ما در اشغال دشمن است» او چند روز قبل در هشتمین کنگره تجلیل از ایثارگران گفت:«امروز سرزمین زیبای فعالیت اقتصادی شما با دنیا توسط 1+5 و شورای امنیت اشغال شده است، سرزمین اقتصادی ما اشغال شده است. در زمان اشغال خرمشهر نمی‌توانستید حرکت کنید و جواب شما گلوله بود، اکنون نیز هر حرکتی می‌خواهید انجام دهید جلوی شما را گرفته‌اند، پول می‌خواهید حواله کنید نمی‌توانید، چیزی بخرید یا بفروشید نمی‌توانید و دنیای اقتصاد و سرزمین اقتصاد ما امروز اشغال است. ما امروز با ابزار سیاسی و دیپلماسی می‌خواهیم زمین اقتصادی را که به ناروا تصرف و اشغال شده است آزاد کنیم، فضای سرزمین فروش نفت ما اشغال شده است ... سرزمین نفت ما توسط 1+5 و شورای امنیت و قدرت‌ها و ابرقدرت‌ها اشغال شده است و ما باید خرمشهر نفت‌مان را آزاد کنیم، بانک‌ها و روابط بانکی ما با دنیا در سراسر جهان توسط عفلقیان جدید اشغال شده است ... ما باید تمامی سرزمین‌های تصرفی اقتصادی تجاری، علمی‌مان را که در سراسر جهان به ناروا اشغال شده است به عنوان خونین‌شهر و خرمشهر جدید از دست دشمن آزاد کنیم ... همانگونه که سرداران نظامی ما خرمشهر را آزاد کردند سرداران سیاسی ما نیز در نبرد دیپلماسی خرمشهرهای جدید را آزاد خواهند کرد.»
سخنان رئیس جمهور محترم چند نکته را به ذهن متبادر می‌کند که اشاره به آنها خالی از فایده نیست
چه کسی باید به خدا واگذار شود؟

آقای عراقچی و ظریف، خود شکنید آینه شکستن خطاست

آقای عراقچی روز گذشته نکاتی را در جلسه با نمایندگان بیان کرد، که در حقیقت به معنی توجیه عبور از خطوط قرمز بود اما وقتی با اعتراض نمایندگان و رسانه ها مواجه شد، ضمن تکذیب ادعای درست نمایندگان و رسانه های منتقد، آنها را به دروغگویی متهم کرد. ای کاش روابط عمومی مجلس این بخش از اظهارات عراقچی را - که تازگی هم نداشت- در دفاع از جایگاه نمایندگان منتشر می کرد.
این وضع دیگر به روالی برای تیم مذاکره کننده تبدیل شده: "اظهارات علنی بر خلاف اظهارات غیر علنی و بعد تکذیب و فعال شدن توپخانه رسانه ای برای القای این نکته که جمعی از نمایندگان و رسانه های منتقد این روند از مذاکرات، دروغ می گویند و سخنانی را به مذاکرات کنندگان نسبت می دهند که واقعیت ندارد." روز گذشته جلسه غیر علنی بود. این بار اما تیم مذاکره کننده هسته ای، شفاف تر از قبل سخن گفت. طبیعی هم بود چون مطالبات رهبری برای حفظ خطوط قرمز از تیم مذاکره کننده، صریح تر و شفاف تر شده، او وعده داده که به مردم خواهد گفت. اما همانقدر که تیم مذاکره کننده در جلسات غیرعلنی شفاف تر می شود، دلواپسی و نگرانی ما هم بیشتر می شود چون تازه می فهمیم که چرا رهبرمان روزی اعلام می کند که هیچ کس مٱذون نیست اجازه بازرسی از مراکز نظامی ما را بدهد و پس از مدتی می گوید: من اجازه نمی دهم. یکی از موضوعاتی که روز گذشته در جلسه غیرعلنی مطرح شد، موضوع بازدید از مراکز نظامی جمهوری اسلامی بود. همان خط قرمزی که رهبر انقلاب به عنوان فرمانده کل قوا مدتی قبل به آن اشاره کرد و مستقیما در سخنرانی عمومی خود، به پایین ترین رده های نظامی ابلاغ کرد که هیچ کس برای اجازه آن مٱذون نیست. اما همین موضوع به راحتی در جلسه روز گذشته از زبان تیم مذاکره کننده عنوان شد و مورد اعتراض نمایندگان قرار گرفت. آقای عراقچی در جلسه روز گذشته در حالی که تصور می کرد با جماعتی کودک سخن می گوید به تفسیر بازرسی از مراکز نظامی به اسم بازرسی مدیریت شده پرداخت و اعلام کرد این بازرسی چیزی نیست، چشم ماموران آ ژانس را می بندیم، روی تجهیزاتی که نمی خواهیم ببینند پارچه می اندازیم، آنها دستمال خود را روی تاسیسات و درب و دیوار می کشند و بعد، تمام! دیگر نمی توانند اتهامی به ما بزنند! آقای عراقچی به صراحت از پذیرش پروتکل الحاقی و بازرسی از مراکز نظامی سخن گفت ولی بعد از انتشار سخانش و اعتراض نمایندگان و رسانه ها به این اظهارات، نمایندگان و رسانه منتشر کننده را به خدا واگذار کرد! یعنی منتقدان نسبت دروغ به من داده اند و پازل بعدی، در رسانه های مجازی و تیترها و تصاویر امروز روزنامه های یک جریان خاص تکمیل شد. آقای عراقچی چه چیزی را تکذیب و چه کسی را به خدا واگذار می کند در حالی که در صحن مجلس گفت: "... ما با نظارت مشکل نداریم با سوء استفاده از نظارت مشکل داریم و اجازه نمی دهیم که از مسائل سری و نظامی ما سر دربیاورند یا با دانشمندان ما صحبت کنند. البته در اصل نظارت و بازرسی ها مهمترین چیزی که ما پذیرفته ایم پروتکل الحاقی است که این مهمترین ابزار بازرسی برای آژانس بین المللی انرژی اتمی است برای اینکه اطمینان حاصل کند که هیچ برنامه ای مخفی هسته ای که غیر صلح آمیز باشد در هیچ کشوری وجود ندارد. پروتکل الحاقی هم فقط برای ما نیست یک معاهده بین المللی در تکمیل npt است که ابزارهای بیشتری را در اختیار آژانس قرار می دهد تا از صلح آمیز بودن فعالیت های یک کشور اطمینان حاصل کند که بیش از 124 کشور هم آن را پذیرفته اند. در پروتکل الحاقی هم تدابیر لازم اندیشیده شده که هیچ سو استفاده ای از بازرسی ها صورت نگیرد. حتما کشورهای دیگر هم حساس هستند تا از مسائل امنیتی آنها یا تاسیسات نظامی و حتی صنعتی آنها جاسوسی نشود. من صراحتا عرض می کنم در پروتکل الحاقی دسترسی به مراکز غیر هسته ای شامل مراکز نظامی وجود دارد و پذیرش پروتکل الحاقی خط قرمز ما نبوده، از روز اول که حتی مذاکرات در مسقط شروع شد به ما اجازه داده شد تا روی پروتکل الحاقی معامله کنیم. این خط قرمز نبوده و ما اجازه داشتیم تا پروتکل را بپذیریم و مذاکرات را پیش ببریم. بدون پروتکل الحاقی هم توافقی در کار نخواهد بود.(اعتراض نمایندگان که این حق مجلس است. عراقچی: بله حق مجلس است درنهایت شما نپذیرید توافق نمی شود! نمایندگان: شما می خواهید نظام را در برابر عمل انجام شده قرار دهید) حتی در توافق ژنو هم به پذیرش پروتکل الحاقی اشاره شده است و در پروتکل الحاقی هم دسترسی به مراکز غیر هسته ای شامل مراکز نظامی وجود دارد اما این دسترسی چگونه است؟ این یک دسترسی مدیریت شده است (اعتراض جمع زیادی از نمایندگان) یعنی بازرسین آژانس اگر خواستند از مرکزی بازدید کنند چه نظامی و چه غیر نظامی که مدعی هستند در آنجا یک کار خلاف هسته ای در حال صورت گرفتن است، کشور مربوطه می تواند راه های جایگیزین پیشنهاد کند و اگر نپذیرفتند، نقطه ای را که مدعی هستند کار خلاف هسته ای در آن، بدون اطلاع بازرسین آژانس در حال رخ دادن است، آن نقطه مشخص می شود و بازرسین آژانس را به صورت چشم بسته می برند در آن نقطه و چشمانشان را باز می کنند و اگر تاسیساتی هست که نمی خواهید بازرسان ببینند، روی آن را می پوشانید و آنجا را آژانس یک نمونه برداری محیطی می کند یعنی یک دستمالی آژانس دارد که می کشد به دستگاه یا به سقف و کف و می برند در وین تا ببینند مواد هسته ای در آن هست یا نه (اعتراض نمایندگان) ببینید به هر حال دسترسی یک دسترسی مدیریت شده است. با این کار اطمینان حاصل می شود که فعالیت آنجا درست است. عرض من این است اگر این دسترسی مدیریت شده، در این چارچوب که چشم بسته مامورین را ببرید داخل مراکز و چشم بسته بیاوریدش بیرون، اگر این بازرسی از مراکز نظامی و دسترسی به اطلاعات سری کشور و آنچه رهبری فرمودند شمرده می شود که ما پروتکل را نمی پذیریم ولی به اعتقاد ما اینطور نیست." متن بالا بخشی از دست نوشته های دیروز بود که آن را در جلسه علنی با سرعت نوشتم ولی با تکذیب روز گذشته آقای عراقچی در نوشته ام شک کردم، مجددا در اتاق صوت آن را بازبینی کردم و سوگمندانه دیدم تیم مذاکره کننده به جای رفع اشکالات، به منتقدان دلسوزش اتهام می زند! علاوه بر تناقضی که در اظهارات بالا وجود دارد، ظاهرا به اعتقاد تیم محترم مذاکره، این کار، بازرسی از مراکز نظامی ما نیست بلکه همان بازی کودکانه چشم گذاشتن و قایم شدن است. یکبار دیگر در اظهارات ایشان دقت کنید، می گوید: اجازه بازرسی از مراکز نظامی را نمی دهیم/ پروتکل الحاقی را پذیرفته ایم/ در پروتکل بازدید از مراکز نظامی هست(!)/ چشم بازرسان را با دستمال می بندیم و روی تاسیسات نظامی را هم می پوشانیم (به همین سادگی)/ این کار بازدید از مراکز نظامی نیست/ این کار مصداق منع رهبر انقلاب نیست!/ بدون بازدید از مراکز نظامی توافق نمی شود. در واقع  این کار یعنی عزت پر، استقلال پر، امنیت کشور پر.  طبعا سوال هر کودکی از آقای عراقچی - که اینقدر موضوع را ساده می کند - این است که اگر ماموران آژانس گفتند: همین مسیری که شما در مراکز نظامی تان چشم ما را بستید و بردید، می خواهم بازدید کنیم، یا گفتند همان تجهیزاتی که روی آنها را پوشانده اید، می خواهیم بازدید کنیم یا هر نقطه دیگر نظامی را  و...  آیا باز هم به اعتقاد ایشان، آنچه تیم مذاکره کننده تصریح می کند پذیرفته، بر خلاف نص صریح منع شده از سوی رهبری انقلاب نیست؟ خوشبینی و خوش خیالی به آمریکا تا کجاست؟! عجیب این است که تیم مذاکره کننده در جلسات غیرعلنی با پافشاری نمایندگان و ارائه مستندات، مجبور به بیان حقایقی می شود که از طرح آن در افکار عمومی واهمه دارد و بعد به جای پذیرش روند اشتباه، با تکذیب دو پهلو، زمینه تخریب منتقدان دلسوز را توسط رسانه هایی که با آن سوی مرزها هماهنگ هستند، آماده می کند. در موضوع ارائه فکت شیت به مردم و نخبگان هم که آقای صالحی خودش آن را مطرح کرد نیز به همین شکل عمل شد. آقای عراقچی انتشار این مطالب را موجب سوءاستفاده دشمن می داند، در حالی که آنچه مورد سوءاستفاده دشمن شده، وعده ها و توافقات نامتوازن و انفعال و اعتماد بی جای تیم مذاکره کننده به گرگ صفتانی چون آمریکا در مذاکره است نه بیان حقایق به مردم.  پ ن: این اظهارات قبلا هم توسط آقای عراقچی به صورت علنی بیان شده و انتشار آن تنها برای رفع اتهامی است که از دیروز در برخی شبکه ها، سایت ها و روزنامه ها به منتقدان دلسوز و رسانه های هوشیار زده می شود. http://rasaee.ir

 رئیس‌جمهور در کنگره ملی تجلیل از ایثارگران گفت ما خرمشهرهای جدید را آزاد خواهیم کرد.
روحانی در سالگرد آزادسازی خرمشهر اظهار داشت: ما می‌خواهیم به دنیا بگوییم که هر وقت در این کشور سوم ‌خرداد پیش بیاید و هر وقت که بخشی از سرزمین ما به ناروا به دست دشمنان تصرف شود، اراده ملی ما، آزاد کردن خرمشهر جدید است.
وی افزود: ما امروز با دیپلماسی می‌خواهیم سرزمین‌های‌مان را آزاد کنیم. امروز خرمشهر نفت ما اشغال شده، عفلقیان آمده‌اند و نمی‌گذارند ما نفتی که از آن مردم است بفروشیم تا زندگی مردم اداره شود، جلویش را گرفته‌اند. سرزمین نفت ما توسط 5+1، شورای امنیت، قدرت‌ها و ابرقدرت‌ها اشغال شده، ما باید خرمشهر نفت‌مان را آزاد کنیم. بانک‌ها و روابط بانکی ما با دنیا در سراسر جهان توسط عفلقیان جدید اشغال  شده است. ما باید تمامی سرزمین‌های تصرف شده اقتصادی و تجاری‌مان را در سراسر جهان که به ناروا اشغال شده به عنوان خرمشهر جدید و خونین‌شهر جدید از دست دشمن آزاد کنیم. سوم خرداد یک حادثه‌ نیست بلکه یک حماسه و پروسه‌ای است که ادامه خواهد یافت تا همه خرمشهرهای سرزمین اقتصادی، تجاری، بانکی، بیمه‌ای، اجتماعی، سیاسی، سیاست خارجی، فرهنگی، علمی و همه و همه آزاد شود، آن وقت است که باید برای رهایی سرزمین‌مان  از دست اشغالگران جشن سراسری سوم خرداد بگیریم و این روز دیر نیست.
یادآور می‌شود حضرت امام خمینی(ره) در فتح الفتوح آزادی خرمشهر فرمودند «خرمشهر را خدا آزاد کرد» و این در حالی است که امروز در برخی تحلیل‌ها، کدخدا در کنار خدا موضوعیت پیدا کرده است. اگر فاتحان خرمشهر آمریکا را شیطان بزرگ می‌دانستند و با ایمان به خدا و انزجار از طاغوت، شیطان ‌بزرگ را در چهارگوشه منطقه به هزیمت کشاندند، آقای روحانی در سال پیش مدعی بود بستن با کدخدا (آمریکا) راحت‌تر است و اوباما را مودب یافتم! فاتحان خرمشهر به تعبیر آقای روحانی مقابل «عفلقیان» صدامی که پشتگرم به آمریکا بود ایستادند اما در همین دو سال اخیر، از نرمش و سایش با آمریکا به عنوان «شکستن تابو» و «فتح‌الفتوح» یاد شد! منطق فاتحان خرمشهر، صلابت و قاطعیت و حمله به دشمن بود و نه منطق التماس و کرنش، آنها دشمن را خبیث می‌دانستند و می‌دانند و نه معتدل و میانه‌رو و اهل تعامل و تفاهم که می‌توان حتی فراتر از هسته‌ای با آنان توافق کرد! فاتحان خرمشهر معطل نماندند و نگاه نکردند تا کی دشمن رحمش بیاید و خرمشهر اشغال شده را بازپس بدهد. آیا امروز رفتار برخی مسئولان دولتی در حوزه‌های اقتصادی و فرهنگی کمترین شباهتی به آن منطق خدایی دارد؟! و بالاخره می‌توان پرسید آیا آمریکا و جبهه استکبار، تعدی‌کنندگان و اشغالگران خرمشهرهای اقتصادی و فرهنگی هستند که باید با آنها جنگید یا رژیم‌های خوش‌باطنی که باید خطوط قرمز را زیر پا گذاشت و با آنها دوستی کرد یا احیانا باج داد؟!

بازخوانی نامه سرگشاده ده نمکی به حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی:

مسعود ده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نمکی، چهره سرشناس جریان حزب‌الله و مدیر مسئول هفته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نامه جبهه که منتقد سیاست‌های دولت سازندگی بود، یک ماه پیش از انتخابات، در دی ماه ۱۳۷۸ طی نامه‌ای سرگشاده در شماره ۴۴ هفته‌نامه جبهه، به نقد سخنان هاشمی پرداخت. او حرف‌های ناگفته بسیاری در این نامه زد که در تاریخ ماندگار شد.

سرویس سیاسی پایگاه 598 - چندماه بیشتر به آغاز انتخابات ششمین دوره مجلس شورای اسلامی (۲۹بهمن۱۳۷۸) باقی نمانده بود. روزنامه‌های زنجیره‌ای که اغلب توسط حزب مشارکت و هم‌فکران آنها هدایت می‌شد، چندی بود که پروژه‌ی تخریب هاشمی را کلید زده بودند. حتی اکبر گنجی، هاشمی رفسنجانی را متهم قتل‌های زنجیره‌ای دانست. در چنین شرایطی هاشمی تلاش داشت با سخنرانی‌ها و مصاحبه‌هایی که ترتیب ‌می‌داد، مانع از شیوع این اتهامات شود و از برنامه‌ها و عملکرد دولت سازندگی تمام‌قد دفاع کند، اما در کمال ناباوری، در این انتخابات شکست سختی خورد و بعد از بازنگری صندوق‌های رای‌گیری، از رتبه سی‌ام به بیستم ارتقا یافت اما پس از مانور روزنامه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های اصلاح‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌طلب در القای شایعه تقلب به نفع هاشمی، وی از حضور در مجلس استعفا داد. در این میان، مسعود ده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نمکی، چهره سرشناس جریان حزب‌الله و مدیر مسئول هفته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نامه جبهه که منتقد سیاست‌های دولت سازندگی بود، یک ماه پیش از انتخابات، در دی ماه ۱۳۷۸ طی نامه‌ای سرگشاده در شماره ۴۴ هفته‌نامه جبهه، به نقد سخنان هاشمی پرداخت. او حرف‌های ناگفته بسیاری در این نامه زد که در تاریخ ماندگار شد. 

ده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نمکی پس از نقد آماری و ارقامی سیاست‌های اقتصادی دولت هاشمی، اینگونه نوشت: «آقای هاشمی! من چگونه نگران شما نباشم و از آینده شما نترسم در حالی که فرزندان و خانواده شما به‌گونه‌‌ای عمل کردند که نام سمبل‌‌هایی چون سوپرا، کیش، دوو، دوچرخه‌‌سواری دختران و کت ‌‌و دامن و فروشگاه‌‌های رفاه و شهروند و ارگ بم را به صورت نام خانوادگی خود درآورده‌‌اند. وقتی در همان نماز جمعه‌‌ای که دوشادوش مردم بارهاوبارها شعار داده بودیم: «صلی علی‌محمد، یار خمینی آمد»، «مخالف هاشمی، چنین و چنان است» لب به اعتراض گشودم، شبانگاه چشم‌‌بسته و با لباس زندان خود را در سلول انفرادی نظام دوست‌‌داشتنی خودمان دیدم و آن‌‌جا با طنز با خود می‌گفتم: «آمریکا در چه فکریه، زندان پر از بسیجیه!» آقای هاشمی! من برای شما می‌‌ترسم که در تاریخ نوشته شود در این دوران، دزدها امیرکبیر خوانده شدند و امیرکبیرها به ربذه فرستاده شدند! من برای شما از این حیث می‌‌ترسم که بر اثر عملکرد و سبک‌سری برخی دوست‌‌نمایان، مردم بگویند یک شاه از این مملکت بیرون کردیم، هزاران آقازاده همان راه شاهان را می‌‌روند و مناصب دولتی میان فرزندان دختر و پسر آنها با سخاوت تقسیم می‌‌شود...»

ظریف


جلیلی در دانشگاه امیرکبیر:
 در ۶ سالی که مسئول مذاکرات بودم موضع طرف مقابل ذره‌ای عوض نشد/ 
سعید جلیلی گفت: آزادسازی خرمشهر نشان داد که یک ملت می تواند حق خود را استیفا کند و در دهن کدخدا بزند ما قبول نمی کنیم که یک استثنا محسوب شویم.

به گزارش خبرنگار دانشگاه «خبرگزاری دانشجو» سعید جلیلی در مراسم «از دفاع مردمی تا اقتصاد مردمی» که امروز به مناسبت سالروز آزادسازی خرمشهر در دانشگاه امیرکبیر برگزار شد، گفت: یکی از ضرورت‌های حرکت دانشجویی این است که توجه خودش را به مسائل اصلی داخل کشور معطوف کند و از مسائل حاشیه ای و آن چیزی که جز نزاع فایده ای برای انقلاب ندارد پرهیز کند. خدا و کدخدا برنامه ای است که یک بحث قدیمی به قدمت تاریخ انبیاء است. این یک دعوای همیشگی بوده است و ما باید این درک صحیح را داشته باشیم که ریشه این نزاع چیست و چه نقطه ای موجب چنین اختلافی می شود.


وی با اشاره به آیات قران گفت: نکته ای که در قرآن به صراحت و چندین بار بیان شده است این است که کسانی که در برابر انبیاء ایستاده اند و با آنها مخالفت می کنند اگر از آنها بپرسید چه کسی شما را خلق کرده بدون شک جوابشان این است خدا خلق کرد. پس سوال این است که اگر دعوا بر سر خلاق و خلق کننده نیست بر سر چه چیزی است؟ مفهوم مهمی در قرآن مطرح شده به اسم ربوبیت که شاید یکی از سیاسی ترین مفاهیم قرآن می باشد. رب کسی است که سیاست می کند دعوای اصلی انبیاء بر سر ربوبیت بوده است. خدا و کدخدا یک بحث اساسی است که می گوید آیا خداوند در جایگاه ربوبیت است؟ و یا اینکه باید کسانی خود را در این جایگاه به جای کدخدا قرار دهند؟ پیامبران بر سر این قضیه اختلاف داشتند چرا که دشمنان انبیاء نمی خواستند مناسبات اقتصادی بر این مبنا باشد. امروز هم اگر عده ای ادعای کدخدایی می کنند از این مبحث ادعا دارند وگرنه اوباما هم با خدا هیچ مشکلی ندارد ولی دعوا بر سر این است که چه کسی در موضع ربوبیت قرار بگیرد.