هر مذاکره، در هر سطح و با هر هدفی، نیاز به استراتژی دارد. استراتژی هر یک از طرفین مذاکره را محاسبات آنها شکل میدهد. استراتژی، خطوط قرمز را تعیین و در سطحی پایینتر و عملیاتی، تبدیل به تاکتیکهای مذاکراتی میشود. شناخت و تحلیل محاسبات طرف مقابل و توانایی اثرگذاری بر آن، نقشی تعیینکننده در چگونگی پیشبرد مذاکره و خروجی آن دارد. دو طرف میز میکوشند حداکثر شناخت را از محاسبات یکدیگر داشته و با ابزار مختلف، این محاسبات را به نفع خود دچار تغییر یا اختلال کنند. در این مجال نگاهی میاندازیم به هفت محاسبه غلطی که درباره مذاکرات هستهای میان ایران و گروه 1+5 وجود دارد. اغلب این محاسبات اشتباه مربوط به آمریکایی هاست.
1- تحریمها ایران را پای میز مذاکره آورده است؛ مسئولان مختلف و تحلیلگران غربی بارها در اظهارات خود عنوان کردهاند که آنچه باعث شده امروز با ایران پای میز مذاکره بنشینیم، فشار ناشی از تحریمها بوده است. آنان با تکیه بر همین محاسبه غلط، گمان میکنند با اعمال فشار بیشتر میتوانند سطح امتیازات خود را در توافق احتمالی بالا ببرند. جنگ زرگری کاخ سفید و کنگره درباره تحریمهای جدید علیه ایران نیز براساس همین محاسبه طراحی و اجرا شده است. آمریکاییها در حالی به این گزاره اعتقاد دارند که اساساً جمهوری اسلامی هیچگاه مخالف مذاکره در این مورد نبوده و حتی از آن استقبال نیز کرده است. واشنگتن فراموش کرده است که زمانی به چیزی جز برچیده شدن کامل فعالیتهای هستهای ایران راضی نبود و مذاکره برای برخورداری ایران از چند سانتریفیوژ نسل اول را هم برنمیتافت! اگر امروز مذاکرهای در جریان است، نه بخاطر تحریمها، که بخاطر ایستادگی جمهوری اسلامی بر حقوق و مواضع منطقی خود است.
2- ایران تا ابد پای میز مذاکره میماند؛ طرف غربی در توافق موقت ژنو امتیازات فراوانی از جمهوری اسلامی گرفت. امتیازاتی که به گفته مقامات ارشد دولت یازدهم، حتی از تصورات طرف غربی هم فراتر بود! از آن زمان تاکنون دو بار مذاکرات تمدید شده است و طرف غربی نه تنها چارهای جز تمدید ندارد بلکه به شدت از آن استقبال هم میکند. این استراتژی براساس این محاسبه غلط تعیین شده است که ایران با هر شرایطی و تا ابد پای میز مذاکرات فعلی خواهد ماند. اگر هدف از مذاکرات رسیدن به مقصدی خاص باشد نمیتوان آن را چند باره تمدید کرد اما اگر هدف گذران وقت و فریز کردن شرایط باشد، میتوان برای مدتی نامحدود به مذاکره ادامه داد!
3- شکست مذاکرات فاجعه بار است؛ برای بررسی این گزاره باید پرسید: برای چه کسی؟ آمریکاییها بشدت مشغول پمپاژ و القای این مسئله هستند که شکست و پایان مذاکرات برای ایران فاجعه بار خواهد بود و از این طریق میخواهند در محاسبات این سوی میز، اخلال ایجاد کنند. برچیده شدن میز مذاکره به معنای پایان ماه عسل توافق ژنو برای آمریکایی هاست. با توجه به وضعیت نامتناسب دو طرف در توافق ژنو، آمریکاییها مانند مشتریانی هستند که به رستوران رفته و به حساب صاحب رستوران، مشغول خوردن هستند، بسته شدن رستوران برای چه کسی فاجعه است؟!
- ۰ نظر
- ۰۲ اسفند ۹۳ ، ۲۰:۰۷