سراج معلم

لاحول ولاقوة الا بالله العلی العظیم-لا موثر فی الوجود الا الله -امام خامنه ای:ان‌شاءالله تا ۲۵ سال آینده چیزی به نام رژیم صهیونیستی وجود نخواهد داشت

سراج معلم

لاحول ولاقوة الا بالله العلی العظیم-لا موثر فی الوجود الا الله -امام خامنه ای:ان‌شاءالله تا ۲۵ سال آینده چیزی به نام رژیم صهیونیستی وجود نخواهد داشت

سراج معلم

هدف دادن اطلاعاتی در مورد دین و دنیاست
امیرالمومنین در حدیثی زیبا در راستای بصیرت افزایی می فرمایند: « کور آن کسی نیست که چشم ندارد ، بلکه کسی است که بصیرت ندارد. (کنزالعمال حدیث 1220) امام صادق(ع) می فرماید: عموی ما عباس بن علی، بصیرتی نافذ و استوار داشت. تعریفی بسیار زیبا از بصیرت : ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺑﺰﺭﮔﺎﻥ ﺧﺪﻣﺖ مقام معظم ﺭﻫﺒﺮﯼ ﺭﺳﯿﺪﻧﺪ ﻭ ﻋﺮﺽ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﺍﯼ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻭ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯿﻢ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺑﺎ ﺑﺼﯿﺮﺕ ﺗﺮﺑﯿﺖﮐﻨﯿﻢ. آقا ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ: ﻣﻨﻈﻮﺭﺗﻮﻥ ﺍﺯ ﺑﺎ ﺑﺼﯿﺮﺕ ﭼﯽ ﻫﺴﺖ؟ ﻋﺮﺽ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ: ﮐﺴﺎﻧﯽ ﻣﺜﻞ ﻣﻘﺪﺍﺩ ﮐﻪ ﭼﺸﻤﺸﺎﻥ ﺑﻪ ﺩﻫﺎﻥ ﻣﻮﻻﯾﺸﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﮔﻮﺵ ﺑﻪ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻭﻟﯿﺸﺎﻥ... آﻗﺎ ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ: ﺍﯾﻦ ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ، ﺍﻣﺎ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺑﺼﯿﺮﺕ ﺍﯾﻦ ﻧﯿﺴﺖ. ﻣﻨﻈﻮﺭ ﻣﻦ ﺍﺯ ﻓﺮﺩ ﺑﺼﯿﺮ, ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﻣﺜﻞ ﻣﺎﻟﮏ ﺍﺷﺘﺮ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ امیرالمؤمنین (علیه سلام) ﺩﺭ ﻭﺻﻔﺶ ﻣﯿﻔﺮﻣﺎﯾﻨﺪ: مالک ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ ﺍی اﺳﺖ ﮐﻪ ﺍگرﺩﺭ ﺑﯿﺎﺑﺎﻧﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﻣﻮﻻﯾﺶ ﻭ ﻣﺸﮑﻠﯽ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﭘﯿﺶ ﺑﯿﺎﯾﺪ، ﺩﻗﯿﻘﺎ" ﮐﺎﺭﯼ را ﻣﯿﮑﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻧﺰﺩ ﻣﻮﻻﯾﺶ ﺑﻮﺩ، ﻣﻮﻻﯾﺶ ﻫﻤﺎﻥ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﺍﻣﺮ ﻣﯿﮑﺮد... ﺑﺼﯿﺮﺕ ﯾﻌﻨﯽ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﺭ ﻏﯿﺒﺖ ﻣﻮﻻﯾﺖ هم ﺑﺪﺍﻧﯽ ﺍﻭ ﺍﺯ ﺗﻮ ﭼﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ ﻭ ﻫﻤﺎﻥ ﺭﺍ عمل کنی به نقل از qaemworld.blog.ir - هرگونه برداشت از این وبلاگ حتی بدون ذکر منبع آزاد است!

آخرین نظرات

البته یک بحث دیگر هم اسرائیلی‌ها دارند که بحث پول است؛ چون وضعیت اقتصادی دولت اسرائیل بسیار نامناسب و خراب است، صهیونیست‌ها می‌خواهند که این توافق را بهانه کنند تا از سه میلیارد دلاری که سالانه از امریکا می‌گیرند، بیشتر بگیرند. برای همین فریاد می‌زنند که با این توافق امنیت ما به خطر افتاده و پول و سلاح بیشتری بدهید!

گفت‌وگو با دکتر ایزدی درباره خط قرمزهایی که در توافق رد شده است؛
 پشت پرده ناراحتی نتانیاهو از توافق/ آمریکا روزی نیست که حرف از تهدید ایران نزند
البته یک بحث دیگر هم اسرائیلی‌ها دارند که بحث پول است؛ چون وضعیت اقتصادی دولت اسرائیل بسیار نامناسب و خراب است، صهیونیست‌ها می‌خواهند که این توافق را بهانه کنند تا از سه میلیارد دلاری که سالانه از امریکا می‌گیرند، بیشتر بگیرند. برای همین فریاد می‌زنند که با این توافق امنیت ما به خطر افتاده و پول و سلاح بیشتری بدهید!

 دکتر فؤاد ایزدی از همان روزهای اولی که دولت به دنبال امضای توافق موقت ژنو بود، با حضور در همایش‌های کارشناسی و مصاحبه‌های متعدد، به‌صورت فنی و تخصصی نسبت به محتویات مندرج در توافق‌ هسته‌ای ایران و گروه ۱+۵ واکنش نشان می‌داد و دفتر ایشان در دانشکده مطالعات جهان به محل رجوع متخصصین و خبرنگاران برای کسب اطلاعات درباره روند و نوع نگاه امریکایی‌ها به توافق با ایران تبدیل‌شده بود.پس از اعلام رسمی جمع‌بندی مذاکرات هسته‌ای در وین هم جزو اولین کسانی بود که متن برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت را مطالعه کرد و نسبت به عبور گسترده از خط قرمزهای اعلام‌شده توسط مجلس و رهبر انقلاب هشدار داد؛ هشدارهایی که به دلیل تسلط وی بر متن و همچنین آشنایی او با ساختار مناسبات سیاسی در نظام ایالات‌متحده، دقیق و کارشناسی بودند و هیچ‌وقت جوابی از سوی دولت و تیم مذاکره‌کننده نسبت به آن‌ها داده نشد. همه این‌ها باعث شد تا در یک ظهر گرم تابستانی به دانشگاه تهران برویم و با دکتر ایزدی درباره روند تصویب برجام در کنگره امریکا و همچنین جزئیات مطرح‌شده در قطعنامه جدید شورای امنیت سازمان ملل صحبت کنیم.به گزارش رجانیوز مشروح گفت‌وگوی ایزدی با مجله رمزعبور در ادامه آمده است:

 

***

 

جناب دکتر؛ بهعنوان اولین سؤال به نظرم بد نیست این را بدانیم بااینکه دولت امریکا حق وتو دارد و میتواند نظرات کنگره را رد کند اما وقت میگذارد تا مجلسشان را توجیه کند ولی در ایران بااینکه اینطور نیست و دولت چنین حقی ندارد اما پاسخگو هم نیست. به نظر شما دلیل اهمیت کنگره برای امریکا چیست؟

 

سیستم حکومتداری در امریکا قدمت زیادی دارد. البته سیستم دیوانی ایران قدمت بیشتری از امریکا دارد اما چون ما یک سابقه پادشاهی در کشور داریم، سیستم حکومتداری امریکا از ما جلوتر، دقیقتر و جدیتر هست. نتیجه این سابقه پادشاهی این است که گاهی اوقات به قانون توجه کمتری میشود و نخبگانی که صاحب نفوذ و قدرت هستند بیشتر مورد توجه قرار میگیرند.

 

پس توجه به قانون در امریکا به نسبت کشور ما متأسفانه بیشتر است. بهعنوان مثال مصوبه مجلس که یک ماه پیش تصویب شد در آن سه بند آورده و گفتهاند اگر به این سه بند توجه نشود، نتیجه مذاکرات معتبر نیست. حالا ببینید که در داخل کشور چقدر به این بحث توجه شده است! جالب اینجاست که در آخر این مصوبه آمده که بنابر بند ۷۷ و بند ۱۲۵ قانون اساسی، نقش مجلس در توافقاتی که موجب تحول کشور میشود، برجسته است و این یعنی از نظر قانون اساسی، جمهوری اسلامی در این حوزه ادبیات قویتری نسبت به قانون اساسی امریکا دارد اما از نظر توجه، درک و فهم اینطور نیست.

 

میخواهم نتیجه بگیرم که افرادی که قانون اساسی کشورمان را تنظیم کردند و بعد به تصویب مردم رساندهاند از افرادی که قانون اساسی امریکا را نوشتند هوشمندتر بودهاند اما افراد امریکایی به آن عمل میکنند و ما در ایران نه. چون سابقه عدم توجه به قانون در کشور ما وجود دارد، قانونی که الآن تصویبشده خیلی به آن توجه نمیشود. یعنی فردی که در رأس قوهمقننه است احساس میکند که میتواند کل مجلس را مدیریت کند؛ چه در این مورد و چه موارد دیگر که این موضوع اصلاً خوب نیست. مثلاً متن قانونی که اول تصویب شد، متن قویتری بود و بعد هیأترئیسه این متن را رقیق کردند. تأسفبار اینکه در حال حاضر افرادی میخواهند به همین متن قانونی رقیق هم بیتوجه باشند. پس جواب سؤال شما این است که در امریکا قانونگرایی جدیتر و مهمتر است و متأسفانه در کشور ما این سیستم اداری قانونمند به آن اندازهای که باید جدی گرفته شود، جدی گرفته نمیشود.

 

شما یک جمله طلایی علیه برجام گفتید که از ۱۹ خط قرمز رهبری، ۱۸ و نیم تای آنها رعایت نشدهاند. درباره آن توضیح بدهید.

من واقعاً علیه برجام ننوشته بودم؛ بلکه عین متن را با عین قانون تصویبشده در مجلس تطابق دادم. اگر ما کشوری داریم که به قانونهای خود، مجلس و قانون اساسی خود توجه میکند، باید مشخص شود این بندهایی که در قانون الزام دولت به حفظ حقوق هستهای آمده آیا رعایت شده یا نقض شده است؟ اجازه بدهید مصوبه مجلس را با هم بخوانیم و با آن جلو برویم. اگر ما بخواهیم مبنا را مصوبه مجلس قرار بدهیم که با ۲۱۳ رأی تصویبشده است و شورای نگهبان آن را تأیید کرده، در ابتدای آن مصوبه این مسأله آمده که بر اساس منافع ملی هرگونه نتایج و مذاکرات هستهای با ۱+۵ در صورتی معتبر است که الزامات زیر بهصورت شفاف رعایت شود.

 

بند اول میگوید: لغو تحریمها بهطور یکجا و کامل باید در متن توافقنامه درج شده و در روز اجرای تعهدات ایران اجرا شود.

 

اولاً ما در روز اجرا لغو نداریم؛ بلکه در روز اجرا تعلیق داریم. هم قطعنامههای اروپا، هم قطعنامههای امریکا و سازمان ملل قابلیت برگشت دارند. قطعنامه اروپا قرار است بعد از ۸ سال لغو شود. قطعنامه امریکا هم «شاید» بعد از ۸ سال لغو شود. چون در متن برجام که نگاه کنید کلمه Seek آمده و این به معنی سعی خواهد کرد، تلاش خواهد کرد، پیگیری خواهد کرد و درخواست خواهد کرد است و چیز قطعی نیست که حتماً لغو شود. این قطعنامه درباره تحریمهای امریکا است که اصلاً معلوم نیست بعد از ۸ سال لغو در کار باشد و معلوم نیست کنگره کاری که گفته انجام بدهد.

 

از سوی دیگر تحریمهای سازمان ملل هم ادامهدار خواهد بود. در روز اجرای توافق، لغو قطعنامهها را داریم ولی لغو قطعنامه با لغو تحریمها متفاوت است و تحریمها ادامه پیدا خواهد کرد. همین سروصداها درباره بحث تسلیحاتی که ۵ سال و بحث موشکی که ۸ سال طول میکشد، واقعاً عجیب است. بر اساس متن قطعنامه ۱۹۲۹ اگر ایران صرفاً پای میز مذاکره بیاید، باید این قطعنامه در حوزههایی که در آن وجود دارد و به آن توجه شده لغو شود؛ فقط اینکه ایران پای میز مذاکره بیاید. حتی جانکری هم این نکته را هم در کنفرانس مطبوعاتی در وین و هم در جلسه استماع سنا گفت.

 

در وین از او پرسیدند که بعد از ۵ و ۸ سال چه میشود؟ پاسخ داد بر اساس متن ۱۹۲۹ ما باید همین الان این تحریمها را لغو میکردیم اما ایران پای میز مذاکره آمد و توافق کردیم که این مدتها را اضافه کنیم.

 

پس اساساً خبری از لغو تحریمها در روز اجرای توافق نیست. حتی از کلمه لغو هم استفاده نشده است. ۴ عبارت Suspend در متن داریم؛ ۱۲ Terminate Implementation هم داریم که این یعنی خود قانون لغو نمیشود؛ بلکه اجرایش متوقف میشود. مثل اینکه میگویند روزهای جمعه در تهران اجرای طرح ترافیک متوقف میشود. این به معنای آن نیست که طرح ترافیک حذف شده است. در مجموع ۲۳ مورد یا تعلیق است یا عبارتی است که به مفهوم تعلیق است. حال چه مشکلی با تعلیق وجود دارد؟ مشکل تعلیق این است که ما از این به بعد باید دعا کنیم که رؤسای جمهور امریکا نسبت به ایران نظر مثبتی داشته باشند! چون تعلیق دست رئیسجمهور است و میتواند از کنگره درخواست تعلیق کند یا نه.

 

 ما در تاریخ امریکا داریم که دولتی متنی را امضا کرده و بعد دولت بعدی نقض و لغو کرده است. مثلاً نیکسون تصویب کرد و ریگان لغو کرد، مذاکرات با کرهشمالی را بوش پدر تأیید کرد و بوش پسر لغو کرد. الآن همین «جب بوش» که برادر جرج است و در نظرسنجیها رتبه اول جمهوریخواهان است، صراحتاً مصاحبه کرده و گفته است من در روز دوم ریاستجمهوریام این توافق را لغو میکنم و این جزو فاجعاتی هست که اوباما در مورد سیاست خارجی ایجاد کرده است. همچنین آقای اسکات واکر که نفر دوم در نظرسنجیها هست گفت که من روز اول ریاستجمهوریام لغو میکنم؛ یعنی یک کورس کاندیدهای ریاستجمهوری با هم گذاشتند که چه کسی زودتر میرود و این را لغو میکند! البته جالب اینجاست که دموکراتها هم وضعیت بهتری ندارند. خانم کلینتون چند وقت پیش مصاحبه کرده بود که ایران دشمن سنتی ما است.

 

باید توجه داشته باشیم که اوباما ۱۹ ماه دیگر بیشتر رئیسجمهور نیست و ما توافقمان در محدوده ۲۰ ساله است. فکر نمیکنم که ۱۹ ماه باید ملاک تصمیمگیری ما قرار بگیر؛. حالا مثلاً تیم مذاکرهکننده ما با کری نشست و صحبت هم کرد و رفیق هم شد ولی تأثیرش بعد از دوران ریاست جمهوری اوباما چیست؟ بعضی از دوستان تیم مذاکرهکننده سر میز با اینها عکس میگرفتند و همدیگر را به اسم کوچک صدا میزدند که یعنی روابط خوب است ولی واقعاً اینطور نیست.

 

مشکل تعلیق این است که حتی اگر ایران به تعهداتش عمل کند و آژانس هم راستی آزمایی کند و اوباما اگر اتفاق خاصی نیفتد و آژانس و طرف مقابل اذیت نکند، احتمال تعلیق چندماهه را اجرایی کند اما بعد که رئیسجمهور جدید بیاید باید درخواست تعلیق بدهد؛ چون اتوماتیک تعلیق ادامه پیدا نمیکند. حالا آقای بوش و یا اسکات واکر یا بقیه میخواهند درخواست تعلیق تحریمهای ایران را بدهند؟! واقعاً اینگونه نیست.

 

چند روز پیش هم همین افراد در جلسه سنا به کری گفتند که این متنی که شما تأیید کردید از نظر حقوقی هیچ الزامی برای ما ایجاد نمیکند. جواب کری هم این بود که بله؛ حق با شماست! خود کری ۲۰ اسفند سال پیش در کمیسیون روابط خارجی سنا گفته بود که این متن Legally Biding نیست. ما آن موقع متوجه نمیشدیم که چطور میشود که امریکا دو سال مذاکره کند و به یک متن نهایی دست پیدا کند ولی از نظر حقوقی الزامآور نباشد که بعد خانم شرمن جواب ما را داد که در ابتدای برجام نوشته شده که این تعهداتی که اینجا ذکر شده داوطلبانه است؛ منتهی داوطلبانه فقط برای ما.

 

متأسفانه وظایفی که ایران باید انجام بدهد کاملاً مشخص است. بهعنوان مثال گفته شده که ما باید سانتریفیوژها را از نطنز برمیداریم و از جایش میکنیم و حتی اتاقی که باید این سانتریفیوژها در آن قرار بگیرد هم مشخص شده است اما در این حال طرف مقابل چکار باید بکند؟ زمانی که ایران به تعهداتش عمل کرد، راستی آزمایی شد، آژانس و ۱+۵ مشکلی ایجاد نکرد و همه چیز بهخوبی پیش رفت یعنی در بهترین حالت بحث تعلیق وجود دارد؛ آنهم برای مدتی کوتاه که معلوم نیست تا چه زمانی است؛ چون آقای اوباما ۱۹ ماه رئیسجمهور خواهد بود و بعد از آن مدت نه آقای اوباما رئیسجمهور است و نه آقای کری وزیر خارجه.

 

حالا این مسأله را هم باید درنظر داشت که یک مدتی طول میکشد که ایران کارهایی که برایش موظف شده انجام بدهد و نهایتاً هم آژانس راستی آزمایی کند که حداقل شش ماه تا یک سال وقت میگیرد. پس در بهترین حالت، آقای اوباما فرصت پیدا میکند که شاید ۵ یا ۶ ماه بعضی از تحریمها را تعلیق کند. درواقع طرف مقابل الزامی به اجرای تعهداتش ندارد ولی ما داریم؛ چون ما قطعنامه سازمان ملل داریم و اگر اجرا نکنیم برمیگردیم به حالت ابتداییمان ولی طرف مقابل اگر قطعنامه سازمان ملل را اجرا نکند، هیچ اتفاقی برایش نمیافتد. چون روش برخورد شورای امنیت سازمان ملل صدور قطعنامه است و علیه ما قبلاً قطعنامه داده و باز هم میتواند بدهد. در تاریخ ۷۰ ساله سازمان ملل، یک مورد قطعنامه سازمان ملل شورای امنیت علیه امریکا صادر نشده است چون کسی پیگیری آن نبوده است؛ مثلاً این همه کشتاری که امریکاییها کردند هیچگونه قطعنامهای علیه آنها نیست چون آنها براحتی میتوانند وتو کنند.

 

از سوی دیگر، یکی از کارهایی که کشور باید اصرار کند این است که روز توافق ما امضا میخواهیم. روز توافق هنوز نرسیده و بعد از ۹۰ روز است و اگر کنگره مشکلی ایجاد نکند بعد از ۹۰ روز ما روز توافق داریم و آنجا باید درخواست ایران این باشد که این کشورها وزرای خارجیشان بیایند و امضا کنند و آنجا عکس بگیرند. عکس گرفتن خالی، الزام حقوقی ایجاد نمیکند بلکه این امضا هست که الزام حقوقی ایجاد میکند. شما ببینید آقای روحانی روز توافق وین سخنرانی داشتند و فرمودند که مذاکرات شبیه خانه خریدن است؛ شما یک پولی میدهید و یکچیزی میگیرید. حال سؤال این است که آیا شما در دفتر ثبت اسنادی که میروید، میگویید که من میخواهم خانه بخرم ولی امضا نمیکنم؟ خب آنوقت رئیسدفتر قبول نمیکند. پس ما و شما برای خرید یک خانه هم نمیتوانیم امضا نداشته باشیم.

 

یکی از وکلای آقای اوباما صراحتاً تأکید کرد که تیم مذاکرهکننده امریکا این موفقیت را داشتهاند که متنی تولید کنند که از نظر حقوقی، نه دست رئیسجمهور بعدی را میبندد نه دست کنگره را. به این دلیل بحث تعلیق برای ما مشکل است؛ چون همه باید دعا کنیم که رئیسجمهور بعدی که میآید همین مسیر اوباما را ادامه بدهد! اما میبینید اظهارات کاندیداهای ریاست جمهوری چگونه است و مثالش را برای شما زدم. یعنی اگر رئیسجمهور بعدی نخواست تعلیق کند، آیا میتواند بهانه ایجاد کند؟ بله؛ ما در متن قطعنامه برای طرف مقابل راههای فرار متعددی داریم. یکی بند شش قطعنامه است که بحث ارسال اسلحه را به خارج از ایران مطرح و منع میکند. این یک راه فرار است. چرا؟ چون اگر در لبنان یا عراق یا در جاهای دیگر اسلحه ایرانی پیدا کنند، طرف امریکایی میتواند اعلام کند که ایران قطعنامه ۲۲۳۱ را نقض کرده است. بحث بازرسیهایی که در بند ۷ هست هم خود یک راه فرار است. شما بر اساس بند هفت به سازمان ملل مجوز بازرسی میدهید که از محمولههایی که وارد ایران میشوند یا اینکه از ایران خارج میشوند، سرک بکشند. همه کشورها میتوانند از این مسأله استفاده کنند؛ یعنی درآینده حتی بحرین یا امارت هم میتواند از این قطعنامه استفاده کند!

 

بیایید درباره یک مسأله دیگر بحث کنیم. شما میدانید که سلاحهای کروز ظرفیت حمل مواد انفجاری متعارف را دارند؛ یعنی سلاح کروز طوری طراحی شده که مواد انفجاری متعارف را بتواند حمل کند. کلاهک هستهای هم وزن خاصی ندارد و خیلی بیشتر از مواد انفجاری متعارف نیست. ازاینجهت اگر سلاح کروزی امکان حمل مواد انفجاری متعارف را دارد، کلاهک هم میتواند حمل کند. حرفی که ایران میزند میگوید که ما چون بمب هستهای نداریم، اینها را برای حمل کلاهک هستهای طراحی نکردیم ولی حرف طرف مقابل این است که ما کاری نداریم که شما این را برای چه چیزی طراحی کردید! اگر اجازه حمل سلاح هستهای را بدهد، این جزو موارد ممنوعه حساب میشود حالا فرض کنید ما سر این مسأله دعوایمان بشود. آنوقت چه اتفاقی میافتد؟ آن بحث مکانیسم ماشه و بندهای ۱۱ و ۱۲ قطعنامه شورای امنیت که بهصورت خودکار بعد از ۳۰ روز امکان این وجود دارد که تحریمها دوباره برگردد، اجرایی میشود و ما به پله اول برگردیم!

 

پس اساساً بحث لغو در قطعنامه و برجام نداریم و فقط تعلیق است که این یعنی نقض بند اول مصوبه قانونی مجلس شورای اسلامی.

 

حالا بند دوم را با هم بخوانیم: آژانس بینالمللی انرژی اتمی در چارچوب توافقنامه پادمان، مجاز به انجام نظارتهای متعارف از سایتهای هستهای است و دسترسی به اماکن نظامی، امنیتی و حساس و غیرهستهای و سؤال از دانشمندان ممنوع است و باید مصوبه شورای عالی امنیت ملی رعایت شود.

 

آیا در توافق برجام و قطعنامه به بند دو توجه لازم شده است؟ خیر توجه نشده. ما پروتکل الحاقی را پذیرفتیم و بر اساس این پروتکل دسترسی به سایتهای نظامی و دانشمندان وجود دارد؛ یعنی هم میتواند به افراد مختلف دسترسی داشته باشد و هم به سایتهای غیرهستهای. این نکته درست است که پروتکل الحاقی محدودیت دارد؛ یعنی شما میتوانید با طرف مقابل چانه بزنید و از آن محدودیتها استفاده کنید ولی در عمل چون بند ۵ پروتکل الحاقی بحث راضی شدن و تأیید آژانس است و بند هفتم بحث کامل بودن اطلاعات است، ازاینجهت طرف مقابل اگر شما مانعی برایش ایجاد کنید بهراحتی میتواند بگوید که ایران همکاری نکرد. پس این هم میشود نقض مورد دوم؛ یعنی بر اساس پروتکل الحاقی هم بند ۲ مصوبه قانونی مجلس نقض شده است. مشکل این است که اگر شما به برجام توجه کنید، متوجه میشوید که نه تنها اجرای پروتکل الحاقی پذیرفته شده بلکه بسیار فراتر از پروتکل الحاقی را هم پذیرفتهایم؛ چون ما بر اساس برجام پذیرفتهایم که متن مدرک ۲۵۴ آژانس را قبول و اجرا کنیم. آژانس متنهایی که تولید میکند، یک شماره به آنها میدهد که در این متن، ۸۴ صفحه از ریز اقلامی که استفاده دوگانه و مضاعف دارند مشخص شده است که بسیار فراتر از بحث هستهای است.

 

این مسأله به این دلیل است که دانش هستهای، علم مهم و پیشرفتهای هست و علوم مختلف و رشتههای مهندسی مختلف باید بیایند و دستبهدست هم بدهند تا شما دانش هستهای پیدا کنید. خیلی اوقات ابزاری که به درد هستهای میخورد به درد مهندسی مکانیک و مهندسی شیمی هم میخورد و بر همین اساس، طرف مقابل میخواهد مانع بهرهبرداری بدون محدودیت ایران از این ابزارها و از این تکنولوژیها شود.

 

اگر شما لیست مندرج در متن شماره ۲۵۴ را نگاه کنید، همه جور موردی که به درد خیلی از مباحث غیرهستهای میخورد در آن هست؛ دوربینهای سرعت بالا، نرمافزارها، سختافزارهای صنعتی، پمپهای تخلیه و بعضی از آلیاژهای فلزاتی مثل آلومینیوم، آلیاژهایی با قدرت بالا که این موارد هم در صنایع هستهای هم در صنایع دفاعی و هم در محیطهای دانشگاهی ممکن است استفاده شود و... که طرف مقابل میخواهد همه اینها را کنترل کند؛ یعنی بر اساس متن برجام اگر ایران بخواهد یکی از این اقلام را بخرد، اولاً باید از یک کمیته اجازه بگیرد. بعد اگر اجازه داد، آن فروشنده و دریافتکننده جزئیات اطلاعات محصول را باید به این کمیسیون که شامل نمایندگان ۱+۵ هست، بدهند؛ یعنی در متن برجام گفته اسم، آدرس، شماره تلفن، آدرس ایمیل و تمام این جزئیات باید داده شود. همچنین طرف مقابل این حق را برای خود محفوظ میداند که به ایران بیاید و یک بازرسی هم اینجا بکند که مبادا از این ابزار برای صنعت هستهای استفاده شود. یعنی به بهانه هستهای هم میخواهند در سایتهای نظامی و هم سایتهای صنعتی و هم سایتهای دانشگاهی سرک بکشند. مسأله تأسفبار در این زمینه این است که یک بند ۷ ضمیمه قطعنامه داریم که به همه کشورهای جهان اجازه بازرسی میدهد! یعنی هم امریکا، انگلیس و فرانسه میتوانند محمولههایی را که وارد ایران و خارج از ایران میشود  بازرسی کنند و هم، همه کشورهای جهان! یعنی هیچ محدودیتی در این زمینه ایجاد نکردهاند که قطعاً این وضعیت برای استقلال کشور مشکلات جدی را ایجاد میکند.

 

پس بند دوم مصوبه قانونی مجلس هم رعایت نشده است. حالا به سراغ بند سوم برویم. متأسفانه مورد سوم هم که در آن آمده هیچ محدودیتی برای کسب دانش و فناوری صلحآمیز هستهای، تحقیق و توسعه پذیرفته نیست، بهصورت گسترده نقض شده است؛ چرا که ما محدودیتهای گستردهای را پذیرفتیم و این نکتهای هست که در اظهارات دکتر صالحی هم تأیید شده است. بعد از ۸ سال ما تازه امکان تحقیق و توسعه روی ۳۰ سانتریفیوژ IR۸ را پیدا میکنیم! قبل از هشت سال، تعداد سانتریفیوژهای پیشرفتهای که میتوانیم استفاده کنیم، یکی دو تا بیشتر نیست؛ آنهم سانتریفیوژهای بدون موتور! سانتریفیوژ بدون موتور هم دقیقاً مثل ماشین بدون موتور است و اصلاً قابلیت ویژهای ندارد.

 

این هم از بند سوم مصوبه مجلس! حالا شما بگویید؛ واقعاً خط قرمزهای نظام در این توافق هستهای رعایت شده است؟!

 

جناب دکتر؛ پس باوجوداین حجم گسترده از دستاوردها برای طرف غربی، چرا برخی از سیاسیون امریکایی مخالف این توافق هستند؟ چون برخی از اعضای دولت همین مسأله را نشانه خوب بودن برجام برای ایران ارزیابی میکنند.

این خیلی مهم است که بفهمیم که طرف مقابل طراحیاش برای ما چیست و دعوا سر چیست؟ آیا دعوا سر این هست که ایران برنامه هستهایاش محدود میشود؟ آیا نتانیاهو از این ناراحت است؟ خیر نه نتانیاهو، نه لابی صهیونیستی و نه سناتورها از این ناراحت نیستند. ناراحتی آنها از این است که نکند خدای ناکرده در این متن یک تحریمی حتی تعلیق شود. متنی هم که تهیه شده براحتی دست مجموعه طرف مقابل را باز میگذارد که هر وقت که دلش خواست بزند زیر همه چیز. چون نه الزام حقوقی دارد و نه طرف مقابل مشکل خاصی دارد.

 

امریکا (هم دموکراتها و هم جمهوریخواهان) و اسرائیل در حوزه هدف اختلاف ندارند و هدفشان سرنگونی جمهوری اسلامی است اما عدهای میگویند که روش صحیح، تحریم بیشتر و فشار بیشتر است تا ایران که الان اوضاعش خیلی خرابشده، کاملاً به فروپاشی برسد. در طرف مقابل، اوباما و تیمش میگویند که ما این رویکرد را ۳۶ سال است امتحان کردهایم و جواب نداده است. سانتریفیوژهای ایران هم از ۱۶۴ عدد رسید به ۱۹ هزار عدد؛ پس باید روش دیگری را امتحان کنیم. دغدغه اول تیم اوباما این است که فکری برای برنامه هستهای ایران کند. بعد این را توضیح میدهند که ما نهایتاً میخواهیم ایران را متوقف و سرکوب کنیم. حالا با ایرانی که قابلیت هستهای دارد میتوان راحتتر مقابله کرد یا ایرانی که قابلیت هستهای ندارد؟ مشخص است که حالت دوم. پس بهتر است اول توانایی هستهای را از آن بگیریم و بعد به سراغ گزینههای دیگر برویم. روی این مسأله هم تأکید میکنند که اگر خواستیم، تحریمها را تعلیق میکنیم و اگر نخواستیم هم بهانه میآوریم. بعد هم در سایتهای نظامی سرک میکشیم و در مقابل هر کار ما، ایران باید به همه تعهداتش عمل کرده باشد. یعنی آنها خیالشان از تعهدات طرف مقابل (ایران) راحت است.

 

جان کری در کمیسیون سیاست خارجی گفته بود: نتانیاهو زمانی که ما ژنو را داشتیم امضا میکردیم، خیلی اعتراض میکرد که ژنو توافق بدی هست اما حالا نتانیاهو به من گفته که ژنو توافق خوبی بوده و بهجای امضای یک توافق دیگر، همان را ادامه بدهید.

 

البته یک بحث دیگر هم اسرائیلیها دارند که بحث پول است؛ چون وضعیت اقتصادی دولت اسرائیل بسیار نامناسب و خراب است، صهیونیستها میخواهند که این توافق را بهانه کنند تا از سه میلیارد دلاری که سالانه از امریکا میگیرند، بیشتر بگیرند. برای همین فریاد میزنند که با این توافق امنیت ما به خطر افتاده و پول و سلاح بیشتری بدهید! برای همین «دنیس رأس»، مسئول پرونده ایران در دوره اول اوباما گفته بود که با توجه به برجام، امریکا باید کمکش را به اسرائیل بیشتر کند.

 

 

نگاهی به برخی اظهارنظرها در دولت و حامیان توافق هستهای این شائبه را به وجود آورده که اصلاً مسأله دولت، توافق هستهای نیست و ارتباط با امریکا است که برای آنها در اولویت قرار دارد و حاضر هستند هر هزینهای را برای ایجاد آن بپردازند. نظر شما در این مورد چیست؟

 

متأسفانه همینطور است. البته این حرف جدیدی نیست و این را آقای ابوطالبی، معاون سیاسی دفتر رئیسجمهور هم چندی پیش گفته بود که ارزش تعامل ایران و امریکا بیش از پرونده هستهای است و این را آسان از دست ندهیم! متأسفانه این اشتباه تحلیلی دوستان در دولت بود که طرف مقابل میخواهد بیاید و با ما تعامل داشته باشد. شما در تاریخ دیپلماسی کشورها ببینید زمانی که چین و امریکا میخواستند به تعامل برسند؛ ویتنام و امریکا میخواستند به تعامل برسند؛ یا همین اخیراً کوبا و امریکا به تعامل برسند و مثلاً سفارت تأسیس کنند، ادبیات دولت ایالاتمتحده چگونه است. شما ادبیات مسئولان را ببینید. طرف مقابل که امریکا باشد، دولتی را که میخواهد با آن به تعامل میرسد، تهدید به حمله نظامی نمیکند ولی درباره ایران تقریباً روزی نیست که حرف از گزینههای نظامی در میان مسئولان این کشور نباشد.

 

یک نکته هم به شما بگویم. سال ۲۰۰۸ یعنی زمان ریاست جمهوری جرج بوش، اعضای ۱+۵ جلسه گذاشتند و کاندولیزا رایس که در آن زمان وزیر امور خارجه ایالاتمتحده بود، متنی را تهیه کردند که میخواست چارچوب توافق با ایران را طراحی کند. این متن را جان کری هم اخیراً در جلسه کمیسیون در کنگره خواند. یکی از بندهای متن این است که طرف غربی تعهد میدهد که هیچکدام از کشورهای ۱+۵ به ایران حمله نکنند و حتی ایران را تهدید به حمله نظامی هم نکنند. کاش مذاکرهکنندگان کشورمان و کسانی که در وزارت امور خارجه مشغول به فعالیت هستند، این مسأله را به حامیان رابطه با امریکا یادآوری کنند که از ۷ سال پیش قرار بود هیچ تهدیدی علیه جمهوری اسلامی ایران از طرف غربیها صورت نگیرد ولی چرا به آن عمل نکردند؟ از اینطرف میگویند موشکهایت را محدود کند و از آنطرف میگویند سایتهایت را باز کن و بعد تهدید نظامی هم میکنند که خلاف صریح منشور سازمان ملل است. در بند دوم از فصل یک نوشته شده کشورهای جهان نباید همدیگر را تهدید نظامی کنند. حالا این نشانه تعامل است؟!

 

متأسفانه تحلیل دوستان تحلیل درستی نیست و باید بدانند که طرف مقابل به دنبال تعامل با ایران نیست. طرف مقابل یک گروهی دارد که میگویند همین الآن ایران را نابود کنیم و گروه دوم میگویند ایران با اتخاذ این سیاست از جانب امریکا، قدرتمندتر شد و الآن باید شناسایی کنیم که اهرم قدرت ایران چیست تا یکییکی آنها را از ایران بگیریم. درواقع میخواهند اهرم نفوذ منطقهای ایران را هم بگیرند. در قطعنامه ۲۲۳۱ رسماً نوشته شده است که ایران نباید به همپیمانان منطقهای خود سلاح بدهد؛ یعنی اینکه میخواهند نفوذ ایران را در منطقه بگیرند. همین سخنرانی اخیر جان کری در سنا را ببینید. کری در سنا یک جملهای گفت که زمانی که کشتی ایران به سمت یمن حرکت کرد، آقای ظریف با من تماس گرفت و من به ایشان گفتم که این کشتی نباید در یمن پهلو بگیرد و بعد ایشان گفت من به شما خبر میدهم. روز ب عد تماس گرفت که بله؛ پهلو نمیگیرد! این به نظر شما نشانه تعامل است؟! قطعاً این به معنی تعامل نیست؛ این به معنی این است که ما وقتی کارهایی به شما بگوییم، شما باید اجرا کنید؛ چه در حوزه هستهای و چه در حوزه غیرهستهای.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">