داستانهایى از زندگانى امیرالمؤمنین علیه السلام
فاطمه بنت اسد سلام الله علیها، در قسمت پشت کعبه (یعنی پشت آن سمتی که درب در آن است ) ایستاده بود و رو به کعبه دعا می خواند که ناگهان پیش چشمان همه حاضران دیوار خانه خدا از همان قسمت شکاف برداشت و آنقدر از هم فاصله گرفت که ایشان توانست از شکاف وارد شود و جبرئیل او را به داخل برد و دوباره دیوار به هم آمد و او داخل کعبه ماند.(١)
قدم گذاشتن فاطمه بنت اسد سلام الله علیها به داخل کعبه چیزی جز دعوت خداوند نبود چرا که از در خانه وارد نشد بلکه خالق جهان دیوار را برای او شکافت و فاطمه را فرا خواند و دوباره دیوار را بست و اینک باید، پذیرایی الهی از این مهمان صورت گیرد.
آری این چنین بود که در آن سه روزی که در درون کعبه ماند از میوه ها و غذای بهشتی برایش آوردند.(٢)
وقتی فاطمه بنت اسد سلام الله علیها در درون کعبه قرار گرفت پنج بانو نزد او آمدند در حالی که لباس همچون حریر سفید بر تن داشتند و عطری خوش تر از مشک ناب از آنان شنیده می شد. اینان حوا و ساره و آسیه و مادر موسی بن عمران و مریم مادر عیسی علیهماالسلام بودند. اینان از طرف خداوند برای کمک در ولایت علی علیه السلام فرستاده شدند چرا که نباید زنان ناپاک مکـّه در ولایت چنین مولودی حضور داشته باشند ، آنان رو به فاطمه کردند و گفتند: سلام بر تو ای بانویی که از اولیای خدا هستی"
فاطمه جواب سلام آنان را داد زنان بهشتی برابر او نشستند در حالی که هر یک ظرف عطری از نقره در دست داشتند.(٣)
📜١) امالى شیخ صدوق/ص٩٣. ارشاد شیخ مفید/ص٣
📜٢) ارشاد شیخ مفید/ص٣
📜٣) بحار الانوار/ج٣٥/ص
- ۹۵/۰۲/۰۱