سراج معلم

لاحول ولاقوة الا بالله العلی العظیم-لا موثر فی الوجود الا الله -امام خامنه ای:ان‌شاءالله تا ۲۵ سال آینده چیزی به نام رژیم صهیونیستی وجود نخواهد داشت

سراج معلم

لاحول ولاقوة الا بالله العلی العظیم-لا موثر فی الوجود الا الله -امام خامنه ای:ان‌شاءالله تا ۲۵ سال آینده چیزی به نام رژیم صهیونیستی وجود نخواهد داشت

سراج معلم

هدف دادن اطلاعاتی در مورد دین و دنیاست
امیرالمومنین در حدیثی زیبا در راستای بصیرت افزایی می فرمایند: « کور آن کسی نیست که چشم ندارد ، بلکه کسی است که بصیرت ندارد. (کنزالعمال حدیث 1220) امام صادق(ع) می فرماید: عموی ما عباس بن علی، بصیرتی نافذ و استوار داشت. تعریفی بسیار زیبا از بصیرت : ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺑﺰﺭﮔﺎﻥ ﺧﺪﻣﺖ مقام معظم ﺭﻫﺒﺮﯼ ﺭﺳﯿﺪﻧﺪ ﻭ ﻋﺮﺽ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﺍﯼ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻭ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯿﻢ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺑﺎ ﺑﺼﯿﺮﺕ ﺗﺮﺑﯿﺖﮐﻨﯿﻢ. آقا ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ: ﻣﻨﻈﻮﺭﺗﻮﻥ ﺍﺯ ﺑﺎ ﺑﺼﯿﺮﺕ ﭼﯽ ﻫﺴﺖ؟ ﻋﺮﺽ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ: ﮐﺴﺎﻧﯽ ﻣﺜﻞ ﻣﻘﺪﺍﺩ ﮐﻪ ﭼﺸﻤﺸﺎﻥ ﺑﻪ ﺩﻫﺎﻥ ﻣﻮﻻﯾﺸﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﮔﻮﺵ ﺑﻪ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻭﻟﯿﺸﺎﻥ... آﻗﺎ ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ: ﺍﯾﻦ ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ، ﺍﻣﺎ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺑﺼﯿﺮﺕ ﺍﯾﻦ ﻧﯿﺴﺖ. ﻣﻨﻈﻮﺭ ﻣﻦ ﺍﺯ ﻓﺮﺩ ﺑﺼﯿﺮ, ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﻣﺜﻞ ﻣﺎﻟﮏ ﺍﺷﺘﺮ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ امیرالمؤمنین (علیه سلام) ﺩﺭ ﻭﺻﻔﺶ ﻣﯿﻔﺮﻣﺎﯾﻨﺪ: مالک ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ ﺍی اﺳﺖ ﮐﻪ ﺍگرﺩﺭ ﺑﯿﺎﺑﺎﻧﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﻣﻮﻻﯾﺶ ﻭ ﻣﺸﮑﻠﯽ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﭘﯿﺶ ﺑﯿﺎﯾﺪ، ﺩﻗﯿﻘﺎ" ﮐﺎﺭﯼ را ﻣﯿﮑﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻧﺰﺩ ﻣﻮﻻﯾﺶ ﺑﻮﺩ، ﻣﻮﻻﯾﺶ ﻫﻤﺎﻥ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﺍﻣﺮ ﻣﯿﮑﺮد... ﺑﺼﯿﺮﺕ ﯾﻌﻨﯽ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﺭ ﻏﯿﺒﺖ ﻣﻮﻻﯾﺖ هم ﺑﺪﺍﻧﯽ ﺍﻭ ﺍﺯ ﺗﻮ ﭼﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ ﻭ ﻫﻤﺎﻥ ﺭﺍ عمل کنی به نقل از qaemworld.blog.ir - هرگونه برداشت از این وبلاگ حتی بدون ذکر منبع آزاد است!

آخرین نظرات

۲۹۹ مطلب با موضوع «اخلاقی» ثبت شده است

آیه:خداوند متعال در قرآن می فرماید:

وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنْکرِ لقمان/17
و امر به معروف و نهی از منکر کن

در نزدیکی منزل مرحوم شاه آبادی دکتری بود به نام ایوب که برای دخترانش معلم موسیقی آورده بود و صدای موسیقی بلند بود، به گونه ای که از صدای آن ها، همسایه ها ناراحت بودند.
ایشان برای دکتر پیغام فرستاد و از او خواست از این کار دست بردارد، اما دکتر جواب داده بود من این کار را ترک نمی کنم و شما هر اقدامی که می خواهید بکنید.
مرحوم شاه آبادی تا روز جمعه صبر کردند و آن گاه در جلسه روز جمعه که در مسجد تشکیل شده بود، به مردم گفتند: خوب است از این به بعد هر کس از این خیابان عبور می کند چون به مطب این دکتر رسید، داخل مطب شده و سلام کند و آن گاه با نرمی و خوشرویی از او بخواهد آن عمل خلاف خود را ترک کند.
از آن پس، هر کس از جلو مطب عبور می کرد، برای انجام وظیفه ی شرعی خود، داخل مطب می شد و سلام کرده، موضوع را با زبان خوش در میان می گذاشت و خارج می شد.
چند روز به این منوال گذشت و دکتر هر روز با صدها مراجعه کننده مواجه می شد که همگی یک مطلب را به او تذکر می داند، وی دید اگر بخواهد به لجاجت خود ادامه دهد، نه تنها باید مطب خود را تعطیل کند، بلکه مجبور است از آن خیابان هم کوچ کند.
از این رو دست از ایجاد مزاحمت برداشته، جلسه ی آموزش دخترانش را تعطیل کرد.
در یکی از روزها که آیت الله شاه آبادی به طرف مسجد در حرکت بود، دکتر را دید که به طرف او می آید، وقتی نزدیک شد گفت: آقای شاه آبادی، من گمان می کردم شما به مراجع قانونی و محاکم قضایی مراجعه می کنید که من به سادگی می توانستم جواب آن ها را بدهم و هرگز درباره ی این روش مردمی فکر نکرده بودم. 1

گر به دنیا آمر و ناهی شوی
صاحب روح خدا خواهی شوی 2

پی نوشت:
1. با اقتباس و ویراست از کتاب عارف کامل
2. عباس خوش عمل

🔹بد زبانی

بحث بد زبانی در جامعه ما بیداد می کند. گاهی در بیرون و گاهی داخل هیئت وجود دارد که یکی از عادت های زشت است. «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا لَا یَسْخَرْ قَومٌ مِنْ قَوْمٍ عَسَى أَنْ یَکُونُوا خَیْرًا مِنْهُمْ»1 مبادا کسی را تحقیر کنید و بد و بیراه بگویید. چه بسا آن کسی که به او بد و بیراه می گوییم پیش خدا آبرومندتر از ما است. یکی از آفات زبان دشنام گویی و فحش دادن است. کسی که خدایی نکرده در این وادی ورود کند پیامدهایی دارد.

🔹چه کنیم که فحش ندهیم؟

تمام گزارشگرها تا سربازها به صف شده بودند و به یزید گزارش می دادند. یک سربازی آمد و گفت اول به من امان بدهید. به او امان داد و آن سرباز گفت: از کوچکترینشان گرفته تا بزرگانشان یک بی ادبی از هیچ کدام از این 84 زن و بچه ندیدیم. تازیانه می زدیم و آن ها را می زدیم ولی هیچ کدامشان ناسزایی به ما نگفت.

کسی به امام صادق علیه السلام گفت: یا بن رسول الله اگر کسی به من حرف بی ربط بزند من طاقت ندارم و چند تا رویش می گذارم و رگباری پاسخش را می دهم. حضرت فرمودند: ولی من این طور نیستم. اگر کسی به من ناسزا بگوید آرزو به دلش می گذارم که حرف بی ادبی به او بزنم.

امام صادق علیه السلام فرمودند: کسی که می خواهد بد دهانی را از خودش دور کند ممارست کند بر خواندن سوره مبارکه «وَیْلٌ لِّکُلِّ هُمَزَةٍ لُّمَزَةٍ» حتی تعداد هم گفته اند و فرموده اند: 21 مرتبه خوانده شود. به مفاهیمش هم دقت کند.

دومین روش تغافل است. اگر کسی به تو فحش می دهد خود را به تغافل بزن. آدم هایی که تغافل دارند نصف عقلشان تضمین است.

روش دیگر شخصیت دادن به طرف است. مثلا بگویی من انتظارم از شما بیشتر بود.

سلب اجازه خشونت مورد دیگر است. درست است خطا از من سر زده است ولی حق توهین ندارید.

مخصوصا کسانی که دختر دارند خیلی حواسشان را جمع کنند مبادا دل دخترشان را بشکنند. دختر بغض می کند و همه چیز را در خودش می ریزد. نمی تواند حرف بزند. دختر رحمت است و پسر نعمت است. روایات داریم که کسانی که دختر داشته باشند چقدر خداوند بهشان لطف می کند. راه دیگر خویشتن داری است.

9 بار سوره کوثر را بخوانید و به کسی که غضب کرده است بدمید و او آرام می شود.
1. سوره حجرات آیه11
منبع: وارث

آخوند ملا حسینقلى همدانى در یکى از سفرهاى خود، با جمعى از شاگردان به عتبات عالیات می‌رفت. در بین راه، به قهوه خانه‌ای رسیدند که جمعى از اهل هوى و هوس در آن جا می‌‌خواندند و پایکوبى می‌کردند. آخوند به شاگردانش فرمود: یکى برود و آنان را نهى از منکر کند.
بعضی از شاگردان گفتند: اینها به نهى از منکر توجه نخواهند کرد.
فرمود: من خودم می‌روم.
وقتى که نزدیک شد، به رئیسشان گفت: اجازه می‌فرمایید من هم بخوانم، شما بنوازید؟
رئیس گفت: مگر شما بلدى بخوانی؟

دکتر خانم نیلچی زاده از کارشناسان برنامه سمت خدا می‌گفت: خانمی با بنده تماس گرفتند که همسر من ویژگی‌های بسیار خوبی دارد؛ از قاری‌های قرآن است و... اما یکی از مشکلات من با او این است که به من می‌گوید: خانم! من هرچی به شما می‌گویم بگو چشم! می‌گفت: من برای خودم نظر دارم، دیدگاه دارم تصمیم‌های دارم، به چه دلیلی باید هرچه همسرم می‌گوید من بگویم چشم؟

١. هر وقت در زندگی‌ات گیری پیش آمد و راه بندان شد، بدان خدا کرده است؛ زود برو با او خلوت کن و بگو با من چه کار داشتی که راهم را بستی؟ هر کس گرفتار است، در واقع گرفته ی یار است.

عاقلانه زیستن و متانت در گفتار و وقار در رفتار، نشانه ادب است و بی خردی، گفتار زشت، بددهانی، تندخویی، زشت گویی، دشنام و توهین، سبکسری و خیره سری، لجاجت و عناد نمونه هایی از بی ادبی محسوب می گردد. ادب، هنری آموختنی است که باید نکته های دقیق تربیتی را دریافت کرده و به آنها عمل کرد. براین اساس یکی از نکات مورد تاکید از سوی ائمه اطهار علیه السلام و به ویژه جانشین برحق پیامبر صلوات الله علیه و آله، حضرت علی علیه السلام ، رعایت ادب در زندگانی فردی و اجتماعی می باشد، چنانکه ایشان می فرمایند: عَلَیْکُمْ بِالاَدَبِ، فَاِنْ کُنْتُمْ مُلوکا بَرَزْتُمْ وَ اِنْ کُنْتُمْ وَسَطا فُقْتُمْ، وَ اِنْ اَعْوَزَتْکُمُ الْمَعیشَةُ عِشْتُمْ بِاَدَبِکُم؛ ادب بیاموزید، زیرا که [در این صورت] اگر پادشاه باشید، برجسته مى‏شوید، اگر میانه باشید، سرآمد مى‏شوید و اگر تنگ‏دست باشید، با ادبتان گذران زندگى مى‏کنید.

امیرالمومنین علی علیه السلام همچنین فرموده اند: سَبَبُ تَزْکِیَةِ الاَخْلاقِ حُسْنُ الاْدَبِ؛ ادب نیکو سبب تزکیه اخلاق است؛ و نیز می فرمایند: لا میراثَ کَالاَدَبِ؛ میراثی ماندگارتر و سودمندتر از ادب نیست؛ و در جایی دیگر اشاره داشته اند: لا غِنَی کالعَقلِ، و لا فَقرَ کالجَهلِ، و لا میراثَ کالاَدَب و لا ظَهیرَ کالمُشاوَرَه؛ هیچ ثروتی چون عقل و هیچ فقری چون جهل و هیچ میراثی چون ادب و هیچ پشتیبانی چون مشورت نخواهد بود.

همچنین ایشان بیان داشته اند: أَفْضَلُ الاَدَبِ أَنْ یَقِفَ الاِنْسانُ عِنْدَ حَدِّهِ وَ لا یَتَعَدّی قَدْرَهُ؛ برترین ادب آن است که انسان حدّ خود را پاس دارد و از اندازه خویش پا فراتر ننهد؛ و نیز فرموده اند: اِنَّمَا الشَّرَفُ بِالْعَقْلِ وَالاْدَبِ ، لا بِالْمالِ وَالْحَسَبِ؛ هـمـانـا شـرافـت آدمـی بـه سـبـب عـقـل و ادب اسـت نـه بـا مال و حسب؛ و همچنین بیان داشته اند: اِنَّ النّاسَ اِلى صالِحِ الاَدَبِ اَحْوَجُ مِنْهُمْ اِلَى الْفِضَّةِ وَ الذَّهَبِ؛ مردم، به ادب (فرهنگ و تربیتِ) درست، نیازمندترند، تا به طلا و نقره.

منابع:

1-نهج البلاغه، حدیث 109.
2-آمدی، شرح غررالحکم ، ج2: 447؛ ج4: 121.

3- پورطباطبایی، یکهزار سخن از حضرت علی علیه السلام : 65-66.

حضرت علامه مصباح یزدی

*توصیه به جناح مومن

من بارها عرض کردم که خدای جبهه با خدای دانشگاه، با خدای بازار و با خدای مطبوعات یکی است. یک خدا بیشتر نیست. آن خدایی که ما را در مقابل همه قدرت‌های دنیا در دفاع مقدس پیروز کرد،هم بازار ما را می‌تواند پیروز کند و هم دانشگاه و حوزه و رسانه‌های ما را.

توکلمان باید بر خدا باشد. فریب اسباب ظاهری و ارتباطات و وعده و وعیدها را نخوریم. فقط امیدمان به خدا و یاری او باشد. دنبال این باشیم ببینیم خدا چهمی‌‌خواهد و آن را انجام بدهیم. مطمئن باشید موفق خواهید شد.در نهایت هم: أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ.

این دیگر مژده نهایی است که هیچ شک نکنیم. اگر گاهی نوساناتی پیدا می‌شود‌یا یک شکست‌هایی در یک صحنه‌ای می‌خوریم، این‌ها نبایدهیچ تزلزل ایجاد کند

حضرت آیت الله مصباح یزدی:

🍂مرحوم طیب گفت:
من هر گناهی کرده باشم به دین و امام حسین علیه السلام خیانت نمی کنم

مرحوم طیب خدا ان‌شاءالله درجاتش را عالی کند‌ـ اعمال ظاهری‌اش خیلی مقبول نبود، یک داشی بود، ولی دهه محرم که می‌شد همه چیز عوض می‌شد. ورق برمی‌گشت همه گناهان تعطیل می‌‌شد فکر دنیا و دنیاداری و پول جمع کردن و این حرف‌ها فراموش می‌شد. دسته‌ای که طیب در تهران راه می‌انداخت بی‌نظیر بود. خرجی که می‌داد بی‌نظیر بود. یک پهلوان یک داش میدانی. از طرف شاه او را گرفتند و محکوم به اعدام شد. عشق امام حسین کارش را به این‌جا رساند که وقتی از طرف شاه به او پیشنهاد کردند که تو فقط بگو من از خمینی پول گرفتم و این کار را کردم. گفت: من اعدام را بر این خیانت ترجیح می‌دهم. من به دین و سیدالشهدا خیانت نمی‌کنم. هر کار می‌خواهید بکنید. هر چه واسطه‌ها و دیگران به او گفتند: شوخی نیست این چوبه‌‌دار است. گفت این کار از من نمی‌آید من اگر هر گناهی کردم به دینم و به امام حسین خیانت نمی‌کنم. اعدامش کردند. مایه نجات و سعادت او چیزی نبود جز عشق امام حسین علیه‌السلام. ببینید چه کیمیایی است. حالا این یکی نمونه‌اش است؛ صدها و هزارها از این نمونه‌ها هست.

راهکار لذت از نماز در بیان آیت الله بهجت

موضوعی که آیت الله بهجت به عنوان یک درمان و مرهم به روی آن تأکید می کنند این است که‌: "اصلاح نماز، مستلزم اصلاح ظاهر و باطن و دوری از منکرات ظاهریّه و باطنیّه است."

آیت الله بهجت به نکته دقیقی اشاره می کنند که ممکن است این نکته پرسش و شبهه بسیاری از آدم ها باشد. این که چه حکمتی در تکرار نماز نهفته است. چرا ما هر روز این آیه ها و سجده ها و رکوع ها را تکرار می کنیم. هر روز این سلام های ثابت را می فرستیم. اما پاسخ این گونه است: "شاید حکمت تکرار نماز - علاوه بر تثبیت - سیر باشد؛ به این نحو که هر نمازی از نماز  قبلی بهتر، و نماز قبلی زمینه‎ساز نماز بعدی باشد."

آیه‏الله شیخ محمد تقی آملی اعلی الله مقامه الشریف که جامع معقول و منقول، و از شاگردان برجسته درس اخلاق آیه‏الله حاج میرزا علی قاضی طباطبایی قدس الله نفسه الزکیه بود، نقل می‏کرد که: در نجف گاهی می‏رفتم وادی السلام و می‏دیدم استادم آیه‏الله قاضی، قریب دو سه ساعت در وادی السلام می‏نشیند و آنجا ذکر می‏گوید، تفکر می‏کند، حمد می‏خواند و... در دلم خطور کرد که آقا چرا اینقدر معطل می‏شود. با خود می‏گفتم یک حمدی نثار ارواح مومنین و مومنات بخوانید و بعد بروید.
این مسائل در ذهنم، خلجان و خطور می‏کرد. در دلم به روش ایشان، انتقاد و اشکالی داشتم. می‏گفتم مگر کار کم است؟ بحث، درس، تفکر، مطالعه، تحقیق و... هست ایشان به خاطر چه چیزی، دو سه ساعت در قبرستان وادی السلام می‏نشیند و وقت می‏گذراند. این اشکال در ذهنم بود و این مطلب را به احدی نگفتم، حتی به صمیمی‏ترین دوستم نگفتم که من چنین انتقاد و اشکالی راجع به ایشان دارم.

برادران عزیز هوشیار باشید-خداوند شما را توفیق طاعت دهد-که وارد ماه‌هاى حرام مى‌شویم؛ نعمت‌هاى خداوند بر ما چه بزرگ و کامل است؛ آنچه-قبل از هر چیز- بر ما واجب است توبه‌اى همراه با شرط و شروط مخصوص به خود و نمازهاى معروف به آن، و آن‌گاه دورى جستن از گناهان کبیره و صغیره در حد توان است.

پس شب جمعه-در شب جمعه یا روز آن-یا روز یکشنبه نماز توبه را به پا دارید و سپس آن را روز یکشنبه دوم ماه تکرار کنید. (شاید در آن هنگام روز یکشنبه با دوم ماه مصادف بوده است-مترجم)

سپس مراقبت صغرى و مراقبت کبرى، محاسبه و معاقبه را به آنچه شایسته‌تر است و آن طریق که بهتر است انجام مى‌دهید، که در آنها یادآورى و تذکر است براى کسانى که خواهان یادآورى و داراى ترس مى‌باشند؛ سپس از صمیم قلب نیت کنید و بیمارى‌هاى گناهان خود را معالجه نمائید و به‌وسیله استغفار نابسامانى‌هاى درون خود را سامان دهید.

و بپرهیزید از هتک حرمت‌ها. زیرا هرکس چنین کند، اگرچه خداوند کریم او را هتک نکند، اما از او هتک حرمت خواهد شد.

چگونه مى‌توان دلى را که شک و شبهه پریشان نموده است رها کرد و آن را به راه راست هدایت نمود و آن را از سرچشمه زلال سیراب کرد؛ باید از خدا کمک بگیریم که اوست بهترین یارى‌دهنده.

۱. خود را به انجام فرائض در بهترین اوقات آن، با نوافل آنکه مجموعاً پنجاه و یک رکعت مى‌شود، مکلف نمائید. و اگر ممکن نشد چهل و چهار رکعت بخوانید. و هرگاه گرفتارى‌هاى دنیوى شما را مشغول داشت این نباید کمتر از نماز (اوابین) که همان هشت رکعت نافله ظهر است، باشد.

۲. نوافل را بجا آور مخصوصاً نماز شب را که چاره از آن نیست. عجب مى‌دارم از آن‌کس که کمال مى‌طلبد اما شب‌زنده‌دارى نمى‌کند. سراغ نداریم که کسى بدون آن به کمالاتى رسیده باشد.

۳. قرآن کریم را با صداى نیکو و حزن‌انگیز به هنگام شب تلاوت نمائید که شراب مؤمن است.

۴. وردهاى معمول را که همواره در اختیار شما است انجام دهید و سجده‌ی معروفه را از پانصد تا یک هزار ملازم باشید.

۵. همچنین به زیارت هرروزه حرم مبارک حضرت على (علیه السلام) -براى کسانى که مجاور هستند-و رفتن هرچه بیشتر به مساجد معظمه و سایر مساجد ملتزم شوید، که حالت مؤمن در مساجد مانند ماهى است در آب.

۶. و هرگز بعد از نمازهاى واجب تسبیح حضرت صدیقه (صلوات‌الله علیها) را ترک نکنید که آن ذکر کبیر است و لااقل در هر مجلسى یک دوره آن ترک نشود.

۷. و دعاى فرج جهت ظهور حضرت حجت (صلوات‌الله علیه)، به هنگام قنوت وتر بعد از نوافل شب و بلکه در هر روز و در همه دعاها، از ضروریات است.

۸. خواندن زیارت جامعه-منظور جامعه کبیره است-در هر روز جمعه از دیگر ضروریات است.

۹. تلاوت قرآن کریم کمتر از یک جزء نباشد.

۱۰. دوستان نیکوکار را زیاد ملاقات کنید، که آنان برادران راه و همراهان تنگه‌ها هستند.

۱۱. و اهل قبور را به هنگام روز، یک در میان، زیارت کنید؛ شب به زیارت قبور نروید.

ما را چه به دنیا که مغرور بدارد ما را؛ آن ما را گرفتار نموده و به خود مى‌کشاند، در حالى‌که از آن ما نیست. طوبى و خوشى دائم براى کسانى که بدن‌هاى آنها در عالم خاکى است اما دلهایشان در لاهوت (یعنى در عالم احدیت و عزّ پروردگار) است؛ آنان عده محدودى هستند اما واقعیت و اصالت آنها بیشتر و افزون‌تر است.

من آنچه را مى‌شنوید مى‌گویم و از خدا آمرزش مى‌طلبم.

ﺍﺳﺘﺎﺩﯼ ﺍﺯ ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﺑﻨﻈﺮ ﺷﻤﺎ ﭼﻪ ﭼﯿﺰ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﺯﯾﺒﺎ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ؟ ﻫﺮﯾﮏ ﺟﻮﺍﺑﯽ ﺩﺍﺩﻧﺪ، ﯾﮑﯽ ﮔﻔﺖ: ﭼﺸﻤﺎﻧﯽ ﺩﺭﺷﺖ. ﺩﻭﻣﯽ ﮔﻔﺖ: ﻗﺪﯼ ﺑﻠﻨﺪ.ﺩﯾﮕﺮﯼ ﮔﻔﺖ : ﭘﻮﺳﺖ ﺷﻔﺎﻑ ﻭ ﺳﻔﯿﺪ …! ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺩﻭ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺍﺯ ﮐﯿﻔﺶ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﺩ . ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﻫﺎ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻟﻮﮐﺲ ﻭ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺳﻔﺎﻟﯽ ﻭ ﺳﺎﺩﻩ، ﺳﭙﺲ ﺩﺭ ﻫﺮ ﯾﮏ ﺍﺯ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﻫﺎ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﯾﺨﺖ . ﺭﻭ ﺑﻪ ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻥ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺩﺭ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺭﻧﮕﯿﻦ ﻭ ﺯﯾﺒﺎ' ﺯﻫﺮ' ﺭﯾﺨﺘﻢ ﻭ ﺩﺭ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺳﻔﺎﻟﯽ' ﺁﺑﯽ ﮔﻮﺍﺭﺍ', ﺷﻤﺎ ﮐﺪﺍﻡ ﺭﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﺪ؟ ﻫﻤﮕﯽ ﺑﻪ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺳﻔﺎﻟﯽ ﺭﺍ ! ﺍﺳﺘﺎﺩ ﮔﻔﺖ: ﻣﯽ ﺑﯿﻨﯿﺪ؟ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺣﻘﯿﻘﺖ ِ ﺩﺭﻭﻥ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺷﻨﺎﺧﺘﯿﺪ، ﻇﺎﻫﺮ ﺑﺮﺍﯾﺘﺎﻥ ﺑﯽ ﺍﻫﻤﯿﺖ ﺷﺪ... حکایت ما آدمها اینست  و باطن زیباست که زیبایی حقیقی است

علامه حسن زاده آملى میفرمودند:

اگر به صحرایی بروی که مار و افعی آنجا باشد ،فرار میکنی تا افعی تو را نزند، حالا اگر کسی نامردانه پای تو را ببندد ، نمیتوانی فرارکنی، افعی تو را میزند و میکشد و ایشان میفرمودند:

وقتی گناه میکنی ، جوری گناه نکن که گناه پای شما را ببندد، که نتوانی فرارکنی، حداقل دورکعت نماز شب بخوان ، مناجاتی بخوان ،
سعی کن در بن بست گیر نکنی، که نتوانی فرار کنی . بعضی ها آنقدر گناه میکنند که خودشان را ضایع میکنند،عزیزان من گناه نکنید ،ازدست میروید گنهکاران درقیامت به خداوند میگویند : ما دردنیا چیزهایی شنیده بودیم ، پشیمانیم ،میخواهیم برگردیم و اطاعت کنیم ، خدا میگوید: کجا برگردی؟
دنیا را جمع کردم !زمین و آسمان را جمع کردم !حواستان باشد ،یک روزی این جهان جمع میشود ،انسان دوباره برنمیگردد!!!

 کوروش آسوده نخواب
اینجا عقده ها به نامت خالی میکنند
ملیّتشان دارد خفه شان میکند
ولایت پذیری به کتشان نمیرود
پشت تو قایم میشوند

انگار آنان فقط وطن دوستند
اَنگ عرب پرستی به ما میزنند
نمیدانم عمرشان قد نمیدهد یا خودشان را به خواب زدند
فراموش کردند، شهدایی را که برای وجب به وجب این خاک، خون دادند

با رمز یا علی علیه السلام و یا زهرا سلام الله علیها !

چه وطن پرستی هستند اینها...
درِ گوشی میگویم به شمایی که خویش را وطن پرست مینامید :
خالکوبی نقش رستم و نقش کوروش ، با آمپول بی حسی را همه میتوانند انجام دهند

نشستن در بشکه قیر داغ
با سر رفتن و بی سر آمدن
روی سیم خار دار خوابیدن
روی مین رفتن
بدون آمپول بی حسی را تحمل داری ؟
کنار سنگ قبرت کوروش جان برای دلشان خانه اجاره کردند اما گوشی موبایلشان را که چک کنی معدن جک های اقوام ایرانی است!
به زبان به آریایی بودنشان افتخار میکنند ولی در عمل حتی به خرید کالای ایرانی هم تن نمیدهند
ازسبک زندگیشان که بگذریم مستقیم از دنیای غرب خط میگیرد
همان هایی که دین عربی را نمیپسندند ولی رقص عربی را خوب بلدند
همان هایی که تبریک کریسمس و ولنتاین و مناسبتهای غربی را روشنفکری و تبریک عید غدیر و مبعث و شعبان را بیگانه پرستی میدانند
سجده بر مقبره تو را یکتاپرستی و بوسه بر ضریح مبارک حضرت عباس علیه السلام بت پرستی برمی شمرند
زدن نارنجک به در و دیوار شهر در چهارشنبه سوری را جشن ایرانی و باستانی و مراسم هیات عزاداری را سلب آسایش مردم نام می نهند
امثال صادق هدایت و نیچه را الگو وحضرت علی علیه السلام را مایه عقب افتادگی معرفی می کنند
درسرمای زمستان باساپورت در خیابان احساس سرما نمیکنند امّا در تابستان بایک پارچه روی سرشان از گرما هلاک میشوند
بگذریم
کوروش جان...

سرطان،یعنی، "سازِ خود را زدن"! یعنی، از اطاعت یک مُطاع،بیرون آمدن، یعنی مثل یک بی صاحب رفتار کردن!

دایره بالا، "چرخه سلولی" ست...یک چرخه...یک دوره ای برای اینکه نهایتاً در فاز M سلول جدیدی به وجود بیاید...موضوع مهم، جاهاییست که نوشتم stop.... این جاها یعنی، تو، صاحب داری، باید خودت را چک کنی با معیارهایش...اگر ایرادی داشتی یا نیاز به ترمیم،باید بمانی تا درست شوی ....
سلول هایی که دلشان می خواهد ساز خودشان را بزنند و هیچ محدودیتی برای خود قائل نیستن،stop ها را رد می کنند...دلشان نمی خواهد با کسی یا چیزی چک شوند...رد می کنند...خرابی هایشان را که محصول دوران حیاتشان ست و به مرور توی خودشان جمع کرده اند،همه جا،با خودشان حمل می کنند...هی بزرگ می شوند...بی پایه و اساس بزرگ می شوند...بی خودی بزرگ می شوند....و نه تنها رشدشان فایده ای ندارد،بلکه هر کسی آرزو می کند ای کاش بزرگ نشوند!....و به همین بی خودی،می شوند سلول سرطانی..بلای جان بشریت....دشمن درجه یک جان آدمی....
حواشی:
  • صاحب داشتن، برای رشد لازم ست....محدودیت،لازم ست برای خوب ماندن....سرطان نباشیم....بی خودی رشد نکنیم، می شویم دشمنی که محکومیم به نابودی...آدمِ بی صاحب،رشدش هم بی خاصیت ست...هیچ،خواهانی ندارد، به هیچ دردی نمی خورد..
  • خودمان را چک کنیم...نمی شود که اصولی نداشت،معیاری نداشت،..پس خرابی هایمان را چطور چک کنیم؟....سرطان نشویم.

برگرفته شده از rochak.blog.ir

1، نگاه به عقب و تشکر از خدا. 
2، نگاه به جلو و اعتماد به خدا
3، نگاه به اطراف و خدمت به خدا.
4، نگاه درون و پیدا کردن خدا ..!

حجت الاسلام صدیقی در دومین دوره شهید چمران:
استاد اخلاق خطاب به دانشجویان دخترگفت: یک بانو به آیت الله بهجت نامه می نوشت و خبر از آینده می داد شما هم می توانید با شناخت خودتان به چنین مقامی دست پیدا کنید.
به گزارش خبرنگار «خبرگزاری دانشجو»، از مشهد حجت الاسلام صدیقی امشب در جمع دانشجویان شرکت کننده در دومین دوره شهید چمران در مشهد به بیان آسیب شناسی و دشمن شناسی توسط انسان پرداخت و گفت: آسیب شناسی جزو لوازم زندگی منطقی و عقلانی است اولین مرحله آسیب شناسی، آسیب شناسی خودمان است یک جوان باید بداند عمرش را برای چه چیزی هزینه می کند.

 وی خطاب به دانشجویان دختر شرکت کننده دردوره شهید چمران بیان داشت: یک بانو به آیت الله بهجت نامه می نوشت و خبر از آینده می داد شما هم می توانید با شناخت خودتان به چنین مقامی دست پیدا کنید.

 امام جمعه موقت تهران با تاکید بر اینکه حضرت زینب بانوی ولایت مدار و الگو برای زنان جامعه هستند خاطرنشان کرد: شما نیز می توانید با عبور از حجاب ها و الگو قرار دادن حضرت زینب قلب تان الهی شود.

 حجت الاسلام صدیقی افزود: دل حریم خداست نگذارید نجس شود چرا که غضب، حرص و تکبر دل را نجس می کند خشم بی جا منشا همه گناهان است.

شیطان از کم شروع می کند ولی به کم قانع  نمی شود!

علامه بهلول می گفت:
 من در تمام عمرم یک عمل را ترک کرده‌ام و اصلاً انجام نداده‌ام و یک عمل را اصلاً ترک نکرده ام و تحت هر شرایطی بجا آورده‌ام و از این دو کار، برکت زیادی دیده‌ام، و آن را به همة شما سفارش می‌کنم؛ آنچه ترک کرده‌ام، دروغ است، و آنچه ترک نکرده‌ام نماز شب است.