سراج معلم

لاحول ولاقوة الا بالله العلی العظیم-لا موثر فی الوجود الا الله -امام خامنه ای:ان‌شاءالله تا ۲۵ سال آینده چیزی به نام رژیم صهیونیستی وجود نخواهد داشت

سراج معلم

لاحول ولاقوة الا بالله العلی العظیم-لا موثر فی الوجود الا الله -امام خامنه ای:ان‌شاءالله تا ۲۵ سال آینده چیزی به نام رژیم صهیونیستی وجود نخواهد داشت

سراج معلم

هدف دادن اطلاعاتی در مورد دین و دنیاست
امیرالمومنین در حدیثی زیبا در راستای بصیرت افزایی می فرمایند: « کور آن کسی نیست که چشم ندارد ، بلکه کسی است که بصیرت ندارد. (کنزالعمال حدیث 1220) امام صادق(ع) می فرماید: عموی ما عباس بن علی، بصیرتی نافذ و استوار داشت. تعریفی بسیار زیبا از بصیرت : ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺑﺰﺭﮔﺎﻥ ﺧﺪﻣﺖ مقام معظم ﺭﻫﺒﺮﯼ ﺭﺳﯿﺪﻧﺪ ﻭ ﻋﺮﺽ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﺍﯼ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻭ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯿﻢ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺑﺎ ﺑﺼﯿﺮﺕ ﺗﺮﺑﯿﺖﮐﻨﯿﻢ. آقا ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ: ﻣﻨﻈﻮﺭﺗﻮﻥ ﺍﺯ ﺑﺎ ﺑﺼﯿﺮﺕ ﭼﯽ ﻫﺴﺖ؟ ﻋﺮﺽ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ: ﮐﺴﺎﻧﯽ ﻣﺜﻞ ﻣﻘﺪﺍﺩ ﮐﻪ ﭼﺸﻤﺸﺎﻥ ﺑﻪ ﺩﻫﺎﻥ ﻣﻮﻻﯾﺸﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﮔﻮﺵ ﺑﻪ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻭﻟﯿﺸﺎﻥ... آﻗﺎ ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ: ﺍﯾﻦ ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ، ﺍﻣﺎ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺑﺼﯿﺮﺕ ﺍﯾﻦ ﻧﯿﺴﺖ. ﻣﻨﻈﻮﺭ ﻣﻦ ﺍﺯ ﻓﺮﺩ ﺑﺼﯿﺮ, ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﻣﺜﻞ ﻣﺎﻟﮏ ﺍﺷﺘﺮ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ امیرالمؤمنین (علیه سلام) ﺩﺭ ﻭﺻﻔﺶ ﻣﯿﻔﺮﻣﺎﯾﻨﺪ: مالک ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ ﺍی اﺳﺖ ﮐﻪ ﺍگرﺩﺭ ﺑﯿﺎﺑﺎﻧﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﻣﻮﻻﯾﺶ ﻭ ﻣﺸﮑﻠﯽ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﭘﯿﺶ ﺑﯿﺎﯾﺪ، ﺩﻗﯿﻘﺎ" ﮐﺎﺭﯼ را ﻣﯿﮑﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻧﺰﺩ ﻣﻮﻻﯾﺶ ﺑﻮﺩ، ﻣﻮﻻﯾﺶ ﻫﻤﺎﻥ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﺍﻣﺮ ﻣﯿﮑﺮد... ﺑﺼﯿﺮﺕ ﯾﻌﻨﯽ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﺭ ﻏﯿﺒﺖ ﻣﻮﻻﯾﺖ هم ﺑﺪﺍﻧﯽ ﺍﻭ ﺍﺯ ﺗﻮ ﭼﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ ﻭ ﻫﻤﺎﻥ ﺭﺍ عمل کنی به نقل از qaemworld.blog.ir - هرگونه برداشت از این وبلاگ حتی بدون ذکر منبع آزاد است!

آخرین نظرات

۳۷۵ مطلب با موضوع «بصیرت» ثبت شده است

 عبدالله گنجی

چند روز پیش سرکارخانم کبری آسوپار-خبرنگار روزنامه جوان- در نقد ورود سرکارخانم اعظم طالقانی به انتخابات (با واکر) مطلبی را با عنوان « اصلاحات با واکر» نوشت.

فردی که ظاهراً از اپوزیسیون خارج نشین هستند (حامد محمدی) در پاسخ به آن، مطلبی با عنوان «کبری آنها و اعظم ما» نوشتند که ضمن توهین به مدیرمسئول روزنامه، پاسخ او هیچ ربطی به محتوای یاداشت خانم آسوپار نداشت.

تمرکز آن بر تفاوت سن این دو خانم بود.وضع مالی خانم طالقانی و شوهرش را متذکر و اینکه چند بچه دارد و دختر مرحوم آیت اله طالقانی است.

اما آنچه هم بی ربط بود و هم دروغ، چهره پردازی از خانم آسوپار بود. آسوپار هیچ تصویری در فضای مجازی ندارد و لزوم چهره پردازی دروغین و بی ربط از ایشان را نفهمیدم.

اما در برخی موارد لحن وقیحانه و توهین آمیز بود که توقع می رفت خانم طالقانی از آن ابراز برائت کند که نکرد.

قبل از ورود به پاسخ، ذکر این نکته ضروریست که ما از پیشینه خانم طالقانی در قبل و بعد از انقلاب و کلاً خانواده مرحوم آیت اله طالقانی شناخت کامل داریم. به خانم طالقانی به عنوان یک زن مسلمان، مبارز علیه طاغوت و دختر ابوذر امام با همه وجود احترام می گذاریم.

اما این بدان معنای نیست که او را « اپوزیسیون نجیب» نظام ندانیم و ورود با واکر به وزارت کشور را نوعی مبارزه با نظام جمهوری اسلامی تلقی نکنیم و از اینکه جاده باریک مبارزه ایشان در قبل از انقلاب به شاهراه قیام امام منتهی نشد تاسفم نخوریم و اینکه ایشان 38 سال است با نظام جمهوری اسلامی مبارزه غیرمسلحانه می کند را نبینم و نقد نکنیم که البته نقد نباید کینه توزانه و دور از اخلاق باشد.

اما «کبری امام» با «اعظم آنها» تفاوت هایی دارد که وظیفه خود می دانم در دفاع از مجاهد اهل قلم سرکارخانم آسوپار آن را بیان کنم.

کبری ما از قبیله امام است و اعظم شما از قبیله نهضت آزادی است که اسناد زیادی از امام علیه آنها برجای مانده است.

کبری اما م سیراب شده از کوثر ولایت است و اعظم شما به دنبال توسعه فمنیسم.

کبری امام به خاطر حضور در خیل یاران امام به خود افتخار می کند و اعظم شما به خاطر مبارزه با میراث امام.

کبری امام پیرو اسلام سیاسی است و اعظم شما سکولار .

کبری امام از جهت سن جز پیوستگان متاخر به امام است و اعظم شما از جهت سن جزء بریدگان متقدم از امام.

کبری ما عاقبت به خیری را در تاسی به امام می داند اما اعظم شما در فاصله با امام و ...

نسبت کبری ما با شما در نسبت شما و امام تعریف می شود. ما هویت و شان دیگری برای خود قایل نیستیم.
🔗 @Dr_A_Ganji

پاسخ به دلنوشته شهیندخت مولاوردی برای یادداشت "اصلاحات با واکر!"

🔻پاسخ شهیندخت مولاوردی به یادداشت روز سه‌شنبه ام‌ در روزنامه جوان تحت عنوان «اصلاحات با واکر» که نکاتی در مورد نامزد شدن اعظم طالقانی بود، با یک گزاره‌ نادرست آغاز می‌شود‌: «روزنامه جوان به مدیرمسئولی یکی از اعضای شاخص جمنا... » مدیرمسئول روزنامه جوان سمتی در جمنا ندارد. نمی‌خواهیم بگوییم معاون رئیس‌جمهور خواسته دروغی را نشر دهد، لابد شلوغی فعالیت‌های انتخاباتی برای دفاع از عملکرد دولت، زمانی برای کسب اطلاعات درست باقی نگذاشته است.

🔻مولاوردی در ادامه، روزنامه جوان را متهم می‌کند که ثبت نام اعظم طالقانی را بهانه کرده تا به دولت بتازد! یادداشت روزنامه جوان چند انتقاد مشخص و نه تخریب و تاختن به اصلاح طلبان داشت و اینکه انتقادات آرام به اصلاح طلبان، تخریب و تاختن به دولت عنوان شود، یادآور برخورد نامناسب وزیر راه با سؤال معمولی یک خانم خبرنگار است که البته معاون امور زنان از کنار آن با سکوت گذشت!

🔻مولاوردی در نوشته خود پای هر امری را وسط می‌آورد تا ثابت کند روزنامه جوان توهین کرده است؛ از برداشت اشتباه و وسط کشیدن پای آیت‌الله طالقانی (که هیچ اشاره‌ای به ایشان در یادداشت تلویحاً و تصریحاً نشده بود) تا مبارزات سیاسی اعظم طالقانی در زمان شاه و نسبت فامیلی با آیت‌الله طالقانی و نمایندگی مجلس او. شاید خانم معاون در جریان نیستند، اما نه مبارزات سیاسی و نه نمایندگی مجلس، گرچه ارزشمند، ولی سابقه اجرایی محسوب نمی‌شود.

🔻مولاوردی می‌نویسد: «دردا که دل نویسنده با ادبیات سخیفی که در مورد این بانوی بزرگوار و نمونه زن مسلمان معاصر به کار برده خنک نشده و در کمال تعجب متعرض مجاهد نستوه و به تعبیر امام راحل(ره)ابوذر زمان آیت‌الله طالقانی هم شده و افاضه می‌کند: «اگر به جای خانم طالقانی، آقای طالقانی هم بود، رد صلاحیت می‌شد‌!»

🔻تعرض به آیت‌الله طالقانی تهمتی است که ناشی از فهم نادرست مطلب است. در متن یادداشت پس از اشاره به نداشتن سابقه اجرایی اعظم طالقانی و سبقه سیاسی او آمده که «بنابراین اگر قرار است تکلیف‌ رجل سیاسی‌ با کاندیداتوری یک زن روشن شود، آن زن حتماً اعظم طالقانی نمی‌تواند باشد؛ چه آنکه او اگر به‌جای «خانم» طالقانی، «آقای» طالقانی هم بود، صلاحیتش رد می‌شد‌. » در واقع خانم معاون لابد به دلیل از دست دادن آرامش پس از خواندن یک یادداشت انتقادی و شتابزدگی در نگارش پاسخ، نتوانسته دریابد که مقصود از «خانم» زن بودن و مقصود از «آقا» مرد بودن است و اساساً در آن یادداشت هیچ‌گونه اشاره‌ای به آیت‌الله طالقانی نشده، چه آنکه معتقدیم احترام به زن یعنی شخصیت او را وابسته به همسر و پدر او ندانیم و نیز نسبت‌های فامیلی را دخیل در سیاست نکنیم.

🔻پاسخ به ادبیات «دل خنک شدن... »، «رو که نیست... »، «ادبیات سخیف... »، «طالقانی نیامده جای شما را تنگ کند... » و امثالهم را در شأن روزنامه جوان نمی‌دانیم و می‌گذریم؛ معاون رئیس‌جمهور عصبانی بوده و عنان از کف داده، ما چرا خود را آلوده کنیم؟

📍فقط بر نکات‌مان اصرار می‌ورزیم که: اعظم طالقانی نه به دلیل زن بودن بلکه به دلیل نداشتن سابقه اجرایی، نداشتن تحصیلات عالیه، سابقه سیاسی در مخالفت با نظام و به دلیل ناتوانی جسمی در اداره قوه مجریه، رد صلاحیت خواهد شد و ربط دادن این امور به «زن بودن» فرافکنی و سوءاستفاده از احساسات زنان است.‌ توقع تأیید صلاحیت زنان به صرف زن بودن و بدون تکیه بر توانایی‌های آنان توهین به جنس زن است‌. اصرار داریم شهیندخت مولاوردی موظف است به‌جای شعار دادن، به وضعیت زنان بی‌سرپرست، دستفروشان و ... برسد و به‌جای اصرار بر حضور زنان در استادیوم‌های مردان، پی افزایش فضاهای ورزشی زنانه باشد و نگارش دلنوشته در جواب انتقادات روزنامه جوان چیزى از این وظیفه کم نمی‌کند. ‌‌

کبری آسوپار

روزنامه جوان / ۳۱ فروردین ۹۶

📍یکم:

۲۶ خرداد ۸۸ جلسه ای به دعوت رهبر معظم انقلاب برگزار و از اعضای ستاد چهار کاندیدا خواسته می شود هر مطلبی را می خواهند در خصوص انتخابات مطرح کنند. عمده دلایلی که توسط اعضای ستاد میرحسین موسوی و کروبی، در ادعای تقلب مطرح می شود به قبل از انتخابات برمی گردد:
اینکه احمدی نژاد مردم را فریب داده. با افزایش حقوق کارمندان و بازنشستگان، با توزیع سهام عدالت در روستاها، با پخش سیب زمینی، با افتتاح پیش از موعد راه آهن شیراز_اصفهان و کرمان_زاهدان، با دروغ ها و تهمت هایش و معادل کردن کاندیدای ما(یعنی موسوی) با آقای هاشمی و ...

📍دوم:
ایرادی که از طرف هواداران احمدی نژاد و یا هر مخالف فتنه ای در سال ۸۸ به جنبش سبز مطرح می شود، نه اعتراض آنها است و نه مطالبه رایی که فکر می کردند دزدیده شده. بلکه تنها یک کلمه است: «قانون»
اینکه اعتراض و مطالبه را از طریق ساز و کار قانونی پیگیری کنند نه اردوکشی های خیابانی.

📍سوم:
اگر از دید اصلاح طلبان افزایش حقوق کارمندان، سهام عدالت، افتتاح های پیش از موعد و... فریب دادن مردم است و آن را معادل تقلب در انتخابات می دانند پس چه شده است که در مقابل رفتارهای رئیس جمهور کنونی سکوت کرده اند؟!
از آن طرف، هواداران دولت وقت که در سال ۸۸ همنوا با رهبر انقلاب، فتنه گران را دعوت به تبعیت از قانون و شورای نگهبان می کردند، حال چه شده است که خود مرجع قانونی کشور را تهدید کرده و در تایید یا رد صلاحیت کاندیدایشان برای شورای نگهبان شاخ و شانه می کشند و مردم را دعوت به تجمعات غیرقانونی می کنند؟! مگر حرف امام را یادشان رفته که: «غلط می‌کنی قانون را قبول نداری! قانون تو را قبول ندارد...نمی‌توانی قبول نداشته باشی.»؟!

▫️حرف بسیار است و درد بسیارتر. خلاصه اش میشود اینکه برگردید به مواضعتان. همین.

✍🏻 مریم_پوست_فروش

کبری آسوپار

🔻اعظم طالقانی در حالی که به سختی و با واکر راه می‌رفت، هفته گذشته برای ثبت‌نام به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری به وزارت کشور رفت. او گفت: آمده‌ام تا تکلیف رجل سیاسی و امکان ریاست جمهوری زنان در ایران مشخص شود. در حالی که او اگر مرد هم بود، رد صلاحیت می‌شد. رئیس قوه مجریه باید توانایی راه رفتن مستقل را که داشته باشد، نه؟ موضوع مهم در اینجا «راه رفتن» است و نه «مرد بودن».

🔻از سویی او سابقه کار اجرایی ندارد و طبیعی است صلاحیتش برای ریاست اجرایی کشور رد شود. سابقه سیاسی او هم نشان از نظراتی می دهد که طبیعتاً تأیید صلاحیت او را با مشکل جدی مواجه خواهد ساخت. بنابراین اگر قرار است تکلیف «رجل سیاسی» با کاندیداتوری یک زن روشن شود، آن زن حتماً اعظم طالقانی نمی‌تواند باشد؛ چه آنکه او اگر به ‌جای «خانم» طالقانی، «آقای» طالقانی هم بود، صلاحیتش رد می‌شد.

🔻ربط دادن رد صلاحیت به جنسیت، در مورد کسی که مشکل جسمی ‌ دارد و سابقه کار اجرایی اش هم در حد مدیریت یک مدرسه است، برای من تصویر مناسبی است از همه‌ تقلاهای اصلاح‌طلبان برای سیاسی کاری به اسم دفاع از حقوق زنان. اندیشه ی اصلاح‌طلبان ایران برای دفاع از حقوق زنان همیشه با واکر و به سختی جلو آمده، چون بضاعت فکری‌شان محدود بوده است. وقتی هم به نتیجه نرسیدند، فکر کرده‌اند طرف مقابل مقصر بوده است.

🔻به عنوان مثال، اصلاح‌طلبان کلی انرژی گذاشته‌اند که زنان برای دیدن مسابقات مردان باید بتوانند به ورزشگاه‌ها بروند. ‌طبیعی است که حقوق زنان در ورزشگاه‌های زنانه و فضاهای ورزشی ای است که ندارند و نه تماشای مسابقات مردان از نزدیک. حضور در استادیوم های مردان دغدغه ی چند درصد زنان ایرانی است؟

🔻مثال‌ها زیاد است؛ برای تأیید صلاحیت فلان خانم کشف حجاب کرده همه ی توان سیاسی و رسانه‌ای‌شان را می‌گذارند؛ شعار اشتغال زنان سر می‌دهند، اما برای تأمین زندگی و ایجاد اشتغال مناسب هزاران زن بی سرپرست و بدسرپرست هیچ برنامه‌ای ندارند. همین روزها مدام سخن از ریاست جمهوری زنان می‌گویند، اما هیچ وقت فکر نمی‌کنند همه ی دوره‌هایی که دولت را در دست داشتند، یک زن در حد وزیر هم نداشته اند؛ پس دیگر ژست تعیین تکلیف رجل سیاسی‌شان برای چیست؟ چطور زنی را برای وزارت هم تربیت نکرده‌اند، اما دنبال ریاست جمهوری زنان هستند؟

🔻شهیندخت مولاوردی، معاون امور زنان ریاست جمهوری هم به تقدیر توئیتری از اقدام اعظم طالقانی می‌پردازد و می‌نویسد: «مثل دوره‌های قبل جور دیگران را این بار با عصا کشید تا پیامی را به همگان خصوصاً مردان و مسئولان برساند که زنان شایسته این مملکت را هم ببینند.» مولاوردی معاون رئیس‌جمهوری است که در هیئت وزیرانش یک زن هم حضور ندارد و فکر نمی کند پیام حضور یک خانم ۷۴ ساله ی با تحصیلات نه چندان عالیه و بدون سابقه ی اجرایی برای نامزدی ریاست جمهوری نمایش ناتوانمندی زنان است و نه امر دیگری! حضور او یعنی زن شایسته ی ریاست جمهوری نداریم؛ اگر نه که بجای طالقانی او می آمد دیگر!

📍مثال‌ها زیاد است و نمی‌شود همه را گفت، اما اصلاح‌طلبان در مسیر دفاع از حقوق زنان همیشه با واکر راه رفته و تقصیر را گردن زمین کج انداخته‌اند. کاش باور می‌کردند زنان ابزار سیاسی کاری‌های آنان نیستند.

روزنامه ی جوان / ۲۹ فروردین ۹۶
@asoupar

🔰حمید رسایی: در زمان خلیفه دوم، دو زن بر سر کودکی نزاع می‏ کردند و هر یک، او را فرزند خود می ‏خواند. نزاع که بالا گرفت، نزد خلیفه رفتند اما او نتوانست مشکلشان را حل کند. از این رو، دست به دامان امیرالمومنین، علی علیه السلام شدند.

🔹امیرالمومنین علیه السلام ابتداء آن دو زن را فراخواند و آنان را موعظه و نصیحت فرمود ولیکن سودی نبخشید و ایشان همچنان به مشاجره خود ادامه می‏ دادند. حضرت وقتی چنین دید، دستور داد اره ‏ای بیاورند. با این دستور هر دو مادر ادعایی گفتند: یا علی! می‏ خواهی با این اره چه کنی؟

🔹امام فرمود: می‏ خواهم فرزند را دو نصف کنم، برای هر کدامتان یک نصف! از شنیدن این سخن یکی از آن دو ساکت ماند، ولی دیگر فریاد برآورد: خدا را خدا را! یا اباالحسن! اگر حکم کودک این است که باید دو نیم شود، من از حق خودم صرف نظر کردم و راضی نمی ‏شوم عزیزم کشته شود.

🔹آنگاه حضرت فرمود: الله اکبر! این کودک پسر توست و اگر پسر آن دیگری می‏ بود او نیز به حالش رحم می ‏کرد و بدین عمل راضی نمی‏ شد. در این موقع، آن زن هم اقرار به حق نموده به کذب خود اعتراف کرد. (ارشاد، مفید، قضایاه علیه السلام فی خلافه عمر)

🔹این داستان را یادآوری کردم، فقط برای تقدیر و سپاس از کاری که سعید جلیلی امروز انجام داد، و از باد نبریم که برخی ارزش ها هنوز هم زنده هستند...

🔹همین ...

آیت الله یزدی

آیت الله شاهرودی
حجه الاسلام رئیسی
✔️ حجه الاسلام موسوی خوئینی ها (اصلاحاتی)

بله گزینه آخر صحیح می باشد!

🔵 رئیس شورای عالی قضایی در سال ۶۷ چه کسی بوده؟

آیت الله یزدی
آیت الله شاهرودی
حجت الاسلام رئیسی
✔️ آیت الله موسوی اردبیلی
(اصلاحاتی)

باز هم گزینه آخر صحیح می باشد!

🔴 دادستان کل انقلاب در سال ۶۷ چه کسی بوده؟
آیت الله یزدی
آیت الله شاهرودی
حجت الاسلام رئیسی
✔️ آیت الله موسوی تبریزی
(اصلاحاتی)

همچنان گزینه آخر صحیح است!

🔵 مدیریت زندان اوین در سال ۶۷ دست چه کسانی بوده؟
اسدالله لاجوردی
حجت الاسلام رئیسی
✔️ مجید انصاری(اصلاحاتی)
✔️ محسن آرمین(اصلاحاتی)

اینبار دو گزینه آخر صحیح است!

🔴 بیداری ملت

مهدی محمدی
یک کاندیدا داریم که ٩ ماه بیشتر آستان قدس نبوده و در همین مدت مردمی که زیر دست و پای اشراف در حال له شدن بودند، در اثر مجاهدت او، حس کرده اند کسی از جنس خودشان را یافته اند. آن یکی دیگر هم، سال ها در شهرداری تهران چنان نمادی از "خدمت" و "عمل به وعده ها" خلق کرده که حریفان ترجیح می دهند اصلا درباره آن حرف نزنند. از آن سو، کسی هست که به بیکارها می گوید من قهرمان اشتغال زایی در ٢٥ سال گذشته ام، به تجار می گوید همه تحریم ها را برداشته ام و همین یک تحریم بی اهمیت بانکی مانده و خطاب به حافظان امنیت هم می گوید حاصل خون شهدایتان در منطقه را بدهید ببرم با جناب ترامپ معامله کنم!
مردم کور نیستند. شلوغ کاری هم مشکلی را حل نمی کند. "ناقوس مرگ" آن است که دولت برای جوان بیکار و بی آینده می نوازد والا از خادمان و مجاهدان، جز "رایحه خدمت" ساطع نشده است.

هدف پست بالا واضح است اما فضای مسموم فعلی ظاهرا در این کار مهارت دارد که هر سخنی را از "موضع حقیقی اش"منحرف کند.

محمدکاظم بنی اسدی
درسال ٦٣ که هواپیماهای دشمن پالایشگاه نفت تهران راهدف چندین بمب وراکت قراردادندوتقزیبا بیشترنقاط وتاسیسات ومخازن پالایشگاه رابه آتش کشیدند.حقیربعنوان نیروی خدمات امدادی برای کمک وامدادرسانی به پالایشگاه اعزام شدم خاطره ای که برایم جالب است اینکه اولا آن حجم آتش که هرلحظه احتمال گسترش آن بیشترمیشدآن در کمترازچهارساعت باتلاش آتش نشانها و امدادگران ومتخصصان پالایشگاه مهارشدو درهمان روزکه همه خبرگزاریهای جهان خبر موفقیت نیروی هوایی عراق مبنی برانهدام پالایشگاه تهران راسر تیتر اخبارشان قراردادند. چهارساعت بعدش هم باتعجب خبرافتخارآفرینی مهارآتش سوزی مهیب وگسترده مخازن پالایشگاه توسط نیروهای متخصص وتوانمندایران راسر تیتر اخبارشان قرار دادند.بیاد دارم که گروهی از مهندسین به سرپرستی فردی بنام آقای ابوالحسنی باموتورسیکلت به تمام تیمهای عملیاتی سرکشی میکردند وراهنماییهای لازم رادرجهت اولویت مهارآتش درنقاط حساس میکردند.

و علی رغم تهدید دشمن مبنی بربمباران همزمان ومجدد درهمان نقطه بادرایت وایثارگری وتلاش دلسوزانه امدادرسانان آن حجم عظیم وگسترده آتش مهارشدوباتلاش شبانه روزی متخصصین داخلی پالایشگاه درمدارتولید قرارگرفت.اینجانب که تلاش صادقانه وبی وقفه تیم آقای ابولحسنی راازنزدیک شاهدبودم کنجکاوشدم که درخصوص تخصص وبیوگرافی سوابق ایشان وتیم همراهش بیشتراطلاع پیداکنم که مطلع شدم تیم ایشان همان افرادی هستندکه درسال ابتدایی جنگ ایران وعراق که تعدادی ازچاههای نفت رادرحواشی دریامنهدم شده بودند وآسیب رسانی نفت این چاهها به محیط زیست دریا بیشتراز خسارت هدر رفتن نفت بود وحتی مجامع بین المللی حامی محیط زیست درتلاش بودندکه بابهره گیری ازتخصص کارشناسان جهانی بامهار چاههای نفت از آلوده شدن بیش ازحدآب دریا جلوگیری کنند.ونظراکثرکارشناسان خارجی براین بودکه مهاراین چاهها درموقعیت جنگی فعلی کاری سخت وتقریبا غیرممکن است. اما این تیم متخصص وبااخلاص باتلاش وابتکار وخلاقیتهاوامکانات داخلی درکمترین مدت زمان چاههای نفت را مهارکردندواین اقدام آنها درنوع خودش دردنیا بی نظیربود.معتقدم که ما میتوانیم اما متاسفانه به هرجامعه وفرد توانمندی اگراز داخل وخارج دائم القا شود که نمیشود ونمیتوانی ونمیتوانیم واقعا جامعه خودبخود درمرور زمان به باور خواهد رسیدکه شاید نمیتواند؟
ودیدیم که بعداز جنگ هم بیشتر بجای تشویق وبهره مندی از توان بالقوه متخصصین داخلی به عقدقرار دادبا پیمانکاران خارجی تمایل بیشتری نشان داده شد

عبدالله گنجی 
آیا منشور برادری امام هنوز چراغ راه است؟

در نامه حجه الاسلام آهنگران به رهبر معظم انقلاب اسلامی، منشور برادری(نامه امام به محمدعلی انصاری در باره اختلاف سلیقه دوجناح)را ملاک جهت گیری اصلاح طلبانه خود دانسته است که حتما صادقانه است و در اینجا مد نظرم نقد ایشان نیست.

اما چه خوب است پس از ۲۹سال وضعیت موجود با محتوای آن نامه تطبیق داده شود و مجدداً به قضاوت بنشینیم.

فرض امام در آنجا اختلاف سلیقه است وآن را موجب رشد می داند اما هم آنجا امام می نویسد:

"اما شما باید توجه داشته باشید تا زمانی که اختلاف وموضعگیریها در حریم مسائل مذکور(سلایق)است تهدیدی متوجه انقلاب نیست.اختلاف اگر زیربنایی واصولی شد موجب سستی نظام می شود...."

حال سئوال این است که در دوران اختلاف سلایق به سر می بریم یا اختلاف در اصول است؟ اختلاف بر سر اداره کشور است یا چیستی نظام؟ آیا اختلاف بر سر معنادهی به خود"جمهوری اسلامی"نیست؟
تلقی دیکتاتوری از آن و دمکراسی خواهی بدون قید وشرط، اختلاف سلیقه است یا اختلاف مبنایی؟

در همین نامه امام می فرماید هر دو جریان باید بدانند که دشمنان مشترک دارند وبه"آمریکای جهانخوار"اشاره می کند
حال به سئوالات زیر چه جوابی می توان داد
۱-امروز بخشی از اصلاح طلبان در آمریکای جهانخوار چه می کنند وآنجا هزینه زندگی را چگونه بدست می آورند؟

۲-چرا اصلاح طلبان در ۱۸سال گذشته یک بار از واژه معروف امام یعنی آمریکای جهانخوار استفاده نکرده اند و حتی او را دشمن نمی نامند؟

۳-چرا رسانه های انگلیس و آمریکا به عنوان رسانه های یک جریان داخلی در ایران عمل می کند ومحور اداره آنان نیز اصلاح طلبان هستند.؟

بسیاری از مجریان رسانه های فارسی زبان غرب دیروز در ایران با خاتمی عکس یادگاری گرفته اند بعداً رفته اند که عکس واسامی آنان موجود است.

۴-چرا اصلاح طلبان اینقدر اصرار به مذاکره با آمریکای جهانخوار داشته و دارند و در همه۳۸سال کذشته در همه ی تنشهای بین ایران و غرب، ایران را مقصر می دانند؟

معتقدم از اختلاف سلیقه عبور کرده ایم و اختلاف اصولی و زیر بنایی است.البته اصلاح طلبان طیف هستند و بخشهایی از آن که از درون "اصلاح طلب بدلی"شناخته می شوند هنوز در پارادایم اختلاف سلیقه هستند اما اجازه میدانداری در جریان را ندارند.

می شود بر سر این مسائل با مبنا قرار دادن نگاه امام بیشتر بحث نمود.

 و فلسفه شهادت حسین بن علی(ع) نیز این بود که می‌خواست اسلام را در مرحله عمل زنده کند.

استاد مطهری/نبرد حق و باطل / ص 98

یکی از سنت های خداوند که در آیاتی از قرآن کریم به آن اشاره شده این است که کینه مریض دلان سیاسی نسبت به ولیّ مسلمین و مؤمنان به او را روزی آشکار خواهد کرد. کینه ای که همواره سعی در کتمان آن داشتند:

✳️«أَمْ حَسِبَ الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ أَنْ لَنْ یُخْرِجَ اللَّهُ أَضْغانَهُمْ * وَ لَوْ نَشاءُ لَأَرَیْناکَهُمْ فَلَعَرَفْتَهُمْ بِسِیماهُمْ وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ فِی لَحْنِ الْقَوْلِ؛ آیا کسانى که در دلهایشان بیمارى است گمان کردند خدا کینه‏هایشان را ظاهر نمى‏کند؟! * و اگر ما بخواهیم آنها را به تو نشان مى‏دهیم تا آنها را با قیافه‏هایشان بشناسى، هر چند مى‏توانى از طرز سخنانشان آنها را بشناسى.» (محمد:30- 29)
بدون هیچگونه توضیح اضافه تری، مخاطبان عزیز را تنها به تأمل در بخش هایی از تفسیر این آیات شریفه (برگرفته از تفسیر نمونه) دعوت می کنم:

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
احتراما همانطور که مستحضرید رئیس مجلس شورای اسلامی در پاسخ به تذکری در تریبون رسمی مجلس تلویحا آن شورا را به خودپسندی و تضییع حقوق قانونی ملت و برخورد و رد صلاحیت کسانی که اعتراضی به آن شورا ابراز نمایند متهم نموده است ، چندی قبل رئیس جمهور نیز تلویحا اظهار نظر در مورد شورای نگهبان و آرای آن شورای محترم و قانونی را دارای تبعاتی غیر منصفانه دانسته که ممکن است موجب رد صلاحیت افراد گردد و قبل از آن هم مرحوم رفسنجانی با دیدگاهی که معلوم نبود در کدام آموزه دینی و انقلابی ریشه دارد اعتراضاتی را به آن شورا وارد نموده بودند.
حضرات محترم مستحضرید این ادعاها از سوی مسئولان تراز اول کشور می تواند موجب سلب اعتماد مردم از آن نهاد قانونی که مجلس بدون وجود آن بی اعتبار است ، گردد.
خواهشمند است در صورت صلاحدید پاسخ بفرمایید ادعاهای این آقایان در مورد آن شورا قابل اعتناست و صحت دارد و خدای نخواسته آن شورای محترم معاذالله تا این حد اسیر و ذلیل نفس است که از ابزار قانونی در اختیارش برای رد و قلع و قمع منتقدین و معترضین استفاده می نماید ؟
در غیر این صورت آیا این آقایان واقعا صلاحیت تکیه بر حساس ترین کرسی های مسئولیت در جمهوری اسلامی که شورای نگهبان یکی از اساسی ترین ارکان حفظ اسلامیت آنست را دارند؟
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته
مهدی کوچک زاده
دانشیار دانشگاه تربیت مدرس
نماینده دوره های ٧ ، ٨ و ٩ مجلس شورای اسلامی

امیرحسین ثابتی
ادیشب محمد رضا باهنر در گفتگو با وحید یامین پور در شبکه افق سخنانی را مطرح کرد که برای شناخت چهره واقعی «جناح راست» و جریان به اصطلاح اصولگرا بسیار مفید بود. اما سخنانش نکته مهم تری هم داشت؛ آنجایی که در مقام دعوا با قبیله اصلاح طلبان گفت: «در این یک سالی که لیست امید وارد مجلس شده دقیقا چه عملکرد مفیدی داشته است؟»

باهنر به اصطلاح خواست با طرح این سوال، قبیله ی رقیب را به چالش بکشد اما توجه ندارد که اگر قرار باشد لیست امید بعد از یک سال پاسخگوی عملکردش در پارلمان باشد، قبل تر خود ایشان باید پاسخ دهد بعد از 7 دوره حضور در مجلس (28 سال!) دقیقا چه مشکلی از مشکلات مردم حل کرده است؟

ضمن اینکه بخشی از همان لیست امید نیز متشکل از رفقای دیروز باهنر هستند، کاظم جلالی ها و بهروز نعمتی ها و حتی علی مطهری هایی که در گذشته به اسم قبیله اصولگرایی وارد مجلس شدند و امروز سر از قبیله اصلاحات و اعتدال در آورده اند آن روی سکه سیاست ورزی محمد رضا باهنر به اصطلاح اصولگرا هستند و هر دو در یک نقطه مشترک: «دور از مردم و درگیر بازهای سیاسی»

این ویژگی مشترک چپ و راست در سپهر سیاسی ایران است. نتیجه بازتولید و تقلید اشرافیت و الیگارشی «دو حزبی» از سیستم سیاسی امریکا نتیجه بهتر از این نخواهد داشت! قبیله اول الهه راستگو تربیت و به جمنا صادر می کند و قبیله دوم کاظم جلالی هایش را به لیست امید می فرستد! و آنچه در نهایت مغفول می ماند بحث های واقعی، گفتمانی و کارشناسی درباره انقلاب و مردم است!

این مشکل نیز با امثال عارف و باهنر و کواکبیان و مصباحی مقدم حل نمی شود! با اراده عمومی مردم با انتخاب «انقلابی ها» حل می شود.

کبری آسوپار
📍خودسوزی همسر یک جانباز آتشی نیست که پخش مستقیم تلویزیونی یا خبررسانی لحظه به لحظه ی تلگرامی داشته باشد؛ عدالت وقتی شروع به فروریختن می کند، زیاد صدا ندارد، برای مردم هیجان ندارد، بازدید مسئولین هم ندارد، اما یک روز همه مان زیر آوارش خفه می شویم. شاید کسی هم نماند که حتی جنازه مان را بیرون بکشد. مرگ عدالت، همه را با هم می کشد؛ مرگ خاموش...

مهدی محمدی
تفصیل این موضوع را خواهم نوشت اما اجمالا بگویم حجم قشون کشی که برای بقای روحانی شده حقیقتا شگفت انگیز است. از یمین و یسار، با ادعاها و در پوشش های مختلف، به میدان آمده اند که مبادا کابوس اولین دولت تک دوره ای ایران محقق شود. ارزش روحانی برای کارگردانان پس صحنه تا بدان جاست که حتی برخی پوشش های بسیار گرانقیمت را سوزانده و ژنرال ها را به میدان فرستاده اند تا نقش سرباز پیاده را ایفا کنند. هدف، در یک جمله، این است که "مجبورتان کنند وارد بازی آنها بشوید." تردید ندارم آقای رییس بسیار بیش از این درشتی خواهد کرد. نمایش های دیگر هم تازه آغاز شده و نسخه های پیشرفته تر آن، عن قریب از راه خواهد رسید. با آشکار شدن بهره مندی انقلابیون از یک تشکیلات کشوری و بالا رفتن احتمال اجماع روی یک کاندیدا، این تلاش ها به طرز فوق العاده ای تشدید شده است. انقلابیون اکنون تکلیفی کاملا روشن دارند: به راه خویش بروند و در کوره راه ساخته شده به دست این و آن نیفتند؛ نتیجه ان شا الله تضمین شده است.

امیرحسین ثابتی
امروز مجلس دهم به ریاست علی لاریجانی و پشتیبانی فراکسیون امید قانونی را تصویب کرده که بر اساس آن سقف حقوق مدیران تا 24 میلیون تومان مجاز خواهد بود. از طرف دیگر همزمان با بحران خوزستان، سیل سیستان و بلوچستان، افزایش بیکاری، تشدید رکود اقتصادی و ... امروز صالحی امیری وزیر ارشاد اعلام کرده 6 وزیر کابینه دولت روحانی (یک سوم کل وزیران) برای حل مشکل بازی «کلش آو کنز» وقت گذاشته اند!

در اینکه چنین وضعیتی غیر قابل تحمل است تردیدی نیست اما قبل از آنکه نوک پیکان انتقاد سمت مسئولان مجلس و دولت برود باید سمت خود «مردم» برود چون چنین مجلس و دولتی نتیجه مستقیم دو انتخاب اکثریت مردم در 24 خرداد 92 و 7 اسفند 94 است؛ نه آنکه مردم با چنین هدفی این وضعیت را بوجود آورده باشند اما وقتی انتخاب ها بر اساس یک «کلید» یا «تکرار کردن» کسی باشد که نوع نگاه و دغدغه اش نسبت به مردم مشخص است؛ نتیجه کار بهتر از این نخواهد شد.

به نظرم امروز لا اقل آن بخش از مردمی که در سالهای گذشته انتخابشان امثال حسن روحانی، علی لاریجانی یا لیست امید بوده خیلی نباید از وضع کنونی ناراضی باشند زیرا این وضعیت نتیجه مستقیم انتخاب خود آنهاست و این وضعیت تغییر نخواهد کرد مگر آنکه نوع نگاه و انتخاب خود مردم تغییر کند.

ولایتی و مهاجرانی

امیرحسین ثابتی
 خلاصه آنچیزی است که در انتخابات 92 گذشت و به بیان دقیق تر یک دوره "جریان شناسی سیاسی" است!

سال 92 از علی اکبر ولایتی راست سنتی به اصطلاح اصولگرا تا محسن رضایی به اصطلاح مستقل تا حسن روحانی به اصطلاح معتدل تا عارف به اصطلاح اصلاح طلب تا مهاجرانی ضد انقلاب لندن نشین؛ بر یک نکته "وحدت گفتمانی" داشتند: نه به تنها کاندیدای انقلابی در صحنه و جا انداختن این مساله که باید با آمریکا مذاکره کنیم.

اتفاقا نتیجه هم گرفتند و انتخابات را بردند چون "در عمل" با هم "وحدت" کردند. نه جبهه ای راه انداختند و نه تشکیلاتی؛ اما در عرصه عمل "یک حرف" را زدند. حالا با این تجربه انتخابات 96 در پیش است و ضرورت وحدت کسانی که حرفهایشان علیه اشرافی گری؛ فساد؛ فتنه، برجام و مسایل ایجابی مانند عدالت، اداره کشور با نگاه تخصصی، انقلابی گری و ... مشخص است کاملا حس میشود. اما در عمل چه اتفاقی افتاده؟ آیا میتوان با محسن رضایی و باهنر و ابوترابی و مصباحی مقدم و آل اسحاق و سایر همفکران ولایتی به وحدت واقعی رسید؟

فکر میکنم چنین وحدتی قبل از آنکه علیه "اصلاح طلبان" باشد، علیه "اصلح طلبان" است...!

در بیمارستان های دولتی پزشکان نه معاینه می کنند و نه جراحی را خودشان انجام می دهند بلکه در مورد اول به گزارش و تشخیص دانشجو گوش می کنند و در مورد دوم هم دستیاران جراح عمل را انجام می دهند و همه جور مزایایی را هم می گیرند. از دید وزیر شان هم حقوق شان حق شان است حتی اگر از نوع نجومی باشد حالا طوری شده که همین ها که در این مملکت بال و پر گرفتند و کار یاد گرفتند و خدا میداند به چه بهایی ( هیچ وقت از اشتباهات شان در مدت آموزش و کار با خبر نمی شویم مگر چه جوری بشه) تهدید می کنند که کار نمی کنند! کاش میشد همشون رو ریخت.... راستی اگه پاکبانان عزیز اعتصاب کنند چی میشه؟ یا همه معلم ها و یا آتش نشانان و یا ... فقط این گروه شکم سیر دلشون کوچیکه و تحمل شون کم؟

پزشک متتعهد

چون دسته آن ازجنس خودمان است.

🔰اگر میخواهید عناصر فتنه رابشناسید، درصفوف داخلی دنبال آنها بگردید.